ظهر شنبه ۹تیر ۹۷ پلیس بلژیک طی یک عملیات گسترده در بروکسل، یک تیم تروریستی خامنهای را به دام انداخت. آنها در حال حمل یک بمب قوی برای منفجر کردن در همایش بزرگ حداقل یکصدهزار نفره ایرانیان در پاریس بودند. گروه بزرگی از چهرههای سرشناس سیاسی و فرهنگی از ۵قاره جهان در آن گردهمایی شرکت داشتند.
اسدالله اسدی، دیپلمات-تروریست وزارتخارجه حسن روحانی، فرمانده عملیاتی بود که شکست خورد. دامنه دستگیریها به فرانسه و آلمان نیز کشیده شد و داستان کماکان ادامه دارد. خامنهای با تمام قوا تلاش میکند دم دیپلمات-تروریستش را که در تله سرویسهای آلمانی گیرافتاده، از گیر خارج کرده و او را به اتریش و سپس ایران ببرد، تا عمق سوءاستفاده رژیمش از امکانات دیپلوماتیک برای جنایتهای تروریستی، بیشتر از این رو نشود و این دور دیگری از نبردی است که اینک بین مقاومت ایران و فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنمان ادامه دارد. نبردی که اینک ابعادی فراملی به خود گرفته است. مالیاتدهندگان غربی لازم است تکلیف خود را با لانههای تروریستی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران که به اسم سفارتخانه و کنسولگری در کنار خانههایشان قرار دارد، روشن کنند.
وزارتخارجه آمریکا که چند تن از شهروندان برجسته و مقامات پیشینش در همان گردهمایی پاریس میتوانستند طعمه انفجار و تروریسم خامنهای قرار گیرند، اعلام کرده است که این موضوع را تا پایان، پیگیری خواهد کرد. کاری که پیشتر عکس آن را انجام میداد و پیگیری جنایت را منتفی میکرد.
یادآوری یک خاطره تروریستی!
این داستان را تا اینجا تقریباً همگان میدانند، خبری که سوژه ۱ خبرگزاریها در چند روز اول افشای ماجرا بود.
اما داستان تروریسم دولتی آخوندها، یک بخش دیگر هم دارد که زیاد دربارهاش صحبت نشده است و چشم بستن ارباب مماشات به جنایتهای آخوندها در تمامی سالهای حکومت آخوندها تا چندی پیش است.
در این میان داستانی که قاضی لویی فری، رئیس پیشین اف.بی.آی، سالها پیش در یک گردهمایی رسمی مجاهدین اعلام کرد، حیرتانگیز است. قاضی فری در سخنرانی امسالش در ویلپنت یعنی همان جایی که هدف حمله تروریستی فوقالذکر بود، مجدداً به آن داستان حیرتانگیز اشارتی کرد و گذشت. ابتدا صحبتهای کوتاه وی را بخوانیم.
بخشی از سخنرانی لویی فری، رئیس پیشین اف.بی.آی، در همایش مقاومت ایران در پاریس ۹۷
«لازم نیست ما هواشناس باشیم تا دریابیم نسیم و نیروی تغییر در ایران نه تنها قطعی است بلکه با نیروی فزایندهیی در حال پیشتاختن به سمت یک نتیجه منطقی است. هر چند چیزهایی در اطراف و درون این رژیم در حال تغییر و دگرگونیاند. اما برنامه این رژیم در زمینه تروریسم تغییری نکرده است. دوشنبه گذشته بیستودومین سالگرد بمبگذاری سپاه پاسداران علیه پادگان آمریکا در برجهای خوبر در عربستان بود. از آن زمان تاکنون این رژیم به صدور تروریسم در یمن، آرژانتین، سوریه و سراسر جهان ادامه داده است و این تغییری نکرده است. با این حال آنچه تغییر کرده تحولاتی است که در قلوب و اذهان و در خیابانها و بازار ایران جریان دارد. بنابراین من ۲پیام خیلی کوتاه دارم: پیام اول به رزمندگان آزادی در ایران است: ما از شما حمایت میکنیم و با شما هستیم...
