در هفتههای اخیر شاهد موج جدیدی از اعتصابهای سراسری بودیم، اقشاری نظیر کامیونداران، بازاریان، فرهنگیان و بازنشستگان. این اعتصابها همزمان بود با تظاهرات و اعتصابهای کارگری در شهرهای مختلف.
ویژگی همه این اعتراضها و اعتصابها این بود که همگی از پیش اعلام شده بود و رژیم با بهکارگیری ترفندهای سرکوبگرانهاش نتوانست مانع از برگزاری آنها شود. کارشناسان و رسانههای حکومتی از یکسو و مقامات و مهرههای رژیم از سوی دیگر نسبت به فراگیرشدن و بههمپیوستن اعتراضات اجتماعی ابراز وحشت کرده و هشدار و آمادهباش میدهند.
آخوند دری نجفآبادی، امامجمعه خامنهای در اراک، مردم را به «دشمنان نظام» نسبت داد و شکاف بین نظام و ملت از ابتدای ربودن انقلاب مردم توسط خمینی را کار «دشمنان نظام» دانست و گفت: «دشمن با بزرگنمایی مشکلات اجتماعی بهدنبال القای یاس و ناامیدی در کشور است».(خبرگزاری تسنیم۳آبان ۹۷)
آخوند لواسانی هم گسترش اعتراضات مردمی را به «دشمن» نسبت داد و گفت: «دشمن در پی راهاندازی اعتصاب در کشور برای ایجاد جنگ روانی است». وی از اینکه «دشمن میخواهد نظام را به زانو درآورد» ابراز وحشت کرد و افشاگریهای مردم و مقاومتشان را «تصویرسازیهای رسانهیی» خواند که «از جنگ شیمیایی بدتر و خطرناکتر است». این آخوند وحشتزده در مورد اعتصابهای سراسری و پیوسته گفت: «یکی از طرحهای دشمن راهاندازی اعتصابهای سراسری است. آنان به خیال خودشان اگر بتوانند حوادث مختلفی را پیدرپی و کنار هم بچینند به هدف شوم خود یعنی سرنگونی نظام نزدیک میشوند». وی در مورد اعتصاب معلمان گفت: «دشمن با طراحی اعتصاب معلمان قصد داشت نیمی از جمعیت کشور را درگیر بحران و اغتشاش کند».
عباس آخوندی، وزیر مستعفی دولت روحانی، به شکاف ساختاری بین مردم و نظام اذعان کرد. سایت حکومتی جماران از قول او نوشت: «او اعتقاد دارد اقتصاد و سیاست ایران دارای عدمقطعیتهای فراوانی است که از داخل و خارج تحمیل شده است و با توجه به این عدم قطعیتها هر گونه گامبرداشتن، حرکت در تاریکی است. وی ریشه این عدمقطعیتها را شکاف اجتماعی میداند که از دهه ۸۰ تاکنون عریض شده است».(سایت جماران ۳آبان ۹۷)
آخوندی اذعان کرد که «آتش زیر خاکستر» جامعه نتیجه بلافصل سیاستهای رژیم در عرصه داخلی و بینالمللی است: «اتفاقات حوزه سیاست همانند آتشزنه بود و آتش زیر خاکستر را شعلهور کرد. وقتی آتش شعلهور شد با توجه به مشکلات ساختاری هزینههای زیادی بر جامعه تحمیل شد».
محمد فاضلی، یک کارگزار دیگر حکومتی هم نسبت به حتمیت تداوم قیام و نقش حاکمیت در تولید نارضایتی عمومی هشدار داده و میگوید: «اقدامات دولت و حکومت دائم گروههای نادیده و ناشنیده ایجاد میکند. زنان، جوانان، سلبریتیها، فقرای شهری، گروههای شغلی مختلف و همینطور الی آخر، بر شمار نادیدهگرفتهشدگان افزوده میشود. سیاستها، برنامهها و پروژههای دولتها هم همین نقش را ایفا میکنند».(روزنامه آرمان ۳آبان ۹۸)
این افراد حق دارند که نسبت به نتیجه اعتراضات و خیزشهای مردمی برای نظام نگران باشند.
زیرا همانطور که در قیام دیماه ۹۶ و قیام مرداد ۹۷ شاهد بودیم حرکات و اعتراضات مردم آتشی بود که از زیر خاکستر شعله کشید و سمتوسویی دیگر و فراتر سمتوسوی اعتراضات صنفی به خود گرفت و در این قیامها و اعتراضات تمامیت نظام هدف قرار گرفت.
در این قیامها بود که شعارهای صنفی جای خود را به شعارهای سیاسی ساختارشکنانه نظیر «مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی و اصلاحطلب، اصولگرا، دیگر تمام شد ماجرا و...» داد. سردادن این شعارها توسط اقشار مختلف در قیامهایی نظیر قیام دیماه ۹۶، مرداد ۹۷ و سایر خیزشها توسط مردم معترض و بهجان آمده از حاکمیت آخوندی بیانگر این واقعیت است که آنها دنبال انقلاب و نفی حاکمیت آخوندی هستند.
بر اساس این واقعیت است که حیمدرضا جلاییپور، از پاسداران سابق که اکنون بهعنوان دانشگاهی معرفی میشود، میگوید: «به روحانی گفتم همه جوامع مستعد زلزله و انقلابند «حرکت جمعی، مدنی و اعتراضی مردم» ایران دارد تغییراتی را تجربه میکند. مثلاً در اعتراضات دیماه سال ۹۶ اعتراضات مردم با خشونت همراه شد، همینطور اعتراضات شهرها در سال ۹۷ در کازرون و خرمشهر با خشونت همراه شد».(روزنامه حکومتی ایران ۳آبان ۹۷)
تغییرات در مورد خیزشها و حرکتهای اعتراضی مردمی نیز از این واقعیت ناشی میشود که جامعه ایران نیز «مستعد زلزله و انقلاب» است.
البته او هراس دارد که با صراحت اعتراف کند که استعداد زلزله و انقلاب در مورد مردم ایران از قوه به فعل تبدیل شده است و مردم در قیامها و خیزشهای پیدرپی این امر را به منصه ظهور رساندهاند، آنچنانکه خودش نیز اذعان میکند که این روحیه انقلابی و ساختارشکنانه در قیام دیماه ۹۶، قیام کازرون و خیزش خرمشهر و سایر شهرها وجود داشت، اما روحیه انقلابی و ساختارشکنانه را تحت عنوان «خشونت» نام میبرد.
این روحیه انقلابی و ساختارشکنانه است که بهسرعت هر حرکت اعتراضی و صنفی را تبدیل به حرکتی سیاسی میکند و سردمداران رژیم و مهرههای ریز و درشت آن از جمله افراد نامبرده هم از آن وحشت دارند.