در آستانهٔ ۴۲سالگی سرقت انقلاب ضدسلطنتی توسط خمینی و آخوندهای همسنخ و همکیسه با او، وضعیت فلاکتبار نظام ولایی دیدنی است. با کالبدشکافی اظهارات آخوند علمالهدی در نمایش جمعه ۱۷بهمن۹۹ به این فلاکت و استیصال بیشتر پی میبریم؛ فلاکت و استیصالی که او میکوشد آن را با پهپاد و موشک ساندویچ نماید و به اسم قدرت و اقتدار تحویل دهد؛ اما...
زمینهچینی و بهانهسازی
طی سالهای گذشته، دیکتاتوری آخوندی به سبک سلف سابقش، شاه، ۱۰روز موسوم به دههٔ فجر (از روز ورود خمینی تا سرنگونی شاه) را به یک سلسله نمایشهای تکراری و پر زرق و برق تبدیل میکرد. مردم ایران در نفرت از سراپای این نمایش، آن را «دههٔ زجر» نامگذاری کردهاند. نظام ولایی از مدتها قبل برای قدرتنمایی پوشالی در این نمایش سرمایهگذاری میکرد و پول میپاشید اما امسال ـ آنگونه که از اظهارات آخوند علمالهدی پیداست ـ توان جمعیتسازی برای پررونق نشان دادن آن را ندارد. اگر چه بهانهٔ برگزار نکردن مراسم با روشهای لو رفتهٔ سالیان پیش، کرونا قلمداد شده است ولی بهروشنی میتوان دریافت که این یک پوش است؛ زیرا این رژیم اهمیتی برای جان و سلامت مردم قائل نیست. آخوند علمالهدی در نمایش جمعهٔ مشهد در این زمینه گفت: «امسال آن شور و هیجان همه ساله را در جریان روز ۲۲بهمن و سالروز پیروزی انقلاب بهخاطر شیوع این بیماری منحوس نمیتوانیم انجام بدهیم...
قرار بر این شده رژه موتوری و خودرویی، جایگزین راهپیمایی بشود، شما برادران و خواهران در این شهر مقدسی که در همه عرصهها پیشقدم بودید، امسال نیز پیشقدم باشید، شما در ۲۲بهمن هر سال دست بچههایتان را میگرفتید و به راهپیمایی میآمدید، امسال نیز سوار ماشین شوید، ماشین را زینت کنید، در رژه خودرویی با زن و فرزندان شرکت کنید و در خاطره بچههای شما این منظره نیز بماند که یک روزی که بیماری کرونا نگذاشت ما وظیفه هیجانی خودمان را در ۲۲بهمن اجرا کنیم». ! (انتخاب. ۱۷بهمن۹۹).
والی خراسان، پیشاپیش برای این زمینه میچیند که کسادی نمایش حکومتی ۲۲بهمن را توجیه و تئوریزه نماید. از طرفی دیگر مشخص میکند که رژیم این بار میخواهد با توسل به سر و صدا و بوق و چراغ و زلم زیمبو و آرایه و پیرایه، ماشینهای حکومتی را در خیابان به حرکت درآورد تا به این وسیله کمبود «جمعیت میلیونی»! را جبران کرده باشد.
تنفر نسلهای جدید از ارتجاع آخوندی
اعتراف علمالهدی به کسادی نمایش دههٔ زجر فقط به این پاراگراف ختم نمیشود. او ناخواسته در لابلای صحبتهایش برای «امت همیشه در صحنه»! به این موضوع اشاره میکند که جوانان نسبت به اصل نظام و آنچه آخوندها آن را «انقلاب اسلامی»! میخوانند، دچار تردید شده و این سؤال را مطرح میکنند که این چه انقلابی است که وضع کشور ما را دچار حرمان و تنگدستی کرده است؟! این چه آفتی است که گریبان ایران و ایرانی را گرفته است؟! خلاصهٔ کلام دستآورد ۴۲سال حاکمیت آخوندها بر مقدارت ایران چه بوده است؟ به عبارت دیگر برای چه انقلاب کردیم؟
«امروز در همه مجامعی که در این ایام به مناسب دهه فجر تشکیل میشود، مسألهٔ دستآورهای انقلاب مطرح هست؛ برخی برادران و مخصوصا برخی جوانان گاهی این موضوع را بهعنوان نقطه تردید نسبت به فرآیند انقلاب اسلامی مطرح میکنند، این فشارهای اقتصادی، مضیقههای معیشتی و مسائلی که امروز در عرصه زندگی ما در ارتباط با مدیریت کشور و جامعه میگذرد، فرآیند و دستاورد این انقلاب است؟ انقلابی که بعد از ۴۲سال مدیریت زندگی اجتماعی ما را در معیشت و اقتصاد در این وضعیت قرار داده است، چطور به این انقلاب وابسته شویم و دنبال آن را بگیریم؟» (همان منبع)
افراد مسألهدار در بدنهٔ نظام
علمالهدی در لفافه اشاره میکند که نظیر این سؤالها و اما و اگر کردنها و در کلام نارضایتی در «افواه مختلف» به امری متداول تبدیل شده و «برخی عزیزان [بخوانید نورچشمیها و بدنهٔ نظام از آخوندها گرفته تا پاسداران و بسیجیها] نیز از این موضوع برکنار نیستند.
«این مسائل در افواه مختلف متداول است و برخی عزیزان ما بهعنوان شبهه و نقطه تردید نسبت به انقلاب مطرح میکنند» (همان).
ابر قدرت کاغذی!
آخوند علمالهدی در حالی که تلاش میکند با بهرخ کشیدن پهپاد و موشک و غلو کردن در بارهٔ آنها، به ریزشیها و اندرونیهای مسألهدار نظام روحیه بدهد اما ناخواسته خودش نیز در جایی زیرآب پروپاگاندای خودش را نیز میزند؛ آنجا که به این نتیجه میرسد که این ابر قدرت موشکساز و پهپاد پران چرا توان ساخت یک قطعهٔ پراید را هم ندارد!؟
«... بالاترین موشک را ساختیم اما متأسفانه میگویند شما لوازم یدکی یک پراید را نمیتوانید بسازید!» (همان)
وقتی به اینجا میرسد بادکنک پروپاگاندا و اقتدار میترکد و معلوم میشود آخوند علمالهدی این همه را بافته است تا کسادی نمایش دههٔ فجر را بپوشاند اما این فلاکت پوشاندنی نیست. ۴۲سال پس از سرقت یک انقلاب دموکراتیک، اکنون نسلهای جدید ایران سر به شورش برداشتهاند و هیچ پروپاگاندا و دجالیتی نمیتواند آنها را از آمادهشدن برای روز بزرگ سرنگونی بازدارد.