پیام دوم و آخر من، خطاب به سرکوبگران در ایران است، به این رژیم تروریستی و به جنایتکارانی است که شهروندان خودشان را دستگیر میکنند، شکنجه میکنند و میکشند: الآن دیگر یکصد سال پیش نیست، ما این توانایی را داریم و این توانایی را حفظ میکنیم که آن جنایتکاران را به پای میز عدالت بکشانیم».
لویی فری و داستان بمبگذاری برجهای خوبر
قاضی فری چند سال پیش در مورد آن واقعه گفت: «در سال ۱۹۹۶ هنگامی که برجهای خبر توسط اعضای حزبالله در عربستان سعودی مورد حمله قرار گرفتند موضوع به سرعت کشف شد و بهدلیل اینکه کشور میزبان عربستان تعدادی از عوامل درگیر را دستگیر و زندانی کرده بود آنها اعتراف کردند که توسط سپاه پاسداران جمهوری اسلامی عضوگیری شده بودند، در دره بقاع آموزش دیده بودند و پاسپورتهای خود را از سفارت ایران در دمشق به همراه ۱۰۰،۰۰۰دلار پول نقد از ژنرال(پاسدار) شریفی دریافت کرده بودند... ما چندصد نفر از مأموران اف.بی.ای و کارمندان را به عربستان سعودی اعزام کردیم که تحقیقات جنایت در صحنه را انجام میدادند... خیلی زود برایمان روشن شد که عاملان این حمله افراد آموزشدیده شده توسط سپاه پاسداران بودهاند و حمله با طراحی و بودجه سپاه پاسداران بوده است. این حمله تراژیک فقط ۱۹قربانی داشت و ۳۷۲نفر دیگر مجروح شدند... ما باید به ۶نفر از کسانی که توسط پلیس عربستان دستگیر شده بودند، دسترسی میداشتیم، ۵نفر آنها در همان شروع انفجار در همان محیط دستگیر شده بودند... بهزودی مشخص شد که هیچوقت این درخواست انجام نشده است... این زمانی بود که بعضی از همکاران ما متوجه شدند یک دولت مدره جدید در ایران در حال پیدایش است و یک نزدیکی با این دولت در دستورکار قرار دارد... یک روز صبح وزیرخارجه به من زنگ زد و گفت مقامات ایرانی بهخاطر رفتار مأموران اف.بی.ای تو مستمراً شکایت دارند،.. خانم وزیر گفت که شما باید متوقف کنید چون آنها خیلی عصبانی هستند... تحقیقات ادامه پیدا کرد و ما به نقطهیی رسیدیم... ما مدارک قابلتوجهی بهدست آوردیم که حمله توسط سپاه پاسداران صورت گرفته است... بههرحال، بهدنبال اطلاع از این اطلاعات نشستی در کاخ سفید تشکیل شد و افراد بالا برای نشست دعوت شدند... من گفتم... دلائل مهمی در دست داریم که آنها دستاندرکار آن بودهاند. کسی که خودش وکیل بود به من گفت همه اینها شایعات کلامی است. این البته اظهارنظر بسیار تعجبآوری از جانب مشاور امنیت ملی بود».
بر اساس گفتههای رئیس وقت اف.بی.آی و بنا بر آنچه که پس از آن اتفاق افتاد، جنایت آخوندها با یک کثافتکاری سیاسی و بهرغم اطلاعات دقیق و مستند اف.بی.آی، پوشانده شد و رژیم، از مهلکه گریخت.
یک جنایت دیگر پیش چشم مماشاتگران
رژیم در جریان انفجار مقر صلحبانان نیروهای چندملیتی در بیروت، با امتیاز دولتهای غربی، توانست جنایتش را انجام داده و مجازات هم نشود!
در آن مورد که روز ۲۳اکتبر ۱۹۸۳ اتفاق افتاد، ۲۴۱نظامی آمریکایی و ۵۸نظامی فرانسوی و ۶غیرنظامی کشته شدند.
۴سال بعد یعنی در ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ محسن رفیقدوست، وزیر سابق سپاه پاسداران، رسماً اعلام کرد: ”آمریکا میداند آن مواد منفجرهیی که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای آمریکایی ۴۰۰افسر و درجهدار و سرباز را یکمرتبه به جهنم فرستاد، هم تی.ان.تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژیش از ایران رفته بود».(روزنامه حکومتی رسالت ۲۰ژوییه ۱۹۸۷)
خامنهای البته از این همکاری دولتهای غربی نهایت استفاده را کرد و تروریست دولتی با استفاده کامل از امکانات دیپلوماتیک را به یکی از روشهای تعامل؟! خود با غربیها تبدیل کرد و در این مسیر، کارنامه سیاهی برای خودش درست کرد که اگر چه آن روزها فکر نمیکرد برایش «عاقبت» بدی داشته باشد اما اکنون که روشن شده، «در» همیشه بر یک پاشنه نمیچرخد! اوضاع کاملاً تغییر کرده است.
چند جنایت دیگر دیپلومات-تروریستهای جمهوری اسلامی
آخوندها پیش از این هم البته از این قبیل جنایتها کم نداشتند، آنها در روز روشن مخالفان خود را توسط تیمهای تروری که توسط سفارتخانههایشان اعزام میشدند، بهقتل میرساندند و اگر هم دیپلومات-تروریستشان به دام پلیس میافتاد، با کمک وزارتخارجه کشور مورد نظر، مأمور جنایتکارشان را تحویل میگرفتند! به همین سادگی!؟ برخی از مهمترین جنایتهای دیپلوماتیک آخوندها از این قرار است:
قتل بختیار در پاریس، قتل قاسملو در وین، قتل هیأت مذاکرهکننده حزب دموکرات کردستان در آلمان(معروف به جنایت میکونوس)، قتل حمید بهمنی در اتریش، قتل محمدحسین نقدی نماینده شورای ملی مقاومت در ایتالیا، قتل دکتر کاظم رجوی نماینده شورای ملی مقاومت در سوئیس، قتل زهرا رجبی از اعضای شورای رهبری مجاهدین در ترکیه، انفجار در پاریس و لندن و... اقدام به ترور حسین عابدینی عضو کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت در ترکیه، قتل خلبان رفسنجانی در ترکیه و...
نقش و وزن جنایت و ترور رسمی و حکومتی در فاشیسم مذهبی آخوندها
هنگامی که خمینی رسماً و آشکارا دستور قتل سلمان رشدی را داد، جا داشت جهان تمامی مراکز دیپلوماتیک آخوندها را در جهان تعطیل کند، کاری که نشد و البته سلسلهیی از جنایتها در کشورهای مختلف انجام شد، آخوندها با استفاده از ضعف و سستی کشورهای اروپایی و آمریکا و با سوءاستفاده از طمع تجاری برخی رهبران غربی، به جنایتهای دیپلوماتیکشان رسمیت دادند تا جاییکه رادیوی دولتی ایران به بلندگوی ترویج تروریسم تبدیل شد، برای درک گستردگی این روش دیپلوماتیک!؟ بخشی از سخنرانی هاشمی رفسنجانی، فرد شماره ۲ رژیم را با هم بخوانیم:
«بخدا، بخدا اگر شما از امروز اعلام کنید که از این به بعد همه منافع آمریکا را در سراسر دنیا به خطر میاندازید، هواپیما میربایید، نترسید، بله میرباییم... وحشت نداره، یک مهاجر فلسطینی... هواپیما را برداره بره بگه زندانی من رو آزاد کنید، من اون را آزاد میکنم. شما چرا میترسید؟ بهعلاوه دیگه چی، بالاتر از سیاهی چه رنگیه؟ مبارزه مردم فلسطین باید حتماً تو اون فاز باشه. اون مردم داخل فلسطین همون کار را باید بکنند. ولی شما که بیرون هستید باید انتقام خونهای اونها را بگیرید.
از لبنان درس بگیرید. لبنانیها درس دادند به آمریکا و انگلیس و فرانسه. این مردم آزاده جوابِ جنایات فرانسه در بیروت را اونها در پاریس میدند. اونها تو کاخ شیشهیی نشستند، شما سنگ لااقل دارید به هر جا بزنید میخوره به کلّه اینها. امروز آدم اگر سنگ تو دستش باشه پرتاب بکنه همینجوری پرتاب بکنه لااقل ۵۰درصدش به اینها میخوره. به منافع اینها.
