728 x 90

پرپر شدن دو میلیون استعداد آینده‌ساز

پرپر شدن دو میلیون استعداد آینده‌ساز
پرپر شدن دو میلیون استعداد آینده‌ساز

یکی از خبرهای دردناک این روزها افشاگری فرشاد ابراهیم‌پور نماینده و عضو کمیسیون آموزش مجلس ارتجاع است. وی زیر آب یکی از آمارهای قلابی اعلام‌شده وزارت آموزش و پرورش را زده و گفته است: «آمار ثبت‌نام نشدن ۷۹۰هزار دانش‌آموز، آماری است که وزارت آموزش و پرورش عنوان کرده است، ولی مشکلات اقتصادی، آگاهی ناکافی از رفع موانع آموزشی و مشکلاتی در محل به‌دلیل جابه‌جایی محل سکونت به‌وجود آمده است، باعث شده تا والدین و دانش‌آموزان به مرحله ثبت‌نام نرسند... امسال حدود ۲میلیون دانش‌آموز ثبت‌نام نشده‌اند» (دیدبان ایران، ۳ آبان ۱۴۰۳).

از دیگر سو، طبق آمار خود رژیم، امسال عددی نزدیک به ۱.۴میلیون دانش‌آموز وارد کلاس اول ابتدایی شدند یعنی تعداد دانش‌آموزانی که از گردونهٔ تحصیل جا مانده‌اند، از تعداد کسانی که وارد محیط و کلاس‌های آموزشی شدند. بیشتر است!

به این ترتیب، حداقل ۲میلیون استعداد در یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، آن هم در قرن بیست و یکم به‌راحتی پرپر شده است.

می‌شود ساعتها و ساعتها دربارهٔ همین یک خبر گفت و نوشت. با هر کلمه چنان خشمی در انسان شعله می‌کشد که تا مغز استخوان را می‌سوزاند. آخر دو میلیون عدد کمی نیست. صحبت از نسل آینده و فردای یک کشور است.

دو میلیون جویبار زلال را در نظر بگیرید که به سمت دریا جریان دارد، اما همگی در کویری سوزان، محو و خشک شده و هرگز به دریای علم و دانش و نوآوری نرسد.

می‌توان این تصویرگری و ایماژ سازی غم‌بار را ادامه داد. اما ما در روی زمین و واقعیتها زندگی می‌کنیم. به حکم انسانیت خود مسئولیت تغییر داریم. پس باید به واقعیتها برگردیم، هر چند تلخ باشد.

ترک‌تحصیلی‌ها کجا می‌روند؟!

بعد از شوک ناشی از شنیدن این رقم بزرگ، بلافاصله این سؤال به ذهن می‌زند که این دو میلیون به کجا می‌روند؟ پس از غیبت از کلاس‌های درس چه سرنوشتی در انتظار آنان است و دوران نوباوگی و نوجوانی آنها در چه محیط‌هایی سپری خواهد شد؟

یکی از کارشناسان رژیم پاسخ می‌دهد: «برخی از نوجوانان از سنین پایین وارد فعالیت‌های اقتصادی و بازار کار می‌شوند... در میان پاکبانها، کارگران بازار‌های میوه و تره‌بار نوجوانان کم سن و سالی هستند که مشغول کار‌های سنگینند و ما را به یاد انگلستان قرن نوزدهم و بازار‌های لندن میاندازد... این اتفاق یک واقعیت بسیار خطرناک است، چون نوجوانی که در این سن وارد فرآیند کسب معاش می‌شود، از رشد و شکوفایی آن فرد جلوگیری خواهد شد، یعنی زمینه‌های رشد شخصیت، آموزش، کشف استعداد از دست خواهد رفت» (آرمان امروز، ۴ آبان ۱۴۰۳).

همان کارشناس علت را در «مشکلات اقتصادی و اجتماعی» می‌داند که گریبان‌گیر بیشتر خانواده‌هاست. البته درک این امر نیاز به تخصص و آگاهی چندانی ندارد و چه کسی است که از هزینه‌های بالای زندگی و تحصیل برای اقشار آسیب‌پذیر و محروم جامعه بی‌اطلاع باشد. مگر همین چندی پیش نبود که مدیر حکومتی یک مدرسه، مادر یکی از دانش‌آموزان فقیر را مجبور کرده بود که برای ثبت‌نام فرزندش کلاسهای مدرسه را نظافت کند؟ از آن بدتر، مگر خودشان اعتراف نکردند که وقتی دو مادر برای نظافت مدرسه‌ای رفتند، «مجبور بودند مواد شوینده را نیز خودشان تهیه کنند»! و به هر دانش‌آموز هم گفته‌اند که «هفته‌یی یک دستمال کاغذی برای استفاده کل کلاس درس بیاورد یعنی حتی تا هزینه دستمال کاغذی را هم از مردم دریافت می‌کنند» (تسنیم، ۵ آبان ۱۴۰۳).

لیست کمبودها

این روزها که موضوع جنگ‌افروزی رژیم در غزه و لبنان در صدر خبرها قرار گرفته است، مردم جهان شاهد ریخت‌وپاش‌های بی‌دریغ رژیم در ارسال بمب و موشک و سلاح و مواد انفجاری به این کشورها هستند. خود رژیم هم اصلأ از ذکر دخالت‌های خودش و هزینه‌هایی که حتی در تونل‌ها و زیر زمین این کشورها صرف کرده، ابایی ندارد.

قالیباف که خودش از عوامل و مسئولان ویرانی لبنان است، چندی قبل که به آنجا رفته بود دجالانه لاف می‌زد که «در بازسازی اینجا کمک می‌کنیم».

بنابراین تا جایی که به نیابتی و شاخ‌تراشی و پروار کردن مزدور می‌رسد رژیم با دست باز خرج می‌کند، پزشکیان هم اطمینان می‌دهد که در ارقام بودجه «تقویت بنیهٔ دفاعی [بخوانید تروریسم و سرکوب] یکی از اولویت‌های اصلی دولت» اوست، اما وقتی به آموزش و پرورش می‌رسد، همه جای کار می‌لنگد و کمبود بودجه و کادر و نیرو موج می‌زند:

کمبود ۸۳هزار معلم

کمبود ۱۳هزار کلاس فقط در یک استان [تهران]

کمبود ۷۰مدرسه فقط در یک شهر [یاسوج]

کمبود سرانهٔ استاندارد فضای آموزشی

کمبود ۴۰هزار سرایدار

و...

پس هیچ ایرانی آگاه و باشرفی نیست که برای نوباوگان و آینده‌سازان وطنش چشم امیدی به این امامزادهٔ کذایی داشته باشد. این رژیم تنها یک اصل می‌شناسد و آن «حفظ نظام ولایت فقیه» به هرقیمت است. نه آب و خاک ایران برایش مهم است، نه مردم ایران، نه فردای ایران، نه آموزش و پرورش و نه دانش‌آموزان.

۲میلیون استعداد رهاشده، نه‌تنها یک عدد و رقم سرد و بی‌روح، بلکه زنگ خطری برای آینده‌ای نگران‌کننده است. با ثبت‌نام نشدن این تعداد، جامعهٔ ما با یک نسل گم‌شده روبه‌روست. در چنین شرایطی، مردم ایران برای حفظ آینده و کیان فرهنگی و علمی خود به تغییرات ساختاری نیاز دارد تا بتواند بسترهای شکوفایی را برای فرزندان خود فراهم کند. این کلان تغییرات تنها با روی کار آمدن یک «جمهوری دموکراتیک» ممکن است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ea3efed0-b1c5-4dc6-a441-66f4871e61a0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات