در مبارزات کارگری ـ که در پیوند مستقیم با جنبش سراسری برای به زیرکشیدن نظام آخوندی قرار دارد، آشنایی کارگران ایران با حقوق بهرسمیت شناخته شده آنان در سطح بینالمللی حائز اهمیت فراوان است. کارگران با تکیه بر این حقوق مشروع و استناد به آنها میتوانند مطالبات خود را پیگیری و نسبت به پایمال شدن آنها در محیطهای کار و کارخانهها حساس باشند. طبعاً نظام آخوندی پیوسته درصدد بوده است که این حقوق را انکار و تفسیر به رأی نموده یا با انوع و اقسام توجیهات، قوانین قرونوسطایی مدنظر خود را به جای آنها حاکم سازد.
سازمان بینالمللی کار
سازمان بینالمللی کار(ILO - International Labour Organization) از مؤسسات تخصصی سازمان ملل متحد است و در زمینه مسائل کارگری فعالیت میکند. این سازمان در سال ۱۹۴۶ به نخستین آژانس تخصصی سازمان ملل تبدیل شد. هدف اصلی از تشکیل سازمان بینالمللی کار مبتنی بر تأمین کار آبرومند برای مردان و زنان است. این سازمان تنها آژانس سهجانبه سازمان ملل است که نمایندگان کارفرمایان، دولتها و کارگران در آن ذینفع هستند. منشور سازمان بینالمللی کار به بیانیهٔ فیلادلفیا معروف است و در سال ۱۹۴۴ تصویب شد. مقر این سازمان در شهر ژنو در کشور سوئیس است. این سازمان هر سال در ماه خرداد کنفرانسی برگزار میکند.
دلایل و زمینههای تشکیل سازمان بینالمللی کار
در خلال ۲جنگ جهانی اول و دوم، جنبشهای اجتماعی در کشورهای مختلف چنان نیرومند و تاثیرگذار شده بودند که توانستند در اساسیترین موضوع در زندگی بشر تأثیری دیرپا به جا بگذارند. این اساسیترین موضوعات عبارت بودند از صلح، حقوق کار و حقوقبشر. این موضوعات بعدها به قانون تبدیل شده و در اسناد رسمی سازمان بینالمللی کار به امضای رهبران کشورهای عضو این سازمان رسیده است.
در یککلام راه پیدا کردن این حقوق به قوانین بینالمللی مدیون مبارزات پیگیر کارگران و زحمتکشان جهان و به اعتبار جان و خون آنهاست. بنابراین نه تنها باید به آنها اتکا کرد بلکه باید در پی ارتقای آنها نیز بود.
قبل از تشکیل سازمان بیناللملی کار، بر مبنای تأثیرگذاری سلسله مقاومتها و اعتراضهای کارگری در سال ۱۹۰۱ در شهر بال سوئیس، اتحادیه بینالمللی حمایت قانونی از کارگران به وجود آمد. در تکامل این روند، بعد از جنگ جهانی اول، در صلح ورسای، نمایندگان دولت و نمایندگان اتحادیههای کارگری و کارفرمایی تصمیم به تأسیس یک سازمان بینالمللی کار گرفتند. در پی این تصمیم بود که سازمان بینالمللی کار بهعنوان یک نهاد خودمختار وابسته به مجمع عمومی جامعه ملل در سال ۱۹۱۹ بر مبنای معاهده صلح ورسای تأسیس گردید.
هدف از تشکیل سازمان بینالمللی کار
سازمان بینالمللی کار با هدف برقراری عدالت برای کارگران در تمام سطح جهان بهوجود آمد و سعی دارد با تصویب پیماننامههایی با حضور همه دارندگان منافع در عرصه اشتغال و کار شرایطی منصفانه و سالم را برای کارگران به وجود آورد. این سازمان همچنین از طریق کمکهای فنی، علمی و تحقیقاتی به عملی شدن اهداف خود یاری میرساند و در زمینههایی چون برنامهریزی نیروی انسانی، سیاستهای اشتغال، قواعد بهداشت و ایمنی، اصول مدیریت، نظامهای امنیت اجتماعی و کاری و حرفهآموزی علمی خدمات و مشاوره ارائه میدهد.
مقدمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار
سازمان بینالمللی کار دارای یک اساسنامه است که در سال ۱۹۱۹ بهتصویب رسید. آخرین سند اصلاحشده آن به سال ۱۹۶۳ برمیگردد. در دیباچه اساسنامه سازمان بینالمللی کار چنین آمده است:
«نظر به اینکه صلح جهانی تنها بر پایه عدالت اجتماعی استوار میماند؛ نظر به اینکه بسیاری از مردم در شرایطی کار میکنند که با بیعدالتی، فقر و محرومیت همراه است و این خود چنان نارضایتی بهبار میآورد که صلح و هماهنگی جهانی را باخطر روبهرو میکند؛ و نظر به اینکه بهبود بعضی از شرایط کار چون: تنظیم زمان کار روزانه و کار هفتگی، چگونگی قراردادهای کار، مبارزه با بیکاری، تضمین مزدی درخور یک زندگی مناسب، حمایت از کارگران در برابر بیماریهای عمومی یا شغلی و حوادث ناشی از کار، حمایت از کودکان، جوانان و زنان،حمایت از مستمری بازنشستگی و ازکارافتادگی، حمایت از منافع کارگرانی که در خارج از کشور کار میکنند، بهرسمیت شناختن اصل مزد برابر برای کار همارزش، بهرسمیت شناختن اصل آزادی سندیکایی، سازماندهی آموزشهای فنی و حرفهیی و تدبیرهای دیگر فوریت دارد؛ مسئولان بلندپایه با انگیزه انسانی و عدالتخواهی و استقرار صلح جهانی پایدار و نیز بهمنظور دستیابی به هدفهای اعلامشده در این دیباچه، اساسنامه سازمان بینالمللی کار را تصویب میکنند».
اعلامیه فیلادلفیا سند بینالمللی درباره حقوق کار
این سند بینالمللی درباره حقوق کار دامنه بسیار گستردهای دارد. این سند نه نتها بر موازین و مقررات حرفهیی در روابط کار و تغییر آن بهسود کارگران تأکید دارد بلکه به آماج و اهداف مهم دیگری که اساس زندگی بشری را از مخاطرات دور میکند و نویدبخش صلح و عدالت است نیز اصرار دارد. این سند برخاسته از کنفرانس عمومی سازمان بینالمللی کار در بیستوششمین دوره از نشستهای خود در ۱۰می سال۱۹۴۴ در فیلادلفیا است.
مفاد اعلامیهٔ فیلادلفیا
۱ـ کنفرانس اصول اساسی را که سازمان بر پایه آن بنا شده است و بهویژه اصول زیر را مورد تأیید قرار میدهد:
۱-۱) کار کالا نیست.
۲-۱) آزادی بیان و اجتماعات شرط اساسی پیشرفت است.
۳-۱) فقر در هر جا که وجود داشته باشد، خطری برای پیشرفت و شکوفایی همه است.
۴-۱) در هر کشور مبارزه علیه نیازمندی باید با نیروی خستگیناپذیر انجام گیرد و در سطح بینالمللی با تلاش مداوم و هماهنگ پیگیری شود و در این مبارزه نمایندگان کارگران و کارفرمایان بر پایه برابری با دولتها همکاری نمایند و آزادانه در گفتگوها شرکت و در تصمیمگیریهای دموکراتیک در زمینه گسترش رفاه عمومی مشارکت کنند.
۲ـ با اعتقاد به این اصل اعلام شده در اساسنامه سازمان بینالمللی کار که صلح پایدار را جز بر پایه عدالت اجتماعی نمیتوان استوار ساخت و این مهم به تجربه کاملا ثابت شده است کنفرانس تأیید میکند:
۱-۲) همه افراد بشر، از هر نژاد و مذهب یا جنسیت حق دارند در کمال آزادی و مناسب با شئون انسانی و در امنیت اقتصادی و با برخورداری از فرصتهای برابر برای پیشرفت مادی و معنوی خود بکوشند.
۲-۲) هدف اصلی هر سیاست ملی و بینالمللی باید ایجاد شرایطی برای دستیابی به این مقاصد باشد.
