تعریف حسن روحانی در ادبیات مردمی
روزنامه ایران ارگان دولت، در شماره ۲۷تیر ۹۸گزارشی از حضور روحانی در «همایش ایران هوشمند و مراسم گشایش بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی الکامپ» درج نموده است. برخی سخنان روحانی در این بازدید، تصویری کامل از یک فوق شیادی را نسبت به واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی ایران نمایش میدهند.
حسن روحانی در ادبیات سیاسی با تعابیر و صفتهایی چون «دروغدرمان»، «گفتاردرمان»، «وعدهدرمان»، «خالیبند»، «شیاد» و «روحانی دروغگو» معرفی شده است. همهٔ این عناوین و تعابیر، بازتابی از رفتار و گفتار بیشرمانهٔ وی نسبت به واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است که از جانب مردم و معترضان ـ بهخصوص جامعه زنان ایران ـ و تظاهر کنندگان عنوان شدهاند. معادل چنین مفاهیم و تعابیری حتی از جانب رقبای سیاسی وی در حاکمیت هم به او نسبت داده میشود: «نگاهی به موضوع گران شدن کالاهای اساسی مردم، بیانگر آن است که تمرکز مدیریتیِ دولت بیشتر معطوف به گفتاردرمانی است». (روزنامه رسالت، ۲۷تیر ۹۸)
دو خط موازی و متباین
روحانی در بازدید از «همایش ایران هوشمند» مدعی پیشرفت نجومی در حل بیکاری، کارآفرینی و رشد اقتصادی شد! روحانی: «اینکه امروز یک استارتاپ هزاران شغل مستقیم و بیش از یک میلیون و ۶۰۰هزار شغل غیرمستقیم ایجاد کرده است، یک تحول بزرگ در کشور ما است».
کافیست خبرهای موازی و البته متنافر و متباین آن را هم کنار «گفتاردرمانی» روحانی (بخوانید بیحیایی و بیشرمی وی نسبت به فقر و فاقه مردم) بگذاریم تا سیمای واقعی «حل بیکاری و رشد اقتصادی» و «ایجاد هزاران شغل»را در ایران ببینیم: «ای کاش حاکمیت وضعیت زندگی مردم را بیشتر درک میکرد. اکنون وضع مردم بسیار نامطلوب است. بسیاری از کارگران شغل خود را از دست داده و بسیاری حقوق دریافت نمیکنند. بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل شدهاند. هنوز نسبت به معیشت عمومی جامعه رسیدگی خاصی نشده است». (روزنامه رسالت، ۲۷تیر ۹۸)
دقت کنید که روزنامه رسالت نوشته «هنوز نسبت به معیشت عمومی جامعه رسیدگی خاصی نشده است». این «هنوز» را نه برای دولت یا حاکمیتی نوپا و بیتجربه، که برای حاکمیتی ۴۰ساله با آمد و رفت ۱۲دولت در نظر بگیرید!
نمونههای مشابه بیشتری را کنار ایجاد «هزاران شغل مستقیم» و «یک میلیون و ۶۰۰هزار شغل غیرمستقیم» ادعایی روحانی میگذاریم:
«۲۵درصد جوانان ۱۵تا ۲۹سال در سال ۱۳۹۷بیکار بودهاند. / بیکاری در سال ۱۳۹۷نسبت به سال ۱۳۹۶، پنج و چهار دهم درصد اضافه شده است». (سایت مرکز آمار ایران، ۲۸فروردین ۹۸)
«جمعیت بیکار کشور با ۶۸هزار نفر افزایش در زمستان ۱۳۹۷به بیش از ۳میلیون نفر رسید». (سایت مشرق، ۲۴فروردین ۹۸)
اما یک واقعیت در ادعاهای روحانی وجود دارد و آن گسترش دایرهٔ سانسور و سایبری رژیم که لشکری از سرکوبگران اجتماعی و فنآوری را در نظام آخوندی به آن مشغول کرده است.
سگ و پینهدوز و انبان!
روحانی در بخش دیگری از اظهاراتش در بازدید از «همایش ایران هوشمند» گفت: «دولتهای یازدهم و دوازدهم یکی از افتخاراتش ایجاد تسهیلات لازم برای نسل جوان کشور در زمینه استفاده از اقتصاد و تحولات اجتماعی فضای مجازی است».
در این زمینه هم «سگ داند و پینهدوز که در انبان چیست»! در این مورد هم بدا بهحال واقعیت که برای چشمانداز شیادان و دستگاه تبلیغاتیشان افقی باقی نمیگذارد:
گزارش کمپین حقوقبشر ایران، ژانویه ۲۰۱۸(دی ۱۳۹۶): «به موازات افزایش فوقالعاده کاربرد اینترنت در میان ایرانیان، سانسور و نظارت دولتی هم به همان اندازه، هم از نظر مقیاس و هم از نظر پیچیدگی، گسترش یافته است...با وجود تأکید حسن روحانی بر آزادی بیان در اینترنت، توسعه شبکه ملی اطلاعات در دوره ریاستجمهوری او، راهاندازی بخشهای مختلف آن نگرانیهای جدی در خصوص وضعیت آزادی بیان و حفظ حریم خصوصی شهروندان ایجاد میکند...موارد حملات DDoS، فیشینگ، ارسال بدافزار و اپلیکیشنهای جعلی و نیز شنود پیامکها طی این مدت افزایش چشمگیری پیدا کرده و هیچ مانع قضایی برای متوقف کردن آن وجود ندارد. جاسوسی مجازی دولت اثرات بسیار مخربی داشته و شهروندان بهدلیل محتوای اطلاعات خصوصی که بهطور غیرقانونی بهدست آمده، دستگیر و به احکام زندان طولانیمدت محکوم شدهاند».
