728 x 90

بازتاب بحرانها در مجلس

سخن روز
سخن روز

باز هم یک وزیر دولت روحانی در مجلس ارتجاع مورد سؤال قرار گرفت در حالی که در هفته‌های گذشته ۲وزیرش استیضاح و از کار برکنار شدند و استیضاح وزیر صنعت هم در راه است و صحبت از استیضاح وزیر کشور و کشاورزی روحانی هم هست.

این روند به چه معنی هست و چه سمت و سویی دارد؟

 

سمت و سوی استیضاح‌ها 

دیروز مجلس ارتجاع به ظریف رأی اعتماد داد. گرچه استیضاح نبود اما به هر حال رأی دادند، استیضاح وزیر آموزش و پرورش را هم پس گرفتند، آیا اینها به‌معنی نوعی واگشت در مسیری که به‌نظر می‌رسید زنجیره استیضاح‌ها و به مجلس کشیدن روحانی می‌خواهد طی کند،‌ نیست؟

ظاهراً چنین به‌نظر می‌رسد چون خیزی که ابتدا در مجلس ارتجاع برداشته شده بود، نوعی قلع و قمع در کابینه روحانی بود و خودش را هم که به قصد تضعیف و کمرشکن کردن، به مجلس کشاندند. سران شاید به این ترتیب می‌توانستند به خیال خودشان اشکالات را به گردن بخش پایین‌دستی‌های نظام بیاندازند و خودشان را در قبال سونامی عظیم مردمی که در راه است، در ببرند.

اما در این وسط علائم دیگری دیده شد که به‌نظر می‌رسد سران نظام متوجه شدند ممکن است این کار، خطر بیشتری برایشان داشته باشد.

 

نظامی که ظرفیت استیضاح قانونی هم ندارد! 

ممکن است همین استیضاح‌های زنجیره‌یی، انفجار اجتماعی را تسریع کند. مثلاً روز یکشنبه ۱۱شهریور ۹۷ غلامرضا حیدری عضو مجلس ارتجاع از باند روحانی در روزنامه حکومتی آرمان مطلبی نوشته و هشدار داده< «بی‌اعتمادی مردم ممکن است بر اثر حرفهایی که در صحنه همین استیضاح‌ها زده می‌شود، افزوده گردد و این سم مهلکی برای نظام است». بنابراین روشن می‌شود نوع برخورد با روحانی در مجلس که به اعتراف ضمنی آخوند احمد خاتمی نوعی نمایش بود و نوع برخورد مجلس ارتجاع با ظریف در روز یکشنبه (۱۱شهریور ۹۷)، همین واقعیت را تأیید می‌کند که رژیم آخوندی در وحشت از این‌که استمرار و شدت گرفتن جنگ قدرت باندهای رقیب در صحن مجلس نفتی بر آتش قیام بریزد، دست به تلاشی برای مهار مهره‌ها و باندهای رقیب کرده است. هم‌چنین پس گرفتن استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم در همین رابطه قابل فهم است.

 

تاملی در سیر وقایع از برکناری ربیعی به این سو

از قیام دیماه به این سو رژیم آخوندی به‌موازات سرکوب و توطئه‌های گوناگون برای مقابله با این قیام، خود را نیازمند مانورهای سیاسی می‌بیند تا القا کند هنوز کورسوی تغییری از درون رژیم وجود دارد. کشاندن وزیران و حتی شخص روحانی به مجلس و برکناری این یا آن وزیر گام‌هایی برای پاسخگویی به همین نیاز رژیم و پراکنده کردن همین توهم است. این مانورها اگر‌ چه بر زمینه واقعی از جنگ قدرت درونی رژیم شکل می‌گیرند ولی در اساس هدف آنها تخلیه خشم مردم است و ایجاد چیزی که در فرهنگ سیاسی به‌عنوان سوپاپ اطمینان توصیف می‌شود.

