728 x 90

آنچه نمی‌خواهیم و آنچه می‌خواهیم!

آنچه نمی‌خواهیم و آنچه می‌خواهیم!
آنچه نمی‌خواهیم و آنچه می‌خواهیم!

توالی دو روز بزرگ هشتم و نهم تیر پاسخ‌های روشن مردم ایران بود به آنچه که نمی‌خواست و آنچه که می‌خواست. در روز اول جنبه سلبی و منفی خواسته‌های خود را بیان کرد و بلافاصله در روز دوم جنبه اثباتی و ایجابی آرزوهایش را به نمایش گذاشت.

به این ترتیب، در بازه‌ٔ زمانی کمتر از ۴۸ساعت، تمام گذشته و آینده ایران زمین، تمام سیاهی و منفوریت رژیم آخوندی و هم‌چنین روشنایی آمال و آرزوهای مردم ایران در قالب انواع خبر و کلیپ و فیلم و تصویر و موضع‌گیری و سخنرانی در مقابل چشمان همه جهانیان قرار گرفت.

 

آنچه نمی‌خواهیم!

خامنه‌ای روز ۸ تیر در پای صندوق رأی برای چندمین بار به التماس درخواست از مردم برای حضور در پای صندوقها پرداخت و گفت: «مردم برای حضور در انتخابات تردید نکنند. دوام جمهوری اسلامی و قوام جمهوری اسلامی و عزت جمهوری اسلامی و آبروی جمهوری اسلامی در دنیا متوقف به حضور مردم است». او چند روز قبل هم رابطه بین انتخابات و آینده‌ٔ نظامش را به شکل دیگری تکرار و بیان کرده بود: «این انتخابات اگر مشارکت خوب مردم در آن مشاهده بشود این مایه سرافرازی جمهوری اسلامی است».

اما در روز انتخابات، مردم ایران با تحریم کامل نمایش خامنه‌ای، رأی خود را دادند. از اولین ساعات صبح، خبرنگاران سیمای آزادی به صحنه شتافتند و اخبار حوزه‌های خالی را به همه جهان مخابره کردند.

ضربه کاری پتک تحریم به اندازه‌ای بود که اعتراف‌ها از داخل مجموعه‌ٔ حاکمیت شروع شد. پاسدار علی ربیعی مهره‌ٔ امنیتی نظام و از مبلغین یکی از کاندیداها اذعان کرد که «سقوط منحنی مشارکت نسبت به ۱۴۰۰ نشان می‌دهد طبقات پایین و متوسط جامعه به ستوه آمده‌اند» (دیده‌بان ایران، ۹ تیر)... عباس آخوندی، وزیر مسکن روحانی در شبکه ایکس نوشت: «۶۰٪ واجدان حق رأی در انتخابات شرکت نکردند. پیام آنان روشن بود». فلاحت‌پیشه کاهش مشارکت را طبیعی دانست و گفت: «سطح مشارکت پایین زیاد بنده را غافلگیر نکرد»! حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی طلبکارانه به باند غالب طعنه زد که «وقتی ۳۵سال همواره بر سر جمهور کوبیدید که رئیس‌جمهور کاره‌ای نیست چرا انتظار مشارکت بالا دارید؟» حتی اساتید حوزه‌ٔ علمیه هم صدایشان در آمد که مردم با همه دست و پازدنهای نظام «نپذیرفتند» و پس زدند: «در انتخابات اخیر از سه جهت تأکید بر مشارکت بود. یک جهت تأکید نظام و رهبری بود. دوم تأکید مراجع تقلید داشتند و جنبه سوم تأکید شخصیتها، گروهها و احزاب بر مشارکت بود. با همه این تأکیدات، مشاهده می‌کنیم اکثریت مردم به این دعوتها لبیک نگفتند و استدلال‌هایی که ما داشتیم آنها را قانع نکرد و نپذیرفتند»! (سروش محلاتی، دیده‌بان ایران، ۹ تیر)

کار به جایی رسید که روزنامهٔ مشاور خامنه‌ای (فرهیختگان) در شمارهٔ دهم تیر، ضمن اعتراف به شکست فاحش هر دو باند جنایتکار موسوم به اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، در وحشت از «خطر» قیام و «ابر بحران» نظام توسط نسل جوان نوشت: «هشدار می‌دهم ترومای بین‌نسلی، گسست ارتباطی، وارونگی افکار عمومی، توسعه انتقاد به بی‌تفاوتی و حتی کینه در نسل Z، بی‌اعتمادی یا اعتماد و امید ناکافی و مشکلات معیشتی ابرمخاطرات کشور هستند؛ اگر انکار شوند یا نشانه‌های آشکار آنان در زندگی و رفتار مردم دیده شده و حل نشوند، در آینده نزدیک به ابر بحرانها تبدیل می‌شوند».

