در نخستین ساعات شروع کاری شنبه ۱۳آذر، تابلو قیمت ارز صرافیها همه را شوکه کرد. هر دلار از ۳۰هزار تومان گذشت. ساعتهای بعد نشان داد که گویا مانعی در مسیر حرکت شتابان دلار نیست و قیمت ارز بهسمت ۳۱هزار تومان پیش میرود.
بسیاری علت این وضعیت را بینتیجه بودن ۵روز مذاکرات هستهیی در وین عنوان کردند که شکست احیای برجام را بیشازپیش در چشمانداز نزدیک قرار داد. چشماندازی تیره که هشدارهای طرفهای غربی را در پی داشت و بحث طرح B را روی میز قرار داد.
این استدلال پربیراه نیست. اما یک واقعیت عمیقتر نیز هست که سرگردانی دلار در بازار ارز ایران و این سقوط شتابان ارزش ریال را توضیح میدهد. واقعیتی فراتر از تنشها و فراز و نشیبهای سیاسی.
اقتصاد ایران وابسته به دلار است. از این رو نرخ دلار همواره شاخصی برای ارزیابی وضعیت اقتصاد ایران بوده و هست. نگاهی به قیمت دلار طی ۴دهه حاکمیت آخوندی، نشان میدهد که ورای تکانهای سیاسی-اجتماعی، ریال همواره در حال سقوط بوده که خود را در افزایش قیمت دلار نشان میدهد:
هر دلار آمریکا:
سال ۱۳۵۸= ۱۴تومان
سال ۱۳۶۵= ۷۴تومان
سال ۱۳۷۰=۱۴۲تومان
سال ۱۳۷۵=۴۴۴تومان
سال۱۳۸۰= ۷۹۲تومان
سال ۱۳۸۵=۹۲۲تومان
سال ۱۳۹۰=۱۹۰۰تومان
سال۱۳۹۵=۳۶۰۰تومان
سال۱۳۹۸=۱۵۰۰۰تومان
مرداد۱۴۰۰ (هنگام روی کار آمدن رئیس) = ۲۳هزار تومان
سال۱۴۰۰= (تا این لحظه) ۳۰۵۰۰تومان
بنابراین نمیتوان علت ریشهیی افزایش دلار را چشمانداز شکست مذاکرات وین یا هر تحول و رخداد دیگر سیاسی-اجتماعی دانست. بلکه این موارد تنها تسریع کنند این روند هستند.
علت پایهیی سقوط ارزش ریال چیست؟
علت، نابودی تولید کشور در ابعاد کلان، طی ۴دههٔ گذشته است. صدها کارخانه و هزاران مرکز تولید از کار افتاده و این رمق اقتصاد ایران را گرفته است؛ رژیم خلأ تولید را با واردات، قاچاق و دلالی پر کرده است؛ یعنی یک اقتصاد بیپایه و بهاصطلاح اقتصاد انگلی.
از طرفی رژیم برای واردات انبوه، به ارز انبوه نیاز دارد و برای همین بیشتر ارز کشور را برای واردات هزینه میکند. برنامههای ضد ملی هستهیی، موشکی، علاوه بر هزینههای نجومی تروریسم و دخالت در کشورهای منطقه نیز شیرهٔ اقتصاد ایران را مکیدهاند. برای همین پولی باقی نمیماند که حقوق میلیونها کارمند را بدهد (که بر اساس آمارهای حکومتی در سال۹۷ هر ماه بالغ بر ۱۴ و نیم هزار میلیارد تومان است) یا برای سایر هزینهها استفاده کند. از این رو رژیم به راهحل ضد ملی چاپ پول بیپشتوانه رو آورده و هر سال هم بر آن میافزاید. تا جایی که اعتراف میکنند: «روزی ۴۸۰۰میلیارد تومان، ساعتی ۲۰۰میلیارد تومان و هر دقیقه نیز ۳ و ۳ دهم میلیارد تومان» در ایران پول خلق میشود (روزنامهٔ حکومتی اعتماد- ۱۹آبان ۱۴۰۰).
چاپ پول بیپشتوانه هم عامل اصلی سقوط شتابان ارزش ریال و افزایش قیمت دلار در برابر ریال است. سقوط ارزش ریال هم دو پیآمد دارد:
یکم: پایین آمدن ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم
دوم: افزایش تورم و گرانی افسارگسیخته
بنابراین هر چند تکانهای سیاسی بر قیمت ارز در ایران تأثیر دارند، اما علت پایهیی سقوط ارزش ریال، فاجعهٔ نابودی اقتصاد ایران، توسط ایلغار غارتگر آخوندی است. برای همین چشمانداز وضعیت قیمت دلار طی هفتهها و ماههای آینده، نهتنها روند کاهشی نخواهد بود، بلکه همچنان روند افزایشی خواهد داشت.