اما مروری بر رخدادها از روز ۱۷مرداد یعنی از روزی که مجلس ربیعی وزیر کار آخوند روحانی را بر کنار کرد تا به امروز، حقیقت دیگری را در مورد رژیم آشکار می‌کند. به فاصله ۵روز بعد از برکناری ربیعی، خامنه‌ای سخنرانی می‌کند و از دولت روحانی حمایت می‌کند و می‌گوید کسانی که خواهان برکناری این دولت هستند در خط دشمن کار می‌کنند. ۲هفته بعد یعنی در روز ۴شهریور مجلس وزیر اقتصاد روحانی را برکنار می‌کند و ۲روز بعد در ۶شهریور روحانی را به صحن علنی می‌کشاند و او را مورد سؤال قرار می‌دهد و در پایان می‌گوید از جوابهای روحانی قانع نشده است و قصد ارجاع به قوه قضاییه را دارد. لاریجانی وارد می‌شود و ارجاع به قوه قضاییه را منتفی می‌کند. در همان روز خبر از در راه بودن استیضاح وزیر صنعت منتشر می‌شود. فردای آن روز یعنی در ۷شهریور خامنه‌ای با هیأت دولت روحانی دیدار می‌‌کند و یک بار دیگر از دولت او حمایت می‌کند. خامنه‌ای پاسخ‌های روحانی به سؤالات مجلس را نمایشی از مردم‌سالاری دینی معرفی می‌کند. ۴روز بعد ظریف در مجلس حاضر می‌شود به سؤالات نمایندگان پاسخ می‌دهد و مجلس به پاسخ‌های او رأی مثبت می‌دهد و در همین روز استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم پس گرفته می‌شود.

آنچه که می‌توان از این روند نتیجه گرفت این است که خامنه‌ای اگر‌ چه صحنه‌گردان اصلی تقابل مجلس رژیم با روحانی و کارگردان نمایشات استیضاح و برکناری این یا آن وزیر است اما اکنون بالاخص بعد از قیام مردادماه اوضاع را آن‌قدر وخیم یافته که ملاحظه سرنوشت کل رژیم را بر هر چیز مقدم می‌شمارد و ناچار از کنار گذاشتن مانور استیضاح می‌شود.

از همین رو است که در این چند ماه ما شاهد یک حرکت زیگزاگی بودیم. خامنه‌ای یک چند به چنین مانورهایی نزدیک می‌شود و دوباره عقب‌می‌نشیند.

البته رفته‌رفته با استمرار قیام و عمق گرفتن و هر چه رایکال‌تر شدن آن، نیاز رژیم به چنین مانورهایی بیشتر هم می‌شود.

 

زیگزاگی حرکت کردن، خودش یک خط است! 

آیا این زیگزاگ زدن‌ها خودش یک خط است که رژیم در پیش گرفته؟ آیا این خط برایش منافعی هم دارد؟

تا آنجا که به واقعیت برمی‌گردد باید گفت بله! این یک خط است، اما به‌نظر نمی‌رسد که انتخاب خود رژیم یا خامنه‌ای باشد، چون زیگزاگ‌ زدن‌های یک نظام حکومتی در مجموع ضعف آن حکومت را نمایش می‌دهد و در ادامه، قطعا هم باعث تشدید ریزش‌ها در درون رژیم خواهد شد و هم راه را برای قیامها بیشتر هموار می‌کند.

بنابراین باید گفت که شرایط، این وضعیت را به خامنه‌ای و نظام تحمیل کرده است.

 

چه شرایطی این وضعیت را به آخوندها تحمیل کرده است؟ 

این شرایط چیست؟

از سؤال و جوابی که روز یکشنبه ۱۱شهریور در مجلس رژیم با ظریف شد می‌توان این شرایط را فهمید.

سؤال اصلی از ظریف این است که چرا مجاهدین این‌قدر توان و جایگاه بین‌المللی پیدا کرده‌اند؟ چرا دولت اقدامی در قبال آن نمی‌کند؟

از قضا جواب ظریف هم که از رسانه‌های حکومتی پخش شد،‌ خیلی گویا بود؛ او در یک کلام گفت: «نمی‌توانیم کاری بکنیم»!

ظریف گفت: «اینها از لیست تروریستی هم خارج شده‌اند و گر چه ما همواره به خروج آنها از لیست تروریستی اعتراض کرده و می‌کنیم و از جمله همین دیروز هم مجدداً اعتراض کردیم اما هیچ فایده‌یی ندارد مگر این‌که بخواهیم کلاً روابطمان را مثلاً با فرانسه قطع کنیم که این هم به ضرر خود ما بوده و نمی‌توانیم از عهده پیامدهایش برآییم»!

همین‌طور آن چه که از خلال حرفهای برخی اعضای مجلس یکشنبه ۱۱شهریور ۹۷ هم شنیده شد مثل معصومه آقاپور و بقیه که مرتب نسبت به خشم انفجاری جامعه هشدار داده و می‌گویند:‌ «چرا این‌قدر سردرگم هستیم و هیچ تصمیم جدی در هیچ زمینه‌یی نمی‌توانیم بگیریم»؟

معنی حرف این قبیل نمایندگان هم در یک کلمه همان بحران بی‌راه‌حلی است که این وضعیت را به نظام تحمیل کرده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4e4e80b0-9a09-46b8-8e79-ccacb542f3f5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات