اوجگیری نقدینگی همچنان ادامه دارد. بخشی از این نقدینگی عامداً و با یک طرح خائنانة حکومتی، بسوی بازار بورس کشیده شده است تا بنا به تدبیرهای آخوند روحانی و با سودایی خیالی، یک غول عظیمالجثه از اسکناسهای بیپشتوانه و تورمزا خلق شود.
ورود ۴۰هزار میلیارد تومان پول جدید به بورس
از شروع سال۱۳۹۹ تا همین امروز بالغ بر ۴۰هزار میلیارد تومان پول جدید به بازار بورس وارد شده است. علاوه بر این حدود سه و نیم میلیون نفر هم در این بازار (بورس+ فرابورس) کد بورسی گرفتهاند.
امیر هامونی مدیرعامل فرا بورس ایران در یک بازار گرمی آشکار و تبلیغ برای مشارکت در خلق این غول پر شاخ و دم میگوید:
«به جز سهامداران عدالت، ۱۵میلیون نفر کد بورسی فعال دارند. بازدهی بیش از ۱۶۰درصد در بورس را تجربه کردهایم و ارزش بازاری و ثروت عموم مردم در بورس به ۷هزار و ۷۰۰ تریلیون تومان رسیده است و هفته پیش رکورد ۳۱هزار میلیارد تومانی ارزش معاملات در بورس شکسته شد». (مهر.۲۰تیر۹۹)
با این غول عظیمالجثه چه کنیم؟
دولت آخوند روحانی خیال میکرد برای کاهش کسری بودجه و برداشت پول از بازار سهام، درب بورس را باز کند و مانند سبزی فروشهای دورهگرد با فریاد «خانهدار و بچهدار زنبیل بردار و بیار!» مردم را به سوی بورس بکشاند؛ و با این ترفند بار سنگین بانکها را کم کند. کاهش نرخ سود بانکی به سپردهگذاران این پیام را میداد که زنبیل پول را برای درو کردن سود به بورس ببرند. روحانی خیال میکرد ترفند، او را از فشار روی بازار دلار هم تا حدودی خلاص خواهد کرد. گرچه کم نبودند تحلیلگران اقتصادی حکومتی که برای این تدبیر کف زدند و هورا کشیدند اما حالا ورق تا حدودی برگشته است و ترس و نگرانی به جان حامیان دولت افتاده است. یکی از همین کارشناسان بختبرگشته میگوید:
«اکنون که بورس کوچک ما به غولی عظیمالجثه تبدیل شده است، کمکم باید ترسید و تصورات نادرست نسبت به این بازار را اصلاح کرد. شاید مهمترین تصور این بود که اگر بازار سرمایه رشد کند، بازار ارز و سکه و مسکن آرام میگیرد» (دنیای اقتصاد. ۱۹تیر۱۳۹۹)
کارشناس کذایی در ادامه میگوید:
«اما اکنون شاهد هستیم که رشد شاخص بورس و بازدهیهای سرسامآور برای دارندگان سهام سبب شده است تا این تصور در فعالان اقتصادی سایر بازارهای دارایی ایجاد شود که تورم انتظاری در حال افزایش است. به همین دلیل، انتظارات فعالان سایر بازارها نیز منفیتر از قبل شده و قیمت ارز و سکه نیز با شتاب زیاد در حال افزایش است. بهنظر بنده، مهمترین سیاست نادرست هم این بود که میلیونها نفر را در کشور صاحب سهام کنیم و به آنها تلقین کنیم که میتوان در مدت زمانی بسیار کوتاه سود سرشاری بهدست آورد». (همان منبع)
کارشناسان حکومتی حالا نگران ریزش محتوم ارزش کاذب سهام شدهاند که: «دور جدیدی از ریزش سرمایه اجتماعی و نارضایتی عمومی آغاز میشود». و همان ماجرای مؤسسات اعتباری و اعتراضات اجتماعی پیش بیاید. بنابراین این غول خودساخته در کنار غولهایی مانند نقدینگی، به مسابقه با سلطانهای دستآموز حکومتی برمیخیزند. تا به یاری ندانمکاری کارگزارانی که یک پا در دادگاههای فساد دارند و پای دیگر در حجرههای دولتی و خصولتی، کمر نظام ولایی را خم کنند.
