روز دوشنبه دادگاه عالی ایالتی در بامبرگ آلمان با استرداد اسدالله اسدی دیپلمات رژیم آخوندی به بلژیک موافقت کرد. جواد دبیران معاون نمایندگی شورای ملی مقاومت در آلمان سؤالات سایت مجاهد در این رابطه را پاسخ داد که در زیر آمده است:
سؤال: اهمیت این حکم دادگاه آلمان چیست؟
جواب: حکم دادگاه عالی ایالتی در بامبرگ که استرداد دیپلمات-تروریست اسدالله اسدی به بلژیک را مجاز میکند، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هست زیرا راه را برای پیگرد جزایی در بزرگترین پرونده تروریسم دولتی رژیم ایران در اروپا هموار خواهد کرد. اکنون شکلگیری پروسه دادگاه کیفری با حضور اسدی چشمانداز قطعی پیدا کرده است. در اطلاعیه مطبوعاتی دادگاه آمده است که «کلیه شرایط استرداد احراز شده و موانعی برای استرداد وجود ندارند». یعنی تمام تلاشهای رژیم برای ممانعت از صدور حکم استرداد به شکست انجامیده است. حسن روحانی در ملاقات با زباستیان کورتس، صدراعظم اتریش، ۲روز بعد از دستگیری اسدی قول همکاری برای روشن شدن این پرونده تروریستی را داد. در عمل ولی رژیم ایران با فشارهای آشکار و پنهان بر کشورهای اروپایی تمام تلاش خود را برای مختل کردن این پرونده قضایی در آلمان و فراری دادن دیپلمات-تروریست اسدی از چنگال عدالت کرد که البته ناکام ماند. محاکمه شدن تروریسم دولتی رژیم ایران در اروپا تبعات خیلی سنگین سیاسی برای رژیم بهدنبال خواهد داشت.
سؤال: در مورد این طرح تروریستی و نقش اسدالله اسدی و اینکه چرا در آلمان دستگیر شد توضیحاتی برای خوانندگان سایت مجاهد بدهید؟
جواب: از مجموع اطلاعاتی که توسط منابع مقاومت در داخل کشور و همینطور اطلاعیههای ادارات دادستانی در بلژیک و آلمان بهدست آمده میتوان یک تصویر اجمالی از ماوقع پیدا کرد. تصمیم برای سوءقصد بمبگذاری در ۳۰ژوئن در ویلپنت در بالاترین سطح سیاسی رژیم آخوندی گرفته شده است. این تصمیم توسط مقدم، معاون وزارت اطلاعات و فرمانده عملیات مستقر در تهران، به فرمانده عملیات در خارج از کشور یعنی اسدالله اسدی و از طریق او به عوامل اجرایی طرح ابلاغ شده است. برای این طرح تروریستی اسدی با استفاده از پوش دیپلماتیک بمب و چاشنی انفجاری و سیستم کنترل از راه دور را از مسیر چند کشور اروپایی به تروریستها رسانده و آنها را توجیه عملیاتی کرده است. ادارات امنیت کشورهای ذیربط اروپایی مطلع شده و این فعالیتها را زیر نظر داشتند. این ادارات توانستند در آخرین مرحله سوءقصد را خنثی و عوامل اجرایی را دستگیر کنند. نهایتاً پلیس آلمان نیز موفق شد که اسدی را در مسیر بازگشت به اتریش در خاک آلمان دستگیر کند، یعنی جایی که او مصونیت دیپلماتیک نداشته است. اتهامات علیه اسدی اشتغال بهعنوان مأمور وزارت اطلاعات و تبانی برای قتل هست. اگر او در آلمان به دام پلیس نمیافتاد و به خاک اتریش میرسید، رژیم دست بسیار بازتری داشت که از مصونیت دیپلماتیک سوءاستفاده کرده و این فرمانده ارشد عملیات تروریستی را به ایران منتقل کند.
سؤال:چرا رژیم دست به این اقدام تروریستی آن هم در قلب اروپا علیه مجاهدین زد مگر عواقب آن را نمیدانست؟
جواب: کارکرد تروریسم برای رژیم ایران همواره تضمین ادامه حیات آن بوده است. با ضعیف شدن در تعادلقوای داخلی و بینالمللی انتظار میرفت که رژیم هر چه بیشتر به اهرم تروریسم رو بیاورد به این امید که بتواند تعادل را تغییر دهد. قیامهای مردمی که از دیماه گذشته شروع شدهاند، بحران لاعلاج اقتصادی و انزوای شدید بینالمللی رژیم را در بزرگترین تنگنای تاریخ حیات خود فرو برده است. موجودیت آن در خطر است. رهبران رژیم مجاهدین خلق را عامل هدایت و استمرار قیامها قلمداد میکنند، امری که با گسترش فعالیتهای کانونهای شورشی در اقصی نقاط کشور هر روز بیشتر آشکار میشود. لذا رژیم تنها چاره را برای خود ضربه زدن به مجاهدین خلق میبیند و این نیاز را امروز بیش از هر زمان دیگر احساس میکند چون بحران سرنگونی ارکان نظام را به لرزه انداخته است. این نیاز هست که رژیم را وادار ساخته بهرغم همه ریسکها به چنین توطئهیی دست بزند.
سؤال: پیامدها و عواقب این حکم دادگاه آلمان چه خواهد بود؟
جواب: بهنظر من با این حکم استارت یک پروسه زده شده است که به یکی از بزرگترین ضربات سیاسی به رژیم منتهی خواهد شد. این ضربه در زمانی به رژیم اصابت میکند که توان تحمل آن را ندارد و لذا میتواند عواقب آن بسیار فاجعهبارتر از چیزی باشد که تاکنون محاسبه کرده بود. بیشک دوران اضمحلال و سرنگونی رژیم را تسریع میکند. رژیم روی شکاف اروپا و آمریکا برای حفظ برجام، برای دورزدن تحریمهای تجاری و برای حفظ تعادل در داخل و خارج خود حساب جدی و استراتژیک باز کرده بود تا بلکه بحران فعلی را از سر بگذراند. یک ضربه جبرانناپذیر به ساختارهای تروریستی و اطلاعاتی رژیم و حامیانش در غرب در انتظار است. خنثی و افشا شدن این توطئه تروریستی آخرین ضربه کاری به افسانه مدراسیون در حاکمیت آخوندی است. این توطئهیی بود که در وحدت و با خواست و تصمیمگیری دو جناح رژیم به پیش برده میشد. اروپا ناگزیر است که سیاست خود در قبال رژیم را تغییر دهد و راه برای پیشروی سیاست تغییر رژیم هموارتر شده است.