۳-۲) همه سیاستها و تدبیرهایی که در سطح ملی و بینالمللی بهویژه در زمینههای اقتصادی و مالی اتخاذ میشوند باید از این نظر مورد بررسی قرار گیرند که تا حد ممکن در رسیدن به این اهداف اساسی سودمند باشند نه اینکه مانعی در راه دستیابی به آنها گردند.
۴-۲) سازمان بینالمللی کار وظیفه دارد همه سیاستها و تصمیمگیریهای اقتصادی و مالی که در سطح بینالمللی اتخاذ میشوند از نظر رعایت این هدف اساسی مورد بررسی قرار دهد.
۵-۲) سازمان بینالمللی کار در انجام وظایفی که به عهده دارد میتواند با در نظر گرفتن همه عوامل اقتصادی و مالی مربوط مقرراتی را که مناسب میداند در مصوبهها و توصیههای خود بگنجاند.
۳ـ کنفرانس رسماً سازمان بینالمللی کار را موظف میداند تا در تحقق برنامههای خاصی که در زیر میآیند با ملل مختلف جهان همکاری کند:
۱-۳) تأمین اشتغال کامل و بالابردن سطح زندگی.
۲-۳) اشتغال کارگران به کارهایی تا آنان بتوانند از اینکه همه مهارتها و دانش خود را به بهترین شکل برای رفاه عمومی بهکار برند، احساس رضایت کنند.
۳-۳) برای دستیابی به این هدف فراهم کردن امکانات آموزش حرفهیی و تسهیل ارتقای شغلی کارگران از جمله برای اشتغال ضمانتشده برای کارگران مهاجر و مقیم برای تمامی کارگران.
۴-۳) فراهم کردن همه امکانات برابر برای برخورداری همه کارگران از ثمرات سودمند پیشرفت از جمله در زمینه مزد و بهرهوری و ساعت کار روزانه و سایر شرایط کاری و تضمین حداقل معیشت مناسب برای همه کسانی که کار میکنند و به حمایت نیاز دارند.
۵-۳) بهرسمیت شناختن جدی حق مذاکره دستهجمعی و همکاری کارگران و کارفرمایان برای بهبود سازمان تولید و نیز مشارکت کارگران و کارفرمایان در تدوین و اجرای سیاستهای اقتصادی و اجتماعی.
۶-۳) گسترش مقررات تأمین اجتماعی بهمنظور تضمین در آمد و تأمین مراقبتهای کامل پزشکی برای همه کسانی که به این حمایتها نیازمندند
۷-۳) حمایت جدی از زندگی و تندرستی کارگران در همه مشاغل
۸-۳) حمایت از کودکان و مادران
۹-۳) تأمین تغذیه و مسکن مناسب و تسهیلات برای اوقات فراغت و امکانات فرهنگی
۱۰-۳) تأمین فرصتهای برابر در زمینههای آموزشی و حرفهای
۴ـ با اعتقاد بر اینکه برای دستیابی به اهداف این اعلامیه بهرهمندی بهتر و همگانی از منابع تولید در جهان ضرورت دارد و نیز با این اعتقاد که تحقق این امر از راه تدابیر و اقدامات مؤثر در سطح ملی و بینالمللی امکانپذیر است، بهویژه با اتخاذ تدبیرهایی در جهت گسترش تولید و مصرف احتراز از نوسانات شدید اقتصادی و فراهم کردن موجبات پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی در مناطق که کمتر رشد داشتهاند، و نیز طرحهایی در زمینه تثبیت بیشتر قیمتهای جهانی مواد اولیه و محصولات و نیز با افزایش مستمر بازرگانی جهانی کنفرانس قول میدهد که سازمان بینالمللی کار با همه سازمانهای بینالمللی که مسئولیت اجرای بخشهایی از این رسالت عظیم بهویژه در زمینه بهداشت، آموزش و بهبود زندگی انسانها را عهدهدار میشوند اعلام همکاری میکند.
۵ـ کنفرانس تأکید دارد که اصول یاد شده در این اعلامیه برای تمام مردم جهان اعم از کشورهایی که به استقلال نرسیدهاند یا به حاکمیت ملی دست یافتهاند، به مثابه بخش جداییناپذیر جهان متمدن،کاملا قابل اجرا است گر چه در شیوههای اجرای آن باید سطح رشد اجتماعی و اقتصادی هر ملت را باید در نظر داشت.