جدول بازدهی بورسهای جهان؛ زیمبابوه، ایران و ونزوئلا در صدر!
هنوز کسی بهدرستی نمیداند نرخ واقعی تورم و بیکاری و ارزش افزوده و صادرات نفت و مشتقات آن و... واقعاً چه میزانی است؟روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد در فشرده ارزیابی خود مینویسد:
«شرایط فعلی اقتصاد ایران و اقبال عمومی به بازار سهام اما یادآور ونزوئلا است». و میافزاید:
«تورم، این روزها اصلیترین دشمن معیشت مردم ایران بهشمار میآید... در این فضا برخی از تحلیلگران در خصوص بروز ابرتورم در صورت تداوم رشد قیمت سهام هشدار میدهند».
امروز جامعه ایران در یک نگرانی عمیق بهسر میبرد. سقوط ارزش پول ملی همراه با سقوط همه پرنسیپها و معیارهای اخلاقی در امر حکومتداری نظام ولایی، این میهن را در آستانه یک دگرگونی عمیق قرار داده است. روزگاری بود که در ایران نمونههای اندکی از دستفروشی و کوچهنشینی و زندگی در بیغولهها به چشم میخورد؛ اما اکنون هزاران هزار تن از ایرانیان شریف مجبورند که از همه هنجارهای گذشته تاریخ و تمدن این میهن، عبور کنند و جهت تأمین قوت لایموت خود شبانهروز به هر دری بزنند.
مراقب ابر تورم باشید!
با اینکه بخش مهمی از جنگوجدالهای باندی در رژیم آخوندی صرف افشاگری و رو کردن فسادهای حریف میگردد اما اوضاع ملتهب جامعه در اثر ورشکستگی دولت آخوندی چنان برای تمامیت نظام ولایی نگرانکننده است که روزنامه پاسداران هم نسبت به میزان تورم و نقدینگی و نابرابری طبقاتی هشدار دادهاست:
«در چنین شرایطی وجود ۲۷۰۰هزار میلیارد تومان نقدینگی که بخش عمدهیی از آن در اختیار دو دهک برخوردارتر جامعه است به مهمترین کاتالیزور سوداگری در بازارهای کاذبی، چون طلا و ارز تبدیل شده است. طبیعی است که کاهش ارزش پول ملی خیلی زود تأثیرات خود را روی بازارهای دیگر داخل، خصوصاً اقلام معیشتی و کالاهای اساسی مصرفی مردم خواهد گذارد. با توجه به افزایش تقریباً ۵۰درصدی قیمت ارز در چند ماه گذشته دیر یا زود باید منتظر سرریز آثار تورمی آن بر روی کالاهای مصرفی باشیم و با توجه به تورم ساختاری موجود در اقتصاد و نیز باقیمانده تورم ناشی از موجهای پیشین افزایش قیمت ارز، عملاً باید نگران یک تورم فوقالعاده که برخی اقتصاددانان از آن بهعنوان «ابر تورم» یاد میکنند، بود». (جوان. ۱۹تیر۹۹)
سفرههای خالی
اکنون مردم دردمند و ستمزده ایران که شاهد بورسبازیهای سخیف و آثار وحشتناک تورمی آن هستند، بهناگزیر تا آنجا که توانستهاند سفرههای خود را کوچکتر کردهاند؛ و سفرههای خالی و پهن شدهٔ خود را بر سنگفرش خیابانها در معرض دید جهانیان قرار دادهاند تا همگان بدانند نظام ولایت فقیه با هستی و ثروت و آبروی آنان چه کرده است. اینک در آخرین قسمت ماجرای این بیدادگری، ایرانزمین میرود تا با خروش جوانان آگاه و دلیر میهن کاوهها بساط ظلم و تباهی را برافکند و میهنی نو بسازد.