دو روز پیش (چهارشنبه ۵دی) همزمان با سالگرد قیام عاشورای ۸۸، کانونهای شورشی در چند نقطهٔ تهران با تهاجم آتشین به مراکز سرکوب و جنایت آخوندها به خامنهای نشان دادند که آتشفشان قیامی که در ۶دی ۱۳۸۸ (همزمان با عاشورای حسینی) زمین را در تهران زیرپای خلیفه ارتجاع لرزاند، همچنان شعلهور است. آن هم در شرایطی که دیکتاتوری آخوندی در گرداب بحرانهای پس از سرنگونی خاندان منفور اسد در سوریه و فرو ریختن عمق استراتژیک نظام در منطقه، سراپا در وحشتی مرگبار فرو رفته است.
سه روز بعد از قیام عاشورای ۸۸ علمالهدی در ضدتظاهرات حکومتی۹دی گفت: «حرکت روز عاشورا فرماندهش منافقین بودند چون شعارهایی که منافقین روی سایتشون از ۱۶آذر گذاشتند، آشوبگران عاشورا آن شعارهای منافقینو سردادند، پس اینها دستیار منافقین بودند. فرمانده حرکت روز عاشورا منافقین بودند. منافقین فرمانده عملیات روز عاشورا بودند. اینها نه تنها اعلام همکاری کردند بلکه اینها پیادهنظام منافقین شدند، سرباز منافقین شدند تو عرصه آمدند».
این فقط بخشی از نالههای سوزناک سران و سرکردگان نظام پس از قیامی است که به اعتراف پاسداران خلیفهٔ ارتجاع، نظام را در لبهٔ پرتگاه سرنگونی قرار داد.
پاسدار قاسمی سرچماقدار خامنهای در این باره میگوید: «کار تموم بود. من این را توی قلب پایتخت درک کردم مثل روزهای اول انقلاب که به من میگفتند بیا کف خیابون که تمومه کار. سر چهارراه انقلاب. مسعود رجوی و جماعت اینا دارند جمع میکنند بساطرو. تموم بود پسرم. آدم و بسیجیهایی بودند توی شرکت نفت و جاهای دیگه میآمدند التماس میکردند به فرمانده بسیج که آقا اسم ما رو بهعنوان بسیجی پاک کن. دیگه تمومه. امر بر خیلیها مسجل شده بود که دیگه تمومه. واسه همین سید اولاد پیغمبر میگه من رو تا لب پرتگاه آوردند».
رهبر مقاومت در بحثهای آموزشی خود برای نسل جوان در همان ایام گفت: «بسیار میگویند و مینویسند که، بحث در خیابانهای تهران و سراسر ایران و در دانشگاهها و مجادلات و زد و خوردهای سیاسی، در بیرون رژیم و در درون، دیگر انتخابات نامشروع ریاستجمهوری در رژیم ولایت فقیه نیست. شعارها هم این نیست. خواستهها هم، این نیست. مشکل هم این نیست. زیرا بهمحض اینکه در مناظرههای انتخاباتی روزنی باز شد، همه دیدند که چه خبر است و چه ظرفیت انفجاری و بخارات متراکمی در ایرانِ زیر عمامه و نعلین ولایت فقیه فشرده شده است. کسی منکر تعمیق و رادیکال شدن قیام و شعارهای آن نیست. شعار این است“ مرگ بر اصل ولایت فقیه ”» (درسهای قیام روز عاشورا، ۳۰دی ۱۳۸۸).
یک سال بعد در ۲۷بهمن۸۹ پس از خروش جوانانی که با شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه» ارکان خلیفهٔ خونریز را لرزاندند، خرچنگ نظام آخوند احمد خاتمی گفت: «جنس اغتشاشات روز ۲۵بهمن، جنس اغتشاش روز عاشورا بود. یعنی همون جنایتکارانی که مرگ بر اصل ولایت فقیه گفتند. به همین دلیل است که ما از مسئولان محترم نظام میخواهیم، برخورد قاطع، انقلابی، با همه جریانهای فتنه داشته باشند».
آری! صورت مسأله، سرنگونی نظام، و شعار اصلی «مرگ بر اصل ولایتفقیه» است؛ همان خط مشی و همان شعاری که در سلسله عملیات تهاجمی و بیوقفهٔ کانونهای شورشی شعلهور است. روز چهارشنبه ۵دی ۱۴۰۳، در سالگرد قیام تهران در عاشورای ۱۳۸۸، کانونهای شورشی با شعار «اینجا تهران است، این شورشیترین شهر جهان است» مراکز سرکوب و اختناق و نمادهای جهل و فساد آخوندی را به شرح زیر در هم کوبیدند:
- انفجار در ساختمان ۲ پایگاه بسیج سپاه
- انفجار در مرکز بسیج دانشگاهها و مرکز آموزش عالی و مرکز پژوهشی مدیریت راهبردی
- به آتش کشیدن حوزه جهل و جنایت و سرکوب زنان تحت نام ”الزهرا“
- به آتش کشیدن بیلبورد تصاویر خمینی و خامنهای
- به آتش کشیدن بنر بسیج
- به آتش کشیدن پوستر نیابتی رژیم در ۲ نقطه در تهران
و اینچنین در امتداد شعلههای فروزان عاشورای۸۸، آتش شورشگران و کانونهای قهرمان شورشی در شهرهای ایران شکفته و تکثیر میشود.