728 x 90

اقتصاد «در معرض مرگ مغزی»

بحران اقتصادی در ایران
بحران اقتصادی در ایران

مشکلات و بحرانهای اقتصادی در ایران تحت حاکمیت آخوندها به حدی از بی‌راه‌حلی و لاعلاجی رسیده که این روزها رسانه‌ها و کارشناسان اقتصادی حکومتی نسبت به برطرف کردن آنها اظهار عجز می‌کنند و به صراحت اعلام می‌کنند راه‌حلی برای فایق آمدن بر آنها ندارند و به‌قول معروف هیچ نسخه شفابخشی هم برای درمان آنها وجود ندارد.

این وضعیت بحرانی در شرایطی است که بیسوادی و ناتوانی تیم اقتصادی دولت رئیسی هم مزید بر علت شده و جز وعده‌درمانی پوچ و دروغ، کاری هم از دست آنها ساخته نیست.

 

در زمینه بن‌بست اقتصادی و لاعلاجی گریبان‌گیر اقتصادی، یک کارشناس وابسته به حاکمیت به نام محسن رنانی گفت: «موقعیت معضلات اقتصادی ما به‌گونه‌یی پیچیده است و چنان به سطوح سیاسی و اجتماعی و روان‌شناختی گره خورده که به‌طور مشخص کار ویژه‌یی از اقتصاددانان برنمی‌آید... موقعیت اقتصاد و کشور ما مانند بیماری است که در وضعیت خطرناکی قرار دارد و با یک تصمیم کوچک این بیمار می‌تواند در معرض مرگ مغزی قرار گیرد» (روزنامه جهان صنعت ۳۰آذر۱۴۰۰). .

واقعیت این است تا زمانی که اقتصاد ورشکسته است و سیاست حاکمیت مبنی‌بر چپاول و غارت منابع مردم و خالی کردن سفره‌های آنان تغییر نکرده و گام‌هایی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت مردم برنداشته و هم‌چنین تا فساد نهادینه از اقتصاد ریشه‌کن نشده، ارایه بهترین نسخه اقتصادی هم نمی‌تواند آن را از بن‌بست خارج کند. اقداماتی که در حاکمیت آخوندی مطلقاً محقق نمی‌شود و هرگز فساد و چپاول نهادینه شده در این نظام قابل برطرف شدن نیست. وضعیتی که روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت آن‌را با وضعیت بیماری مقایسه می‌کند که بنا به تشخیص پزشک بیماری‌اش در مرحله پیشرفته ۹۵درصدی قرار دارد و امکان درمان آن وجود ندارد».

 

احسان خاندوزی وزیر اقتصاد رئیسی نیز شرایط اقتصادی را شبیه خانه‌یی می‌داند که «خیلی شلخته است و بسیاری از امور سرجای خودش نیست» (تلویزیون شبکه یک ۲۷خرداد۱۴۰۰).

وضعیت «خانه خیلی شلخته» و درهم ریخته اقتصاد در حالی است که اولیای امور این خانه هم نه می‌خواهند و نه‌ می‌توانند به‌آن سر و سامان بدهند.

یک کارگزار حکومتی به نام مسعود خوانساری اقتصاد ایران تحت حاکمیت آخوندی را مواجه با انباشت چالشها می‌داند که چشم‌اندازی برای عبور از بحران آنها وجود ندارد.

او به چالشهایی نظیر «ر‏رشد روزافزون پایه پولی، نقدینگی و تورم، فشار تحریم‌ها، بیکاری، منفی شدن جذب سرمایه‎‌گذاری داخلی، ضعف در جذب سرمایه‌گذاران خارجی» اشاره کرد که «خروجی این شرایط چیزی نیست جز کوچک شدن سفره مردم و مشکلات معیشتی، گسترش فقر، حاشیه‌نشینی و آسیب‌های اجتماعی، بی‌اعتمادی، گسیختگی اجتماعی و کمرنگ شدن امید به آینده و البته رشد فزاینده مهاجرت از نخبگان گرفته تا افراد عادی و فرار سرمایه از کشور... . تجمیع انبوه مشکلات، ناکارآمدی سیاست‌های اقتصادی و تصمیمات سیاست‌گذاران برای عبور از بحرانها و چشم‌اندازی خاکستری نسبت به آینده باعث شده است تا هر از چندی در یک نقطه و شهری از کشور شاهد اعتراضات مردمی و شکل‌گیری نارضایتی‌های اجتماعی باشیم» (روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد ۲۹آذر۱۴۰۰).

 

یک کارشناس حکومتی دیگر به نام فرشاد مومنی گفت: «تعداد بحرانها و چالشهایی که در کشور وجود دارد از حدود متعارف خارج شد و این بحرانها جدا از هم نیستند و با یکدیگر پیوند دارند. در نتیجه روی هر کدام که دست بگذارید محکوم به شکست هستید» (سایت حکومتی رادار اقتصاد ۱۷آذر۱۴۰۰).

حرف اصلی در مورد اقتصاد را قالیباف رئیس مجلس رژیم گفت که: «اقتصاد ما به گل نشسته و دچار بحران شده» (خبرگزاری حکومتی ایرنا ۲۷آذر۱۴۰۰).

در یک‌کلام در شرایط کنونی خامنه‌ای اقتصاد ایران را آن‌چنان به پای سپاه و سایر نهادهای غارتگر وابسته به بیت خود و حاکمیت ذبح کرده که ضربان حیاتی‌ترین بخش‌های اقتصاد ایران به شماره افتاده است و به‌قول آن کارشناس حکومتی مانند بیماری است که در معرض ضربه مغزی است

برای خروج از این وضعیت هم دولت جلادان نیز مانند دولت آخوند حسن روحانی هیچ راه‌حلی ندارد جز وعده‌درمانی و آویختن به ادعاها و دروغهای مضحک، و در پیش گرفتن سیاست از این ستون تا آن ستون فرج است تا شاید گشایشی برای نظام حاصل شود که البته هرگز محقق نخواهد شد.

 

بنابراین تا زمانی که حاکمیت آخوندی زمام امور کشور و اقتصاد را در دست دارد، امکان اصلاح امور اقتصادی وجود ندارد و هم‌چنان اقتصاد بیش‌از‌پیش در گل فرو می‌رود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c6cbd6e9-fd7b-4e9e-813c-c1c0dd23860c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات