728 x 90

ولولهٔ وحشت و «زنگ خطر!»

سخن روز
سخن روز

۴۳سال پیش در این روزها ایران در تب و تاب قیام و انقلاب بود. دیکتاتور که تا چندی پیش خود را قدرقدرت و ژاندارم منطقه می‌دانست، واژگونی به‌دست خلقی عاصی و بپا خاسته را به‌چشم می‌دید. در آن شرایط انقلابی، پیاپی خبرهای مجازات عوامل سرکوبگر شاه به‌دست مردم شنیده می‌شد. از جمله روز ۱۶بهمن۵۷ رسانه‌ها از کشته شدن کاظم مجیدی، از فرماندهان نیروهای سرکوبگر شاه خبر دادند که به‌دست جوانان شورشگر با سلاح سرد از پای درآمد. روز ۱۷بهمن نیز رسانه‌ها اعلامیهٔ گروهی از مردم را منتشر کردند که با افتخار مسئولیت به‌رگبار بستن سرهنگ معتمدی، رئیس سرکوبگر شهربانی کرمان را برعهده گرفتند.

اکنون ۴۳سال بعد از سرقت آن انقلاب بزرگ توسط خمینی، باز هم ایران در تب و تام قیام است. زنجیرهٔ اعتراضات، خیزش‌ها، قیام‌ها و عملیات روبه‌گسترش کانون‌های شورشی، کابوس سرنگونی را در برابر خامنه‌ای و رژیمش قرار داده است. این وضعیت انقلابی باز موجب گسترش مقابله و هجوم مردم و جوانان به‌نیروهای سرکوبگر دیکتاتور شده تا جاییکه «در ماه‌های اخیر شاهد افزایش تعداد کشته‌های نیروی انتظامی در صحنه برخورد با» مردم «و مواردی هم‌چون تیراندازی به مأموران بوده‌ایم» (کیهان-۱۹مهر۱۴۰۰).

 

یکی از این موارد، هلاکت سرهنگ دوم رنجبر (۱۳بهمن)، از سرکردگان نیروهای سرکوبگر در شیراز با سلاح سرد بود که ارکان نظام را لرزاند و موجی از ابراز وحشت در پی داشت.

آخوند علیدادی، امام جمعهٔ خامنه‌ای در کرمان نالید که «تا کی باید شاهد این باشیم که به نیروی انتظامی ما حمله کنند؟»؛ پاسدار وحیدی وزیر کشور رژیم هم از سایر نیروهای سرکوبگر خواست نهراسند و «برخورد قاطعانه و مستمر» با مردم داشته باشند تا «موجب سلب امنیت» نظام نشود. آخوند نوفرستی، امام جمعهٔ رژیم در بیرجند یادآوری کرد که «امنیت، خط قرمز نظام است» پس نباید از کنار پیآمد چنین اقداماتی گذشت. آخوند میردامادی، امام جمعهٔ خامنه‌ای در نمایش جمعهٔ اصفهان هم وحشت‌زدگی رژیم را با این عبارت بیان کرد که «قضیهٔ شیراز، دل همه را سوزاند!»؛ و به‌نیروهای رژیم یادآوری کرد که اگر بیشتر وا بروند و پشت خامنه‌ای را خالی کنند، «به‌خدا اول سر شماها را می‌برند!». جوان، ارگان وابسته به‌سپاه پاسداران هم تیتر زد: «نگذارید اقتدار! پلیس چاقو بخورد» (۱۶بهمن)؛ و روزنامهٔ جهان صنعت هم نوشت: «نا امنی به‌پلیس رسید!» (۱۶بهمن).

 

پیش از این هم پاسدار رحیمی، سرکردهٔ انتظامی تهران بزرگ به‌خشم متکاثف مردم و به‌ویژه نسل جوان اعتراف کرد که در تهاجم، گوشمالی و مجازات‌های پیاپی نیروهای سرکوبگر بارز می‌شود؛ او در حالی‌که مانند فرماندهان ارتش شاه که مردم بپا خاسته را «آشوبگر» می‌نامیدند، جوانان شورشی را «مجرمین» می‌نامید، اذعان کرد: «این یک واقعیت انکارناپذیر است که مجرمین گستاخ‌تر شده‌اند و به‌راحتی از هر گونه سلاحی چه سرد و چه گرم استفاده می‌کنند»؛ و علت این وضعیت را الگو گرفتن جوانان از دشمن برانداز عنوان کرد و گفت که «دشمنان با استفاده از تمامی فرصتها برای تغییر ذائقه و اندیشهٔ همهٔ اقشار، به‌ویژه جوانان برنامه‌ریزی وسیع دارند» (۱۹مهر۱۴۰۰).

علت وحشت‌زدگی رژیم از مجازاتهای روبه‌گسترش مزدوران و جانیان سرکوبگر این است که می‌بینند خشم و ابتکارعمل انقلابی جامعه و نسل جوان، از سرکوب و اختناق، به‌عنوان تنها اهرم نگهدارندهٔ نظام ولایت‌فقیه، در حال پیشی گرفتن است. برای همین هم با وحشت هشدار می‌دهند: «قتل سرهنگ دوم رنجبر زنگ خطر را» برای نظام «به صدا در آورده است» (کیهان خامنه‌ای-۱۶بهمن).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fa8b2fa0-6474-4ee9-aa65-18cd9effea81"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات