بازرگانان و فعالان اقتصادی مورد قبول رژیم آخوندی در اتاق بازرگانی، سالهاست که در حاشیه سفره بذل و بخششهای داراییها و سرمایههای این ملت قرار گرفتهاند. البته از آنجا که در کنار پرشمار آقا زاده ها و ژنهای خوب وابسته به بیت و سپاه پاسداران کمتر به آنها میرسد، همیشه این نمایندگان خودخوانده بازرگانان و تجار کشور از بیمهریها و بیعنایتیها شکوهها و گلایههای چندین ساله دارند و در هر دوره از ریاست جمهوری، اینان مجدداً به دیدار نامزدهای دستچین شده میشتابند تا بلکه سهمی بیشتر از پیش نصیبشان شود.
رئیسی هم که از حالا خود را در پاستور میبیند در آغاز برنامههای تبلیغاتی به سراغ بازرگانان رفت و مانند بقیه مهرههای سابق، وعده و عیدهایی داد که البته دل هیچ کسی را خوش نکرد بلکه پرده ابهام و چه خواهد شد را قطورتر گردانید.
فراموش نمیشود که آخوند روحانی نیز برای یار کشیهای باندی تلاش کرد این جریانهای را با خود همراه کند و البته دیداری بیحاصل با این جماعت داشت که پس از هشت سال ثمرهاش را دیدند.
«حسن روحانی، به اتاق بازرگانی ایران رفت تا دومین رئیس جمهوری باشد که در طول تاریخ جمهوری اسلامی در پارلمان بخش خصوصی حضور پیدا کرده است... صحبت ها از پشتیبانی دولت از بخش خصوصی بیشتر شنیده میشود. خاتمی، در سال آخر ریاستش در پارلمان بخش خصوصی حضور پیدا کرد. البته رفسنجانی، رئیس دولت پنجم و ششم و احمدینژاد در طول هشت سال ریاستش در دولت نهم و دهم، یکبار هم در اتاق بازرگانی حاضر نشدند و با اینکه اعضای هیات رئیسه به دیدار آنها رفته بودند، ولی این دید، بازدیدی در پی نداشت « (اقتصاد ایرانی۷ اسفند ۱۳۹۲).
اعتراف به دلالی در اتاق بازرگانی
رژیم آخوندی که خود ماهیتی ضدتولیدی دارد همواره تلاش کرده است فرهنگ و مناسبات غارتگرانه و رانتی را رواج دهد و اجازه هیچ فعالیت اقتصادی سالم را هم نمیدهد چرا که با بنیاد ارتجاعی و سودا گرانهاش در تضاد است. بنابراین نهادهایی چون اتاق بازرگانی را نیز لکهدار اعمال خویش ساخته است تا جایی که این عملکردها بازتابهایی نیز داشته است. یک عضو اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر لزوم پاکسازی اتاق از فضای دلالی گفته بود: «در سالهای گذشته بخش خصوصی بهدلیل تصمیمات دولتی و نیز عدم استفاده از ظرفیت واقعی اتاق، ضعیف شده است. اتاقها نقش اساسی در اقتصاد کشور دارند اما در حال حاضر دلالان سعی دارند که در فضای اتاق ورود کنند و این اصلاً مناسب فضای اتاق و شرایط تحریمی کشور نیست زیرا یک دلال هیچ وقت مانند یک تاجر عمل نمیکند بلکه فقط به فکر لابیگری و کسب سود برای خودش است» (اقتصادآنلاین۲۲بهمن۱۳۹۷).
کلیبافیهای پوشالی
از ورود و تصاحب مناصب قدرت در بهدست گرفتن سر رشته این دکان (اتاق بازرگانی) که بگذریم، میرسیم به حضور رئیسی جلاد، منصوب خامنهای برای ریاست قوه مجریه آخوندها که برای شنیدن شکواییهها و تظلم خواهیهای بازرگانان حاشیه قدرت، به دفترشان دعوت شد.
