«حنظله» پیک امام حسین علیهالسلام در کربلا بود، پیامهای امام را میرساند و پاسخها را برای آن حضرت میآورد. او از نزدیکترین یاران امام حسین بود. دشوارترین بخش مأموریتی که برعهده حنظله گذاشته میشد، ابلاغ پیامهای امام حسین به اردوی دشمن و شخص عمر بن سعد بود. ولی ایمان پولادین حنظله به پیشوایش و اعتقاد عمیق او به راه و اهداف والای عاشورا چنان بود که در تحمل هیچ سختی برایش ناممکن نبود و آنچنان عشقی به خاندان نبوت داشت که کمترین سهم خود در کربلا را شهادت در پیشگاه امام و سرور خویش میدانست.
«حنظله اسعد شبامی» از قبیله شبام کوفه بود. او از چهرههای سرشناس کوفه و از شیعیان شجاع این شهر بود. حنظله سخنوری توانا و از قاریان بهنام قرآن بود. روزهای قبل از عاشورا پیامهای امام حسین را با سرعت و امانت به انجام میرساند. بهخصوص که هم سخنور و سخندان بود و هم با ذهن هشیار پاسخ پیامها را بهخاطر میسپرد و با دقت و امانت به پیشوایش حسین (ع) میرساند.
حنظله روز عاشورا نزد امام حسین (ع) آمد و در برابر او ایستاد و سر و سینه خود را آماج نیزهها و تیرها ساخت. در همان حال خطاب به کوفیان آیات زیر را بر خواند: «یا قوم إنّی اءخاف علیکم مثل یوم الاحزاب، مثل داءب قوم نوحٍ وعادٍ وثمود والّذین من بـعـدهـم ومـا اللّه یـرید ظلما للعباد، و یا قوم إنّی اءخاف علیکم یوم التّنادی، یوم تولّون مدبرین ما لکم من اللّه من عاصمٍ و من یضلل اللّه فما له من هادٍ »، «ای قوم من، برای شما میترسم که مبادا به روزگار احزاب گرفتار شوید، سرنوشتی نظیر قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که پس از آنها بودند. خداوند هیچگاه بر بندگان خود ستمی را نمیپسندد. ولی بیم آن دارم که در روز ندا دادن، روزی که مردمان صدا در دهند و یکدیگر را به یاری بخوانند، در آن روز هیچ حمایت کنندهای در برابر خداوند نیابید، چون هر که را خدا گمراه کند او را راهبری نخواهد بود».
آن گـاه گـفـت: «ای قوم! دست به خون حسین (ع) میبرید؟ هلاک خواهید شد و به یقین خداوند شما را به عذابی سخت دچار خواهد کرد. آن کس که بر خدا افترا ببندد، زیانکار خواهد بود».
پس از آن رو به سوی حسین (ع) نمود و گفت: «آیا اذن میدهی تا به سوی پروردگار خویش روم و به برادران خود ملحق شوم؟». امام حسین علیهالسلام در پاسخ گفتند: «برو بهسوی کسی که از دنیا وآنچه در آن هست، برای تو بهتر است، بهسوی آن ملک بیزوال و جاوید».
حنظله گفت: «سلام بر تو ای اباعبداللّه، درود خدا بر شما و خاندانت باد. خدا ما را در بهشت به یکدیگر بشناساند». امـام حسین (ع) گفت: «آمـیـن! آمـیـن!».
حنظله به صف دشمن حملهور شد، شجاعانه جنگید تا به خون غلتید.
«حنظله اسعد شبامی» از قبیله شبام کوفه بود. او از چهرههای سرشناس کوفه و از شیعیان شجاع این شهر بود. حنظله سخنوری توانا و از قاریان بهنام قرآن بود. روزهای قبل از عاشورا پیامهای امام حسین را با سرعت و امانت به انجام میرساند. بهخصوص که هم سخنور و سخندان بود و هم با ذهن هشیار پاسخ پیامها را بهخاطر میسپرد و با دقت و امانت به پیشوایش حسین (ع) میرساند.
حنظله روز عاشورا نزد امام حسین (ع) آمد و در برابر او ایستاد و سر و سینه خود را آماج نیزهها و تیرها ساخت. در همان حال خطاب به کوفیان آیات زیر را بر خواند: «یا قوم إنّی اءخاف علیکم مثل یوم الاحزاب، مثل داءب قوم نوحٍ وعادٍ وثمود والّذین من بـعـدهـم ومـا اللّه یـرید ظلما للعباد، و یا قوم إنّی اءخاف علیکم یوم التّنادی، یوم تولّون مدبرین ما لکم من اللّه من عاصمٍ و من یضلل اللّه فما له من هادٍ »، «ای قوم من، برای شما میترسم که مبادا به روزگار احزاب گرفتار شوید، سرنوشتی نظیر قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که پس از آنها بودند. خداوند هیچگاه بر بندگان خود ستمی را نمیپسندد. ولی بیم آن دارم که در روز ندا دادن، روزی که مردمان صدا در دهند و یکدیگر را به یاری بخوانند، در آن روز هیچ حمایت کنندهای در برابر خداوند نیابید، چون هر که را خدا گمراه کند او را راهبری نخواهد بود».
آن گـاه گـفـت: «ای قوم! دست به خون حسین (ع) میبرید؟ هلاک خواهید شد و به یقین خداوند شما را به عذابی سخت دچار خواهد کرد. آن کس که بر خدا افترا ببندد، زیانکار خواهد بود».
پس از آن رو به سوی حسین (ع) نمود و گفت: «آیا اذن میدهی تا به سوی پروردگار خویش روم و به برادران خود ملحق شوم؟». امام حسین علیهالسلام در پاسخ گفتند: «برو بهسوی کسی که از دنیا وآنچه در آن هست، برای تو بهتر است، بهسوی آن ملک بیزوال و جاوید».
حنظله گفت: «سلام بر تو ای اباعبداللّه، درود خدا بر شما و خاندانت باد. خدا ما را در بهشت به یکدیگر بشناساند». امـام حسین (ع) گفت: «آمـیـن! آمـیـن!».
حنظله به صف دشمن حملهور شد، شجاعانه جنگید تا به خون غلتید.