آزادی تشکیل سندیکا و حمایت از حقوق سندیکایی
سازمانیافتگی و داشتن تشکیلات در مبارزات کارگری یک امر اساسی و تعیینکننده است. تا قبل از بهبارنشستن مبارزات کارگران برای تشکیل اتحادیه و سندیکا، کارگران زیادی برای تحقق این حق ابتدایی، به زندان افتاده، شکنجه شده و جانباختهاند. بر اساس این خونها و رنجها بود که کنفرانس بینالمللی کار در روز نهم ژوئن سال ۱۹۴۸ مواد زیر را در زمینه آزادی سندیکاها و حمایت از حقوق سندیکایی به تصویب رساند.
برای رعایت اختصار به برخی از مهمترین مادهها اشاره میکنیم:
آزادی سندیکاها:
ماده ۱: هر یک از کشورهای عضو سازمان بینالمللی کار که این پیماننامه درباره آنها لازمالاجرا است، متعهد به اجرای مقررات زیر هستند.
ماده ۲: کارگران و کارفرمایان بدون هیچگونه تبعیضی میتوانند آزادانه و بدون اجازه قبلی، سازمانهای خود را تشکیل دهند یا به سازمانهای موجود بپیوندند.
ماده ۳:
یکم ـ سازمانهای کارگری و کارفرمایی حق دارند آزادانه اساسنامه و آییننامههای خود را تدوین کنند، نمایندگان خویش را برگزینند، چگونگی اداره امور و فعالیت خود را تنظیم کرده و برنامه عملی خویش را اعلام کنند.
دوم ـ مقامات دولتی باید از هر گونه مداخلهای که منجر به محدودیت این حق یا اشکال در اجرای قانونی آن شود، خودداری کنند.
ماده ۴: سازمانهای کارگری و کارفرمایی را نمیتوان با احکام اداری منحل یا توقیف کرد.
ماده ۵: سازمانهای کارگری و کارفرمایی از حق تشکیل اتحادیه برخوردارند و حق آن را دارند که به سازمانهای بینالمللی کارگری و کارفرمایی بپیوندند.
۴آزادی بنیادین در زندگی بشر
مهمترین سند بینالمللی که سایر قوانین انساندوستانه در آن ریشه دارند و از آن پایه و مایه میگیرند، اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر است.
«آزادی بیان»، «آزادی عقیده» و «رهایی از هر نوع ترس و فقر» ابتداییترین حقوقی هستند که هر انسان صرفنظر از عقیده، مذهب، جنس، نژاد و جغرافیا باید از آن برخوردار باشد. این آزادیها از سوی حکومتهای دیکتاتور مورد هدف قرار میگیرند. وقتی در یک جامعه مردم نتوانند آزادانه افکار خود را بیان کرده و نشر بدهند، وقتی نتوانند آزادانه به عقیده، فلسفه یا مذهب یا اندیشه سیاسی مورد نظر خود اعتقاد داشته باشند، وقتی در یک جامعه، دولت با هدف ایجاد رعب و وحشت به سرکوب مردم بپردازد، وقتی دولت در یک جامعه نتواند و نخواهد فقر را ریشهکن کرده و رفاه مردم آن جامعه را تأمین نماید، آن جامعه، یک جامعه آزاد نیست؛ ولو هر برچسبی را میخواهد بر روی خود داشته باشد.
لزوم پایبندی به این ۴نوع آزادی پایه شکلگیری و تصویب اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر گردید. این اعلامیه که بخشی از ثمرات جانباختن در جنگ جهانی دوم در مقابله با فاشیسم هیلتری بود به تاریخ ۱۰دسامبر ۱۹۴۸در مجمع عمومی سازمان ملل، در پاریس بهتصویب رسید و از آن هنگام به آزمونی برای سنجش میزان پایبندی حکومتها به حقوقبشر بوده است.
