در اظهارات مقامات و مهرهها و رسانههای حکومتی موجی از «امیددرمانی» راه افتاده است و این موج تا جایی پیش رفته است که وعده سرنگونی آمریکا را در همین نزدیکیها هم میدهند!
در این «امید درمانی» هر دو باند حاکم شرکت دارند و سران رژیم نیز نظیر خامنهای، روحانی و جهانگیری به آن دامن میزنند و گماشتههای خامنهای نیز در نمایشات جمعه و ارگانها و نهادهای وابسته به آن هم تلاش دارند این خط را پیش ببرند.
واضح است که این امر برای حفظ نیروهای لرزان و در حال ریزش است و می خواهند به ضرب سیلی صورت خود و نظام را سرخ نگهدارند.
اما مشکل آنها از جایی شروع میشود که پمپاژکنندگان امید، وسط رجزخوانی دل خودشان هم خالی میشود و وحشت خود را بروز میدهند.
آخوند احمد خاتمی در نمایش ۱۳آبان گفت: «آمریکا در حال فروپاشی است». و در روز ۱۴آبان بار دیگر نیاز روحیه باختگان نظام نمایان ساخت تا ضمن دود و دم در مورد نمایش ورشکسته ۱۳آبان بگوید: «در روز۱۳آبان آمریکا را ناکام» کردهاند.
اما وسط رجزخوانیها یاد «دشمنان» افتاد اما نگفت این دشمنان کیستند و گفت: «دشمنان اسلام خیز برداشتهاند نظام اسلامی را سرنگون کنند». خاتمی بهنحو مضحکی افزود: «مردم بصیر ما اجازه سرنگونی نظام را به دشمنان نمیدهند».(خبرگزاری تسنیم ۱۴آبان ۹۷)
اینکه «اجازه سرنگونی» حاکمیت آخوندی از کجا میآید و دست کیست را باید در میان اظهارات هراسآلود مقامات حکومتی جستجو کرد.
آخوند علوی، سردژخیم وزارت اطلاعات، به بیان معکوس به شدت وحشت از بیآیندگی حاکمیت در بین نیروهایش اذعان کرد و گفت: «بزرگترین پدافند غیرعامل در برابر دشمن، تحکیم باورها، تحکیم پایبندی به ارزشها و توکل به خداوند متعال است».
وزیر وزارت جاسوسی و آدمکشی افزود: «از قدرت دشمن نهراسیدن و با اعتماد به توان ملی و سرمایههای ملی در برابر دشمن با تمام وجود قرار گرفتن».(خبرگزاری ایسنا ۱۴آبان ۹۷)
محمدرضا خاتمی از مهرههای همسو با روحانی روز ۱۳آبان گفت: «شرایط اجتماعی، دیدگاههای مردم، شرایط جهانی اقتصادی، (بهدلیل) همه اینهاست که معتقدیم کشور داره بهشدت سقوط میکنه... مثل ماشینی که دارد میرود ته دره».
وی در ادامه با وحشت از انزوای مردمی رژیم آخوندی افزود: «تقریباً شاید اکثریت مردم اعتراض، انتقاد و ایراد داشته باشند... ممکنه مردم عادی هم باشندها. میگویند ما از این نظام سیر شدیم ما میخواهیم یک نظام دیگه بیاد اما چه جوری؟ با کی؟».
این مهره باند مغلوب در ادامه با اشاره به دشمن اصلی گفت: «چرا با براندازی مخالفم؟ ما با (مجاهدین) میخواهیم بیاییم انقلاب بکنیم؟... من آینده را خیلی تاریک میبینم خیلی تاریک میبینم در این موقعیت». محمدرضا خاتمی سپس تأکید کرد: «میخواهم بگم که براندازی خارجی اصلاً جای نگرانی نداره به جایی نمیرسه خطر اصلی براندازی داخلیست».
حسن عباسی، از باند خامنهای، آدرس نیرویی را که «اجازه سرنگونی» را در دست دارد، میدهد و میگوید: «سازمان مجاهدین، علناً در پاریس همایش میگذارد. پریروز دیدید حتماً از تلویزیون گزارشاش را دیدهاید. مسؤلان دولت آمریکا آنجا شرکت میکنند تروریستهای مجاهدین را از سراسر اروپا جمع میکنند. آنجا همایش برگذار میکنند. بعد آنجا نمینشینند جوک بگویند برای هم، آنجا بهم میگویند ما میخواهیم برویم ایران را بهم بریزیم، ایران را نابود کنیم، حکومت ایران را عوض کنیم».
پاسدار عباسی با قریبالوقوع بودن سرنگونی حکومت آخوندی علایم و مجری سرنگونی را هم مشخص کرده و میگوید: «زمانبندیاش این است که در امسال و سال آینده به قدری پول ما بیارزش بشود که مردم بهدلیل مشکل معیشتی بریزند توی خیابان و درگیریها را شروع کنند. مردم با حکومت فاصله پیدا کنند، درگیر بشوند... و کی پای قضیه است سازمان مجاهدین».
این ابراز هراسهای مهرههای هر دو باند حاکمیت آخوندی ناشی از این واقعیت است که مردم و مقاومت ایران رژیم را در بحران سرنگونی قرار دادهاند.
بحرانی که باعث شده یکی «آینده را تاریک» میبیند، دیگری هم از «نابودی» و «بههمریختگی» رژیم توسط مجاهدین در وحشت است و سومی هم نگران آن است که «دشمنان اسلام خیز برداشتهاند نظام اسلامی را سرنگون کنند».
این واقعیت را محمدرضا خاتمی اینطور تصویر کرده بود که حکومت آخوندی مانند ماشینی است که در سراشیبی سرنگونی قرار دارد و هیچ راه چارهای هم برای نجات از پرتگاه سقوط برای آن متصور نیست.
از طرف دیگر این ابراز وحشتها بیانگر قدرت مردم و مقاومت ایران است. قدرتی که باعث نگرانی مهرههای نظام نسبت به سقوط رژیم شده است.
اعتصابها و اعتراضهای گسترده و روزافزون اقشار مختلف ادامه دارد. کانونهای شورشی نیز بهمثابه آتشزنه قیامها و بهعنوان نوک هرم قیامها و معینعمل، سمتدهنده و راهنما، شرایط را از هر جهت برای براندازی آماده کرده و چشمانداز سرنگونی را در برابر دیدگان رژیم قرار دادهاند.