در نتیجه حتی اگر صحبت خود خامنه‌ای را ملاک قرار دهیم، کلمه به کلمه آن به‌شکل معکوس ثابت شد و به‌جای «دوام» و «قوام» ِ نظام، «تزلزل» و «شکنندگی»، به‌جای «عزت»، «فضاحت»، به‌جای «آبرو»، «رسوایی و بی‌آبرویی» و به‌جای «سرافرازی» چیزی جز «سرشکستگی» نصیب او و نظامش نشد و رأی «سرنگونی» از طرف مردم ایران مهر تأیید خورد.

 

آنچه می‌خواهیم!

در سال ۵۷، مردم ایران نمی‌دانستند که به‌جای دیکتاتوری سلطنتی چه می‌خواهند و همبستگی ملی برای یک جمهوری دموکراتیک بر اساس جدایی دین از دولت وجود نداشت. خمینی از این فضای ابهام و سردرگمی استفاده کرد و با زد و بند در زیر درخت سیب، انقلاب مردم را ربود.

اما اکنون پس از حدود نیم قرن رنج و شکنج، این اتفاق نسبی به‌وجود آمده است:

یک سازمان پیشتاز و یک مقاومت مردمی در قامت آلترناتیو وجود دارد که هم شناخته‌شدگی بین‌المللی دارد و هم برنامه‌ٔ مشخص اعلام‌شده.

آلترناتیوی که درست یک روز پس از تحریم قاطع نمایش انتخابات خامنه‌ای، ۲۰هزار رأی از خواسته‌ٔ مردم را به‌شکل پراتیک انقلابی به نمایش گذاشت.

حضور دهها شخصیت و نماینده پارلمان و سیاستمدار و رهبر سابق در گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، شناخته‌شدگی و اعتبار ِجایگزین رژیم را نشان داد.

تظاهرات بزرگ برلین نیز وجه ایجابی دیگری از خواسته‌های مردم ایران را هویدا کرد. خبرگزاری رویترز که روز قبل، در نفی رژیم آخوندی از سوی مردم ایران خبرها داده بود، در ۹ تیر با انتشار فیلمی از گردهمایی برلین نوشت: «روز شنبه ایرانیان در برلین تجمع کردند. تظاهر کنندگان خواستار سرنگونی رژیم آخوندی و برپایی یک جمهوری دموکراتیک مبتنی بر جدایی دین از دولت هستند».

 

آینده‌ٔ ایران!

برخلاف دورانهای گذشته که هر تغییر اجتماعی و حتی بزرگ‌ترین انقلاب‌ها در ایران زمین، به‌دلیل فقدان ارگان رهبری‌کننده ذی‌صلاح، ربوده می‌شد و به محاق می‌رفت، این بار مردم ایران در اوج بلوغ آگاهی‌های خود و پس از چندین رشته قیام سراسری، هم می‌داند که چه می‌خواهد و هم می‌داند که چه نمی‌خواهد.

در صحنه‌ٔ عمل نیز از یک سازمان پیشتاز متشکل از هزاران کادر انقلابی حرفه‌یی برخوردار است که با یک برنامه‌ٔ مشخص و اعلام‌شده، برای هر سؤال پاسخی دارد و در هر زمینه‌ای، چشم‌اندازی روشن ترسیم کرده است؛ برنامه‌یی برای «آینده ایران» که دهها و صدها شخصیت بزرگ سیاسی و حقوقی بر اعتبار آن مهر تأیید زده است:

«برنامهٔ ۱۰ماده‌یی خانم مریم رجوی می‌گوید که ما به هیچ نوع دیکتاتوری برنمی‌گردیم و ما می‌گوییم این نقشه‌مسیر آینده ایران است» (پروفسور آلن درشوویتز، استاد افتخاری دانشگاه حقوق هاروارد).

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e39e828c-5c16-4aa9-8262-6ae38a88d0a6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات