خمینی و خلف او با دستگاه عریض و طویل امنیتی ـ اطلاعاتی خود و ارگانهای سرکوب چهلواندی سال کوشیدند مجاهدین را از افق سیاسی ایران حذف کنند. این حذف با شقاوت تمام و با خونینترین روشها صورت گرفت. آنها انواع شکنجه و مرگ را از تمامکش کردن در محل دستگیری گرفته تا قبر و قیامت و قفس و تابوت را بر جسم و جان نسل نامیرای رجوی آزمودند؛ چنان که داد منتظری، جانشین وقت خمینی نیز درآمد و به آنها گفت:
«مجاهدین خلق یک سنخ فکر و برداشت هستند، یک نحو منطق است و منطق غلط را با منطق صحیح باید جواب داد با کشتن حل نمیشود بلکه ترویج میشود»
وقتی حذف سختافزاری در مورد مجاهدین نتیجه نداد یا بهتر بگوییم به نتیجهٔ معکوس منجر شد، روشهای نرمافزاری مانند دروغپردازی، شیطانسازی و جنگ کثیف روانی در دستور کار قرار گرفت؛ روشهایی مانند بمبگذاری در حرم امام رضا و کشتار کشیشان مسیحی و نسبت دادن آنها به مجاهدین، بیعاطفه و خانوادهگریز جلوهدادن ساکنان اشرف، ستون پنجم عراق خواندن و اتهام کردکشی به آنان و... وقتی چنین روشهایی در داخل کشور به جایی نرسید، نوبت به خراب کردن چهرهٔ مجاهدین در بیرون از مرزهای ایران رسید. بذل و بخشش سرمایههای ملی ایران برای قراردادن مجاهدین در لیستهای سیاه تروریستی بخشی از این اقدام بود.
اکنون در ادامهٔ شیطانسازی با ترهاتی از این قبیل مواجه هستیم: «مجاهدین در داخل ایران پایگاه ندارند یا محبوب نیستند!»، «رژیم جمهوری اسلامی آلترناتیو ندارد!» و... بهتازگی نیز «جرائم سایبری مجاهدین در آلبانی» را علم کردهاند. راستی آبشخور این دروغپردازیهای کجاست؟ در کجا غنیسازی میشوند و سودبرندهٔ اصلی این شگرد کثیف و نخنما کدام طرف است؟
***
برخی سخنرانان شرکتکننده در کنفرانس ایران آزاد ۱۴۰۲ (۲۰۲۳) به جنبههایی از این موضوع اشاره کردند. تذکار و توضیح آنها میتواند پشت پردهٔ بسیاری از شیطانسازیها را در مورد مقاومت ایران برملا سازد.
دریافت پول از فاشیسم دینی در ازای شیطانسازی از مجاهدین
استرون استیونسون، در سخنرانی خود به یک نمایندهٔ پارلمان اروپا به نام «الدار ممدوف»، اشاره کرد.
«من طی ۱۵سالی که در پارلمان اروپا بودم، یکی از نمایندگان پارلمان به نام ممدوف بود که همیشه با قطعنامهها و تصمیمات ما علیه رژیم و در حمایت از مقاومت ایران مخالفت میکرد و من همان موقع هم شک نداشتم که او از رژیم ملاها پول میگیرد و این چندی پیش در یک تحقیقات قضایی به اثبات رسید و ممدوف به جرم مزدوری برای رژیم دستگیر و زندانی شد.» (۱)
آقای استیونسون در این سخنرانی گفت که «در مخالفتها با مجاهدین در همة کشورها، همواره پای رژیم در میان بوده است.». بهعبارت دیگر هیچ طرف خارجی فیسبیلالله به مجاهدین تهاجم نمیکند؛ مگر پای یک قرارداد نفتی یا حراج سرمایههای ملی ایران در میان بوده باشد.
او همچنین اضافه کرد «در مخالفتها با مجاهدین در همة کشورها، همواره پای رژیم در میان بوده است. از جمله فردی بود که درآلبانی مرتب علیه مجاهدین تبلیغات سوءمیکرد و بعد هنگامی که آلبانی او را اخراج نمیکرد و رژیم او را نمیپذیرفت. مادر او شکوه و شکایت کرد که پسر من آن همه دروغ علیه مجاهدین در آلبانی به نفع رژیم منتشر کرد، چرا به او اجازة ورود به ایران نمیدهید. »
تبلیغات منفی علیه حامیان مقاومت
کندیس برگن رهبر حزب محافظهکار کانادا، به وجهی دیگر از کارکرد سیاست مماشات و شیطانسازی پرداخت:
«متأسفانه ما در کشورهای غربی شاهد سیاست استمالت از سوی دولتها هستیم و این مایهٔ تأسف است
من شوکه شدم از اینکه تعداد زیادی پس از اینکه از مقاومت ایران حمایت کردم شروع کردند به تبلیغات منفی علیه من. وقتی از من که بههرحال یک نمایندهٔ پارلمان هستم فقط بهخاطر حمایت از مقاومت ایران چنین تبلیغاتی صورت میگیرد، میتوان ابعاد دروغپراکنی علیه این مقاومت را دریافت.»
سفیر لینکلن بلومفید معاون پیشین وزیر امور خارجة آمریکا نیز با خانم کندیس برگن در بارهٔ دروغپردازی بیپایه در مورد مجاهدین اشتراک نظر دارد:
«مرتب به ما میگفتند به این گروه نزدیک نشوید، آنها تروریستند، مارکسیستاند، سکت هستند و غیره... اما من وقتی نزدیک شدم و مطالعه کردم دیدم همهٔ اینها دروغهای ساختگی است.»
این تقارن، بیانگر یک خط القاشده از طرف وزارت اطلاعات آخوندی است.
ترساندن مردم از مقاومت و مجاهدین
فاشیسم دینی برای اینکه نیروی اصلی سرنگونکننده را از دور خارج سازد، دستبهدامن مماشاتگران میشود، آنها نیز در ازای دریافت امتیازهای کلان به تبلیغات منفی علیه مقاومت میپردازند. تا به قول خانم کندیس برگن مردم را از این مقاومت بترسانند. این یک معاملهٔ پایاپای و سودآور برای دو طرف است. در لیست گنجاندن مجاهدین و شورای ملی مقاومت یکی از این اقدامات بود.
لیندا چاوز در رابطه با هدف شیطانسازی، اظهاراتی مشابه کندیس برگن دارد:
«من همواره با این سؤال مواجه هستم که چرا بایدبه این رژیمی که همواره دروغ گفته است باید اعتماد کرد. در حالی که ایران از یک آلترناتیو واقعی برخوردار است.
شیطانسازی علیه مقاومت ایران توسط رژیم هدفش این است که مردم را از این نیرو جدا نگهدارد؛ مردمی که فهمیدهاند این رژیم برای حل مسائل آنها هیچ کاری صورت نخواهد گرفت.»
لیست تروریستی یک «تصمیم سیاسی» بود
مایکل موکیزی وزیر پیشین دادگستری آمریکا گنجاندن مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا و اروپا را یک «تصمیم سیاسی» عنوان کرد؛ البته همه میدانند که این تصمیم سیاسی ناشی از زدوبند مماشاتجویانه با فاشیسم دینی بود.
«وقتی من میخواستم برای شرکت در گردهمایی مقاومت ایران در پاریس شرکت کنم به من گفتند شما نمیتوانید در این گردهمایی شرکت کنید چون آنها در لیست تروریستی هستند.
من در این باره تحقیق کردم و پی بردم که این تصمیم در سال ۱۹۹۷ گرفته شده و این یک تصمیم سیاسی بود و منطبق با قواعد حقوقی نبود.»
تکرار یک دروغ برای جاانداختن آن
لویی فری رئیس سابق ادارهٔ تحقیقات فدرال آمریکا (اف.بی.آی) معتقد است «فرق زیادی بین رژیم ایران و سایر دولتهایی که سعی میکنند درباره دشمن خود دروغپراکنی کنند، وجود ندارد».
او با فلاش بکزدن به اسکرین تک تک مجاهدین اشرف از سوی دولت آمریکا و نهادهای اطلاعاتی آن تأکید کرد که هیچ مدرک و نشانهای از ارتباط ساکنان اشرف با تروریسم یافت نشد.
وی با سخنان خود از یک شگرد کثیف پرده برداشت که هماینک بهصورت گسترده مورد استفاده قرار میگیرد:
«کسانی که اطلاعات دروغ را میپراکنند، این را میدانند که این دروغها را باید هر چه بیشتر تکرار کنند تا باور پذیر شود و رژیم همین کار را میکند.» (۲)
شیطانسازی از مجاهدین با نقاب مخالفت با آخوندها
استیون مککیپ، در سخنرانی خود به وجهی دیگر از شیطانسازی از مجاهدین توسط مماشاتگران پرداخت. این وجه بهدلیل پیچیدگی آن کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
«هر چیزی که رژیم گفته دروغ است ما با یک مشت گانگستر مواجه هستیم که به هیچ قاعدهای پایبند نیستند. آنها هزینههای بسیار کلان صرف دروغپردازی میکنند.
رژیم در دروغپردازیهای خود علیه مجاهدین کسانی را به کار میگیرد که خود را شهروندان عادی مثلاً یک ایرانی ساکن در انگلستان معرفی میکنند. ولی آنها عوامل رژیم هستند.آنها سعی میکنند خود را مخالف رژیم جا بزنند ولی از همان عبارات و فرهنگ رژیم استفاده میکنند و اگر کسی کمی دقت کند میتواند آنها را شناسایی کند.»
وی در بارهٔ فریب خوردن جناحهای مختلف دولتی در کشورهای اروپایی از فاشیسم دینی به نکتهٔ جالبی اشاره کرد:
«تنها جناح چپ انگلستان نیستند که تحت تأثیر تبلیغات رژیم قرار گرفتهاند، حتی نشریات راست هم مرا متهم میکردند که از تروریستها حمایت میکنم اما بعد معلوم شد که آنها هم تحت تأثیر تبلیغات رژیم ایران قرار داشتند.»
***
این اظهارات بهخوبی نشان میدهد که منشا و مولد دروغپردازی علیه مجاهدین، دستگاههای اطلاعاتی ـ امنیتی فاشیسم دینی است. وقتی منافع بانیان و پیشبرندگان سیاست مماشات با فاشیسم دینی روی هم میافتد، آنها این دروغها را رله و پشتیبانی میکنند تا آلترناتیو دموکراتیک را از دور خارج سازند؛ البته همیشه با هوشیاری و پاکبازی مقاومت رسوا شده و شکست خوردهاند. این بار نیز شکست سختی در انتظار آنان است.
پانوشت:
(۱) جالب است که این مأمور افشاشدهٔ فاشیسم دینی در پارلمان اروپا در توییتی نوشته بود:
«سازمان مجاهدین که بهشورای ملی مقاومت ایران هم شناخته میشود، یک فرقهٔ غیردموکراتیک است که توسط ایالات متحده و اتحادیهٔ اروپا یک طرفحساب معتبر شناخته نمیشود.»
به کد «غیر دموکراتیک بودن» مجاهدین دقت کنید. این همان کدی است که وزارت خارجهٔ آمریکا نیز آن را بهکار برده بود.
بیشتر بخوانید
(۲) هیتلر میگفت: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است.»