مهمترین مواد اعلامیهٔ حقوقبشر در ارتباط با کارگران
مواد اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر بهدلیل جهانشمول بودن آن شامل تمام آحاد بشر میشود. ما در این بحث تنها آن موادی را برجسته کردهایم که به بحث ما مربوط میشود.
ماده ۴ ـ هیچکس را نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشت. بردگی و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد، ممنوع است.
ماده ۲۳ ـ هر شخصی حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه برگزیند، شرایط منصفانه و رضایتبخشی برای کار خواستار باشد و در برابر بیکاری حمایت شود.
همه حق دارند که بیهیچ تبعیضی، در مقابل کار مساوی، مزد مساوی بگیرند.
هر کسی که کار میکند، حق دارد مزد منصفانه و رضایتبخشی دریافت کند تا زندگی او و خانوادهاش موافق حیثیت و کرامت انسانی تأمین شود و در صورت لزوم با دیگر وسایل حمایت اجتماعی کامل شود.
هر شخصی حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و یا به اتحادیههای موجود بپیوندد.
ماده ۲۴ ـ هر شخصی حق استراحت، فراغت و تفریح دارد و بهویژه باید از محدودیت معقول ساعتهای کار و مرخصیها و تعطیلات ادواری با دریافت حقوق بهرهمند شود.
ماده ۲۵. هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش، بهویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود.
سایر اسناد انکارناپذیر
علاوه بر اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر، اسناد بینالمللی زیادی در زمینه حقوقبشر وجود دارد که برخی از آنها در زیر آمده است:
۱ـ کنوانسیون بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب در سال ۱۹۶۶ اجرا در سال ۱۹۷۶
۲ـ کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب در سال ۱۹۶۶ اجرا در سال ۱۹۷۶
۳ـ کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض نژادی مصوب در سال ۱۹۶۵ اجرا در سال ۱۹۶۹
۵ـ کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان مصوب در سال ۱۹۷۹ اجرا در سال ۱۹۸۱
۶ـ کنوانسیون حقوق کودک مصوب در سال ۱۹۸۹ اجرا در سال ۱۹۸۱
همانطور که در قسمت اول این مقاله سخن از آن رفت و در برخی مواد اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر هم دیدیم، قوانین بهتصویب رسیده در سازمان بینالمللی کار اساساً برگرفته از حقوق بنیادین بشر در اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر است.
فاصله از کجاست تا کجا؟!
آیا قوانین دستپخت این رژیم برگرفته از مواد حقوقبشر و سازمان بینالمللی کار است؟
روزی صحبت از بردن پول نفت به در هر خانه بود، تا چندگاه پیش سخن از ۳برابر بودن میزان خط فقر نسبت به درآمد کارگران به میان میآمد، سپس دریافت همان حقوق شندرغاز در سررسید خود آرزوی کارگر ایرانی بود. اکنون سخن ورشکست شدن کارخانهها، بیکار شدن کارگران و سخن از یافتن لقمهنانی خشک بر سر سفره کارگران است تا شرمسار کودکان خود نباشند.
آیا کارگر ایرانی میتواند آزادانه اتحادیه و سندیکا تشکیل دهد و برای احقاق حقوق خود بجنگد؟
آیا کارگر ایرانی میتواند خواستهٔ خود را بهطور آزاد بیان کند؟ یا برای یک اعتصاب ساده صنفی باید سر از سیاهچال دربیاورد، شلاق بخورد، زندانی و اعدام شود؟
شرایط حاکم بر زندگی کارگر ایرانی با کدام سده در تاریخ جهان برابری میکند؟ عصر پیش از پیدایش انقلاب صنعتی؟ دوران چرخ و چاه، قرون وسطا؟ عصر بردهداری یا پارینه سنگی؟
***
این همان چیزی است که میخواهیم در این سلسله مقالهها به بررسی آن بنشینیم. طبعاً این مهم به همکاری و پشتیبانی کارگران آگاه و بیدار میهنمان نیاز دارد. ما یک صدای مشترک هستیم؛ صدایی برای تغییر وضعیت موجود.
پانویس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع این مقاله:
- اسناد مصوب سازمان بینالمللی کار همراه با تلخیص است.
- مواد مورد استناد، برگرفته از اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر.