پادشاهی بود احمد از احد
ملک او الفقر فخری تا ابد
(عطار)
«ما از خلقمان گدایی میکنیم و به آن مفتخریم تا از دیگری تا از هیچ قدرتی و دولتی گدایی نکنیم و تازه مزدوران نمیدانند که پیامبری هم داریم که میگفت الفقر فخری، فقر و نیاز و گدایی من فخر من است...
شاید که بهانه کمکمالی و پول بود ولی من که چنین چیزی ندیدم خیلی فراتر، چکاچک شمشیرهای فرزندان ایران را دیدم از نزدیکی قطب شمال تا استرالیا از داخل سلولهای اوین و گوهردشت تا آنسوی جهان، که با کلمات و با روح و قلب و دل و احساس و عاطفه خودشان شمشیر میزدند علیه رژیم ضدبشری، هر یک به ترتیبی بله این خانواده ماست».(مسعود رجوی ـ ۳مرداد ۱۳۸۹)
مسیر طی شده...
وه که چه راه پرشکوهی را طی کردیم! زهی شرف و افتخار! این است کرامت و اعتزاز!
اولین برنامه همیاری با سیمای آزادی در سال ۸۵ بود. آن زمان مجاهدین هنوز در اشرف و عراق و زیر تیغ وحوش مالکی و تحت فشار ۱۲دولت بودند. آتش ابتلائات از هر سو فرزندان ایرانزمین را احاطه کرده و گوهر مجاهدی آنها را به چالش میکشید. ابرهای تیرگی افق را پوشانده بودند و سرما و انجماد بیداد میکرد.
اغلب قرارگاههای ارتش آزادی بمباران و نابود شده و تمام سلاحها را گرفته بودند. سنگها را گرفته و سگها را رها کرده بودند. رژیم با دست باز در عراق ترکتازی میکرد. فشار بر مجاهدین را به حداکثر رسانده و از آنها میربود. جامعه عراق را هم مثل گراز وحشی شخم میزد و آدم میکشت و دکتر و دانشمند و خلبان ترور میکرد. تازه هنوز اشرف بهطور کامل بسته نشده بود و هنوز معلوم نبود در این زمستان چه توفانها و چه بورانها در پیش است!
اما مجاهدین دل قوی داشتند و با توکل به خدا و خلق، با ایمان به راهبری و آرمان و مشی او ایستادند و پایداری کردند. خوب میدانستند آنان (مردم) نه «گوشهنشینان کنج قناع و متوطنان زوایای بقاع» که «خادمان آستانه و ملازمان دولتخانه» عشقند. پس در پناه خدا و حمایت آنان کوره راههای سخت و تاریک را پیمودند، موانع را کنار زدند و اینک در برابر تابلوی شورانگیز قیام آبان و رود خروشان خون شهیدان ایستاده و اکنون در اوج شکوفایی، بالندگی و در شرایطی که شیخ و شیاد را به کنج انزوا و تنگنا و بنبست رساندهاند، به تماشای قیام همیاری نشستهاند.
لختی بایستیم و به برخی از تماسها و پیامهای همیاری بیندیشم:
- گلریزان همیاری با سیمای آزادی یکی از باشکوهترین صحنههای استقلال مالی مقاومت خونباری است که در همه صحنههای نبرد چهار دهه گذشته حضور فعال داشته است.
- این مشارکت ملی میهنی باطلالسحر همه شیطانسازیهای رژیم پلید آخوندی در وابسته نشان دادن مقاومت به دیگران است.
- این همیاری رو در روی سیستم سانسور و فیلترینگ و قطع اینترنت رژیم آخوندی، کارزاری برای تقویت و تداوم و گسترش فعالیت سیمای آزادی برای اطلاعرسانی آزاد است.
- مناعت و نزاهت سیاسی و مالی سازمان مجاهدین که حتی در دادگاههای اروپا نیز ثابت شده، نوید بخش مناسبات اجتماعی سالم و انقلابی و حاکمیتی عادلانه و مردمی و به تبع آن رشد و گشایش اقتصادی در ایران فرداست.
- در شرایطی که قیام سرخگون مردم ایران، سرنگونی رژیم پلید آخوندی را بیش از هر زمان دیگر در دسترس قرار داده، این حرکت عظیم مردمی، اعلام همبستگی با کانونهای شورشی و جوانان انقلابی است. سیمای آزادی مشعلدار مشی انقلابی و نبرد آزادیبخش برای رژه سرنگونی در محلات و شهرهای شورشی است.
- چه بسا که بنا بهگفته رهبر مقاومت پول و کمک مالی بهانه باشد و مجاهدین بیش از نیاز مالی محتاج عزم جزم و قلبها و ارادههای هموطنان خویش در نبرد پایانی برای ورق زدن تاریخ هستند. گدایی ایشان از توانگری است! این، نه دست نیاز که دست همراهی با فقیر و کارتنخواب و دست کمک برای بلند کردن است! غلامی آنان از یوسفی است و بر خویش نام ارسلان از غلامان و مملوکان مینهند که پادشاهی خویش را بپوشانند!
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ... فقر صفتی است که خداوند صحابه رسول را به آن فقر خواند و فرمود: للفقراء المهاجرین! ایشان را فقیر نام کرد تا توانگری آنان را بپوشد و کس آنرا نداند! بهگفته معروف: ارسلانم خوان تا کسی بنداند که کهام!» (ابوالفضل رشیدالدین میبدی ـ تفسیر آیه ۱۵سوره فاطر)