سعید نمکی وزیر بهداشت دولت روحانی در آخرین روزهای وزارتش پس از اینکه طی دو سال گذشته مانند رئیسش آخوند روحانی قولهای دروغین در زمینه بهبود بخشیدن به وضعیت مردم و مبارزه با بحران کرونا، ساخت واکسن، واکسیناسیون عمومی و... . داد، در نامهیی به خامنهای اوضاع بحرانی کنونی کرونا و وضعیت وخیم بیشماران مبتلایان به آن را به «آوار» تشبیه کرد و نوشت کادر درمان کشور «در زیر آوار هزاران بیماران و مبتلا به کرونا و در کشاکش موج سهمگین پنجم کرونا، روز و شبهای نفس گیر و طاقتفرسایی را طی میکنند»، و آنها «در برهوت تنهایی» مانده، و مرجعی نیست که به آن پناه ببرند تا با کمک او بتوانند بیماری را تا حدودی مهار کنند و از افزایش تصاعدی تعداد بیماران جلوگیری کنند و». (سایت خبرآنلاین ۱۰مرداد۱۴۰۰). .
قطعا این توصیفات تمامی واقعیت نیست چرا که بهقول آخوند روحانی در آخرین جلسه هیأت دولت، سران این دولت ضدمردمی هیچگاه تمام واقعیت را به مردم نگفتهاند «بخشی از واقعیت را به مردم نگفتیم چون آن را مفید نمیدانستم و میترسیدم به وحدت ملی صدمه بزند» (خبرگزاری ایرنا ۱۰مرداد۱۴۰۰).
واضح است آن بخش از واقعیت که به مردم گفته نشده، از جمله جنایت حاکمیت ضدمردمی در رابطه با بحران کروناست.
بحرانی که از همان روز اول برای مدتی شیوع آن در کشور را از مردم مخفی و بعداً که مجبور شدند آنرا علنی کنند با کوچکنمایی آن و قولهای دروغین در زمینه رسیدگی به مردم و واکسینه کردن آنها، مردم را در قتلگاه کرونا رها کردند.
اکنون که جان مردم به لب رسیده و کاملاً روشن شده است که این رژیم مسألهاش جان مردم نیست، در وحشت از آنچه در کف خیابانها میگذرد رژیم به دست و پا افتاده و از جمله وزیر بهداشت آخوند روحانی ضمن اعترافات مهمی در مورد فاجعه کرونا، مصیبتنامه برای خامنهای مینویسد.
نامهای که بهمثابه نوشدارو پس از مرگ صدها هزار نفر از مردم کشور و ابتلای میلیونها نفر از آنها به کرونا است.
البته آنچه در ایران آخوندزده در رابطه با کرونا در جریان است بالاتر از اینهاست که نمکی میگوید. رئیس بخش عفونی بیمارستان لقمان که خاص بیماران کرونایی است اینطور هشدار میدهد: «وضعیت دستگاه درمانی کشور سخت و در حال نابود شدن است. بعید نیست که بسیاری از متخصصان و کادر درمان برای نجات خود از کشور مهاجرت کنند... به هیچوجه آینده روشنی از عملکرد یک ماه آینده ویروس نداریم، تمام امید ما مثل پیکهای قبلی این است که خود ویروس فروکش کند و این در حالی است که دستگاه درمانی کشور شرایط بسیار سختی دارد».
در زمینه گسترش کرونا در سراسر کشور و کافی نبودن تخت برای بستری بیماران علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد کرونا گفت: «در حال حاضر در سطح کشور خودمان متأسفانه ۲۹ استان ما درگیر موج دلتا شده و از طرفی میزان بستری و ورودی بیمارستان ما بهشدت بالا دارد میرود و این نیازمند این است که بهشدت مراقبت بکنیم خیلی از تختهای بیمارستان دارد پر میشود و این یک هشدار هست واقعاً یک هشدار بسیار جدی است اینکه اگر واقعاً بخواهیم به همین شکلی که الآن هست پروتکل را رعایت بکنیم متأسفانه طی هفته آینده ما دوباره ممکن است درگیر موج بسیار سهمگینتری بشویم و چون هنوز این روند صعودی و بالارونده هنوز بهحد منتهای خودش و به آن قله نرسیده» (تلویزیون شبکه خبر ۹مرداد۱۴۰۰).
در مورد افزایش روزافزون آمار درگذشتگان هم ایرج حریرچی معاون وزارت بهداشت گفت: «طبق پیشبینی دانشگاه واشنگتن در یک ماه آینده تعداد فوتیها حتی به ۶۰۰نفر هم میتواند افزایش پیدا کند، اگر دستورالعملها را رعایت نکنیم حتی ممکن است این تعداد به نزدیک ۸۰۰مورد هم برسد» (تلویزیون شبکه یک ۹مرداد۱۴۰۰).
صرفنظر از پنهانکاری اولیه که باعث شیوع گسترده کرونا در کشور شد، واقعیت این است که سیاست ضدمردمی ولیفقیه نظام در زمینه مخالفت با وارد کردن واکسن معتبر، و شامورتی بازی در زمینه ساخت واکسن داخلی و واردات میزان محدودی واکسن غیرمعتبر و... ، این وضعیت بحرانی را در کشور بهوجود آورده که بر اساس آمارهای کوچکنمایی شده رسمی در حال حاضر روزانه تا بیش از ۴۰۰نفر و بیشتر از آن جان خود را از دست میدهند، ضمن اینکه بیمارانی هم که بهاصطلاح واکسینهشده مجدداً به کرونا مبتلا میشوند.
خبرگزاری ایرنا ۱۱مرداد۱۴۰۰ نوشت: «کرونا در ۲۴ساعت گذشته جان ۴۱۱نفر دیگر از هموطنان ما را گرفت... در حال حاضر ۲۸۵شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۱۰شهر در وضعیت نارنجی، ۵۳شهر در وضعیت زرد قرار دارند».
تعلل در زمینه واکسیناسیون مردم توسط سردمداران نظام و وزارت بهداشت، باعث شد تا فرصت برای واکسینه کردن مردم از دست برود.
روزنامه مستقل با تیتر «فرصت طلایی واکسیناسیون را از دست دادیم» به این واقعیت اذعان کرده «مردم گرفتار آسیبهای بیشتر، بحرانهای فزایندهتر، مرگومیرهای بیشتر» شدهاند (مستقل ۱۱مرداد۱۴۰۰).
رسانهها و مهرههای حکومتی تلاش دارند این امر را به سیاستهای غلط و به اعتباری ندانمکاری غیرعمدی سران رژیم و متولیان امر در وزارت بهداشت نسبت بدهند.
اما واقعیت این است که تمامی سیاستهایی که از روز اول اتخاذ شد آگاهانه و در جهت درگیر کردن هر چه بیشتر مردم در بحران بود تا مانع خیزشها و اعتراضات بشوند.
بحرانی که تمام شئونات زندگی مردم بهویژه معیشت آنها را تحت تاثیر مخرب خود قرارداده، و در شرایط کنونی تأمین معیشت زندگی برای بسیاری از مردم فراتر از امکانات و توان آنها شده است.
این در شرایطی است که سردمداران و مهرههای حکومتی نیز همه روزه بر زخم مردم نمک دیگری میپاشند.
از جمله اینکه سعید نمکی در نامهاش به خامنهای بدون اینکه هیچ اشارهیی به این موضوع کند که واکسینه نکردن مردم باعث شیوع پیک جدید کرونا آن هم با ویروسی مرگبارترشده، مردم را مقصر میداند که پروتکلها را اجرا نمیکنند، به مسافرت میروند.
ضمنا او عوامل فرعی و جانبی دیگری در زمینه گسترش بحران را دخیل دانسته و هیچ اشارهیی به سیاست عمدی حاکمیت در زمینه گسترش بحران، و مسأله کلیدی عدم واکسیناسیون مردم که اصلیترین عامل گسترش بحران است نکرده است.
واقعیت این است که خامنهای که روزی میگفت کرونا چیز مهمی نیست و فتوی ممنوعیت واکسن میداد و رئیسجمهور نظامش از نیاز کشورهای دیگر به تجربیات آنها در امر مبارزه با کرونا میگفت حالا همه با هم در حال درو کردن آنچه کاشتهاند میباشند این نامه هاو نالهها همه و همه از این بابت است که آواری که از کرونا بر سر مردم ساختهاند حالا در کف خیابانها دارد سر خودشان خراب میشود.