در روز ۱۲مارس هر سال که «روز جهانی مبارزه با سانسور اینترنتی» نام دارد، «گزارشگران بدون مرز» همواره گزارش کردهاند که: «فیلترینگ هیچگاه در ایران متوقف نشده و در تمام دولتهای نهم تا دوازدهم اجرا شده است. ایران به همراه چین، سوریه، بحرین و ویتنام پنج کشور دشمن اینترنت نام گرفتهاند».(گزارش ۲۰۱۸)
بزرگترین بیدادگاه اینترنتی
واقعیت این است که ایران آخوندها یکی از زندانهای بزرگ دنیا در زمینهٔ مجازات وبلاگنویسان و فعالان اینترنتی است. هماکنون حداقل ۳۶۰وبلاگنویس محکوم به مجازاتهایی مثل زندان، شلاق و تبعید و حتی گاه سربهنیست شدهاند و اطلاعی از آنها در دست نیست. ستار بهشتی یکی از این وبلاگنویسان بود که جانش را برای آزادی بیان داد. هماکنون سهیل عربی یکی از زندانیان سیاسی است که بهجرم وبلاگنویسی، انواع شکنجهها و محرومیتها را تحمل نموده و هنوز هم آینده و سرنوشت او و خانوادهاش تعیینتکلیف نیست و...
لوکسگویی با منش یک شیاد
روحانی در قسمت دیگری از سخنانش به موضوع مبتلابه نظام در فضای مجازی پرداخت. او تلاش کرد صورت دولتش را با سیلی سرخ نگه دارد و در یک رقابت باندی، اعتراف کرد: «این فضای مجازی هست که روزانه به مشروعیت حاکمان نمره میدهد و میگوید این حاکمان و مسؤلان تا چه حد مورد مقبولیت و مشروعیت هستند».
البته روحانی این بیان لوکسِ شیادمنشانهٔ ناگزیر را با این سابقه اعتراف میکند که نعرهها در مجلس، شورای نگهبان، رادیو و تلویزیون و رسانههای حکومتی علیه اینترنت و فضای مجازی، اعلام بلندبلند استیصال و شکست و بنبست در مقابله با سانسور و خفقان خبری و اطلاعاتی است.
درباره این حرف روحانی، به وسعت شبکههای مجازی و صفحات اینترنتی، شاهد و مثال برای تعیین «مشروعیت و مقبولیتٍ حاکمان و مسؤلان» نظام ولایتفقیه و دولت متبوعش وجود دارد. یک قلم اکنون رازهای مگوی حکومتی و پشت پردههای گوناگون که بخشی از خاطره و مشاهدات و آگاهیهای مردمی هستند، روی صفحه و دایرهٔ مشاهدات همگانی گذاشته میشوند؛ لذا بساط دجالگری توأم با سانسور و فریب ـ که رمل و اسطرلابهای نظام هستند ـ از سر راه برداشته شدهاند و دیگر خریدار و مشتری حتی در خانه و حوزههای صدارتی هم ندارند.
آن روی اعتراف روحانی این است که یک جنگ بزرگ همهجانبه بین ایرانیان در داخل و خارج با کلیت نظام شکل گرفته است. یکی از ابزارهای مهم پیشبرنده این جنگ، اینترنت و فضای مجازی است که از پشتیبانی تکنیکی، ارتباطی و اطلاعاتی جهانی برخوردار گشته که دستگاه عریض و طویل سایبری و ممیزی و سانسور نظام آخوندی از پس آن بر نیامده است.
فوق فارنهایت شیادی!
فوقِ شیادی و دجالیت در نظام آخوندی از خمینی تا خامنهای و روحانی و کل دستگاه آخوندیسم، یک اپیدمی مسری و میراثی است که ماکزیممِ فارنهایت و نهایتٍ سانتیگراد هم از اندازهگیری آن عاجزند!
به چند نمونه از بازتابهای «مشروعیت و مقبولیتٍ حاکمان و مسؤلان» در شبکههای مجازی و صفحات اینترنتی بسنده میشود:
«ایران بالاترین رتبهٔ سرکوب زنان را در جهان دارد».
«حدود ۷۰درصد رتبههای برتر کنکور، المپیادیها و مدالآوران علمی از ایران خارج میشوند».
«سالانه بین ۱۵۰تا ۱۸۰هزار متخصص و تحصیلکرده از ایران مهاجرت میکنند».
«ایران سیزدهمین کشور با بیکاری بالا در جهان».
«ایران اولین رتبهٔ اعدام را در جهان به نسبت میزان جمعیت دارد».
«در ایران هر یک ساعت، ۵۰نفر وارد زندان میشوند».