کارخانههای در خدمتِ دشمنانِ فلسطین را بچههای فلسطین دارند میگردونند در خیلی از جاها. خب، منفجر کنید کارخانه را. اونجا که دارید کار میکنید اونجا دیگه دست شماست دیگه.
...حالا خواهند گفت که فلانی بهعنوان یک مسئول، یک رئیس پارلمان بهطور رسمی دعوت به ترور و اینها کرده، این از حرفهاییست که شروع میشه حالا تو تبلیغات، ولی بگذارید بگند این رو».(بخشی از خطبههای رفسنجانی در نماز جمعه تهران خطاب به مزدوران و حقوقبگیران آخوندها در فلسطین - رادیو ایران(تهران) ۱۵اردیبهشت سال ۱۳۶۸)
۵روز بعد یعنی در روز ۲۰اردیبهشت ۱۳۶۸ رفسنجانی دوباره به صحنه آمد و ضمن حرفهایی دوپهلو، بر بخشی از حرفهای پیشینش، با زبانی دیگر تأکید کرد و گفت:
«حرفهایی که من زدم البته تحلیل خودم بود و تازگی ندارد. من روی این اظهارنظرم پابرجا هستم نظریه من را ممکن است برخی از مسئولان دیگر هم قبول داشته و یا نداشته باشند... من همیشه گفتهام اگر آمریکاییها میخواهند تروریسم نباشد باید ریشه تروریسم را بخشکانند و ریشه تروریسم هم خودشان هستند... غربیها بهنقل از من گفتهاند که شهروندهای عادی و به تعبیر خودشان بیگناه را بروند بکشند. نمیدانم شاید از تعبیرات من چنین چیزی هم استفاده بشود. اگر معنایش این باشد که منجر بشود به اینکه شهروندان عادی را بکشند بله من نظرم این است که چنین چیزی اتفاق خواهد افتاد...».
رفسنجانی در مورد اظهارنظر وزارتخارجه آمریکا مبنی بر اینکه ایران با این اظهارات منزوی خواهد شد گفت:
«تحلیلی که آنها از انزوا دارند ممکن است حقشان باشد که چنین تفسیری بکنند. خوب ما در انقلابمان هدفهایی را تعقیب میکنیم که از دیدگاه استکبار غرب اینها نامطلوب است. طبعاً آنها با ما سازگار نیستند، به همین دلیل ما بایکوت هستیم. ولی خوب آنها چیزهای خاصی را دارند تعبیر میکنند. تعبیر آنها این بود که ایران از بخش جهان متمدن بیشتر عقب میماند. اگر احقاق حق مظلومی ضدتمدن است خوب اونجا واقعاً عقب هستیم».
چگونه تروریستهای جنایتکار خامنهای از راههای دیپلوماتیک سالم به خانه بازگشتند!
در تمامی این سالها بسیاری از تروریستهایی که رژیم برای قتل و کشتار به چهارگوشه جهان فرستاده، حتی در یک مورد نبوده که با مساعدت کشورهای اروپایی، مأمور مربوطه به مجازات رسیده باشد!
چرا؟
بهعلت حاکمیت سیاست مماشات در رابطه غربیها با فاشیسم مذهبی آخوندها! سیاستی که این روزها دچار چالشی بزرگ شده و تماماً به خطر افتاده است.
اسامی چند دیپلومات-تروریست خامنهای
اسامی برخی از این دیپلومات-تروریستها یا حتی تروریستهایی که تنها پشتیبانی دیپلوماتیک آخوندها را در جیب خود داشته و با آن امکانات اقدام به انجام جنایت در اروپا کردهاند به این شرح است:
علیرضا معیری، معاون میرحسین موسوی و سفیر آخوندها در فرانسه و سازمان ملل متحد
وحید گرجی، دیپلومات-تروریست رژیم در فرانسه
مسعود هندی، کارگزار تروریست رژیم در فرانسه
کاظم دارابی
علی وکیلی راد
فریدون بویراحمدی
محمد آزادی
از راست به چپ: علی وکیلی راد، محمد آزادی، فریدون بویراحمدی
از راست به چپ: محسن رضایی، انیس نقاش، محمد صالح الحسینی مزدور لبنانی سپاه، محسن رفیقدوست
تیم ترور کاظم رجوی که دیپلوماتهای شناختهشده رژیم بودند و بقیه اعضای تیم ترور هم همگی با مدارک دیپلوماتیک به ژنو رفتند و پس از اجرای جنایت به تهران بازگشتند!