او که لاجرم با وضعیت بحرانی اقتصاد کشور از تورم و گرانی، بحران بیکاری و ته کشیدن ذخایر پولی و... آشناست بهطور خلاصه در اتاق بازرگانی رژیم گفت: «ظرفیت و منابع موجود برای رشد و توسعه کشور وجود دارد؛ اما حلقه مفقوده آن مدیریت کارآمد و جهادی است و مدیریت درست، محور اصلی اقتصاد قدرتمند است»! (اتاق بازرگانی۶خرداد۱۴۰۰)
حیرت از بیکفایتی رئیسی
در جلسه رئیسی با متولیان اتاق بازرگانی، فهرستی از وضعیت بحران اقتصادی را به منصوب خامنهای ارائه کردند تا او پاسخ دهد. مشکلاتی نظیر: رشد اقتصادی صفر درصدی کشور، نرخ تورم روند صعودی، وضعیت فاجعهبار رفاهی اقشار جامعه، در پایان این جلسه معارفه روشن شد که دژخیم جوانان مردم ایران و متخصص قتلعام درمانی، هیچ حرفی برای گفتن ندارد و نیامده مرخص است. یکی از تحلیلگران اقتصادی نیز همین بیکفایتی وی را تأکید کرده است: «ادبیات به کار گرفته شده از سوی ابراهیم رئیسی در جمع بخش خصوصی نشان میدهد او با ادبیات اقتصاد کلان و اقتصاد سیاسی آشنایی ندارد یا اینکه نخواسته است در این مرکز درباره شاخصهای کلان اقتصادی مثل کسری بودجه بهعنوان مادر همه تباهیهای اقتصادی، از نرخ شتابان تورم که قدرت خرید شهروندان را هر روز بیشتر کاهش میدهد، از کوچک شدن حجم تجارت خارجی که قدرت ایران را در چانهزنیهای سیاسی منطقهیی کاهش میدهد و سایر شاخصها مثل رشد نقدینگی و رشد پایه پولی چیزی بگوید. البته از فردی که همه عمر کاریاش در قوه قضاییه فعالیت کرده است انتظاری بیش از این هم نمیرود اما ناآشنایی نیز میتواند دردسرساز باشد» (جهان صنعت۶خرداد۱۴۰۰). .
در حالیکه موارد غارتگری و فساد و رانت و دزدیهای میلیاردی از سرمایههای مردم، آنچنان گسترده و فراگیر است که به ناگزیر مهرهها و سایتها و رسانههای رژیم آنها را به کرات بازتاب دادهاند، آخوند جلاد تازه میگوید: «مشکلات باید شناسایی شود و برای این مشکلات با کمک مردم راهحل پیدا کرد».
این کلیگویی و دور زدن آگاهانه بحرانها و ابر چالشهای اقتصادی باعث شد که یک روز نگذشته از این دیدار، عوامل و مهرههای حکومتی لب به انتقاد باز کنند.
از جمله وحید اشتری، عضو اسبق شورای مرکزی یک جریان حکومتی موسوم به جنبش عدالتخواه دانشجویی (نزدیک به باند خامنهای) از ابراهیم رئیسی بابت این دیدار انتقاد کرد و نوشت: «برگزاری اولین میتینگ انتخاباتی بهصورت نمادین، اولویت های نامزد از مسائل کشور را بیان میکند. حالا انتخاب اتاق بازرگانی بهعنوان یک نهاد صنفی و نشستن پای درد دل وارداتچیهای محترم در یکی از مهمترین گلوگاههای رانت و تعارض منافع در کشور چه پیامی را قرار است به ما مخابره کند؟» (دیده بان ایران۶ خرداد ۱۴۰۰)
احسان سلطانی روزنامهنگار حوزه اقتصادی هم در همین رابطه نوشت: «آقای رئیسی که رئیس قوه قضاییه هستند، حاضرین در جلسه اتاق بازرگانی را فقط در ۵مورد زیر بررسی کنند: ۱- دو تابعیتی، اقامت خانواده در خارج و املاک خارج از کشور ۲- معوقات و بدهکاریهای بانکی ۳- خروج سرمایه از کشور ۴- برخورداری از رانتها و امتیازها ۵- میزان افزایش ثروت و عوامل آن».
تاریکیهای افق پیش رو
بههرحال در همین روز اول تبلیغات مشخص شد سواد و بضاعت فکری رئیسی و حمایت از مستضعفان و مبارزه با رانتخواران حتی دل دوستانش را نیز ریش کرده است. رئیسی خیلی زودتر از سایر تدارکاتچیهای سابق متوجه شدت و عمق بحرانهای لاعلاج اقتصادی خواهد شد. وی سالها رئیس بازرسی کل کشور بوده است و میداند همه کارگزاران هم باندی و رقبا، دستانشان تا آرنج در چپاول و غارت اموال بیتالمال آلوده است وگر حکم شود که دزد گیرند- در شهر هر آن که از نظام است گیرند.
باید تأکید کرد که قهر مردم ایران نسبت او و خامنهای در کف خیابانها و صحنههای پیکار نهایی، همه این نمایشها و داد و ستدهای فریبکارانه را نقش بر آب میکند.