محمد ملائک، سفیر ایران در سوئیس،
محمدمهدی آخوندزاده بسطی(قاتل کاظم رجوی)
سیروس ناصری، سفیر رفسنجانی در ژنو و هماهنگکننده ترور کاظم رجوی
هادی نجفآبادی، سفیر ایران در امارات متحده عربی
حمد سعید رضوانی... محسن پورشفیعی... علیرضا بیانی همدانی... یدالله صمدی.
ناصر پورمیرزایی... سعید دانش... یدالله صمدی... سعید همتی... صادق بابایی... محمود سجّادیان... محمدرضا جزایری... علی هادوی و...
افشاگری یک روزنامه سوئیسی
برای اشراف بیشتر به آنچه که رژیم آخوندها با استفاده از امکانات دیپلوماتیک برای پیشبرد تروریسم رسمیاش انجام میدهد تنها نگاهی به یک قطعه کوتاه از یک روزنامه سوئیسی که نوشته مستندی هم هست، کافی است، این روزنامه مطلب زیر را پس از افشای جنایت آخوندها در سوئیس و قتل دکتر کاظم رجوی منتشر کرد:
روزنامه سوئیسی «تریبون دو ژنو» در شماره ۱۷ژوئن ۲۰۰۴ نوشت:
«یک حساب بانکی بهمبلغ د۲۰۰میلیون دلار افشا شد که ممکن است هزینه ۴۰۰عملیات تروریستی در اروپا را تامین کرده باشد... این حساب بانکی که چند تن از سران رژیم ایران حق برداشت از آن را دارند، با کارلوس مِنم، رئیسجمهور پیشین آرژانتین، هم ارتباط پیدا میکند. تحقیقات نشان میدهد که از این حساب ۲۰۰میلیون دلاری برای تامین ۴۰۰عملیات تروریستی در اروپا استفاده شده است. سرویسهای مخفی رژیم ایران فرمان این عملیات را صادر کردهاند... از این حساب ۱۰میلیون دلار به حساب کارلوس منم، رئیسجمهور پیشین آرژانتین، واریز شده تا او در برابر آن، از ادامهٔ تحقیقات پیرامون انفجار بوینسآیرس که در آن ۸۶تن کشته و ۲۰۰تن مجروح شدند، جلوگیری کند. این حساب بانکی برای تامین هزینه تیم ۱۳نفری که برای ترور کاظم رجوی به سوئیس اعزام شده بودند، مورد استفاده قرار گرفته است... از این حساب که در بانک لوکزامبورگ سوئیس در ۲۰۰متری هتل ”رنه ژنو“ گشوده شده، رفسنجانی، احمد خمینی و علی فلاحیان حق برداشت داشتند».
با تروریسم دولتی آخوندها چه باید کرد؟
جواب به این سؤال تا آنجا که به مردم ایران و مالیاتدهندگان غربی برمیگردد، روشن است: تعطیل کردن هر مرکز ترور رژیم ایران و هر کس دیگر به مجرد اینکه هویت تروریستی آن مرکز شناخته شد فارغ از اینکه آن مرکز یک نهاد دیپلوماتیک باشد یا یک انجمن ادبی، فرهنگی، تجاری یا... چرا که همگان به یاد دارند علی فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات آخوندها، در مصاحبهیی چند ماه پیش اعلام کرد که برای کار اطلاعاتی نیاز است پاسداران در پوش خبرنگار و... به ماموریتهای خود بروند.
اهمیت بستن مراکز دیپلوماتیک رژیم در جریان مقابله با تروریسم مانند ریختن آب روی آتش است.