روز اول مهر آغاز سال تحصیلی و بازگشایی مدارس از دیرباز روزی زیبا، دوست داشتنی و پر از خاطرات شیرین برای مردم ایران بوده است. اول مهر آغاز حرکتی به پیش برای آموختن و آموزش، روزهایی پر از تکاپو و رفت آمدهای نشاط آور، از خوشحالی که والدین برای رفتن فرزندانشان به مدرسه داشتند، از کلاس اولی شدن نوباوگان شش ساله که با نگاههایی کنجکاو گاه با شوق، گاه با ترس و همراه با استرس کودکانه وارد حیاط مدرسه میشدند. بوی کیف و کتاب و دفتر و مداد با صدا و هلهله کودکان در هم میآمیخت و روز اول مهر به یاد ماندنی میکرد.
اما در دوران سیاه حاکمیت آخوندها وقتی یک جلاد رئیس قوه قضاییه و بعد رئیسجمهور میشود، دزدان و اختلاسگران میلیاردی، مدیران و گردانندگان اقتصاد کشور میشوند، بر همین سیاق مشتی از ضدفرهنگترین و ارتجاعیترین عناصر حکومتی وزیر و مدیر و مسئولان نظام آموزشی شده و در رأس دستگاه آموزش و پروش و آموزش عالی کشوری قرار میگیرند تا هر چه بیشتر آن را در مسیر خواستههای نظام استبداد مذهبی بکار گیرند. مردم ایران فراموش نمیکنند دهها هزار دانش آموزی را که خمینی ملعون در تنور جنگ ضدمیهنی به روی مینها فرستاد و در جبههها به کشتن داد تا این انرژی عظیم آزاد شده بر اثر انقلاب ضدسلطنتی را به این شکل خفه کند تا بقای نظامش را تضمین کند.
وضعیت دبیران و آموزگاران هم که از فقیرترین اقشار جامعه هستند روشن است. آنها با حقوقی ناچیز برای تأمین حداقل معیشت خود، باید بهدنبال شغل دوم و سوم برای گذران زندگیشان باشند. اگر هم اعتراض کنند جایشان گوشه زندانهاست.
آنها در اولین روز سال تحصیلی در یک اقدام هماهنگ سراسری بهجای کلاسهای درس به خیابانها آمدند و علیه این ظلم و ستم فریاد زدند و برای آزادی زندانیان سیاسی از جمله معلمان و نیز حق و حقوق معلم شعار دادند و بر ایستادگی خود تا به آخر تأکید کردند.
از نظر فضای آموزشی هم وضعیت بهغایت بحرانی است. در شروع سال تحصیلی هزاران روستا فاقد حتی یک اتاق یا چهار دیواری برای کلاس درس هستند. بیابان و یا سایه درختان کلاس درس آنهاست. مدارس کپری، مدرسههایی که اصطبل گوسفندان بودهاند و یا ساختمانهای قدیمی و فرسوده که خطر ریزش و خراب شدن بر سر دانشآموزان را دارد.
فقر و ناتوانی خانوادهها در تأمین روپوش و کیف و کتاب و نوشت افزار، گوشی و تبلت و... نهایتاً منجر به ترکتحصیل فرزندانشان میشود و کودکان را از مدرسه راهی خیابان برای کار کرده و به انبوه کودکان کار میافزاید. کار سخت در کورههای آجرپزی یا زبالهگردی زیر مهمیز مافیای شهرداریها تا به نان بخور و نمیری دست یابند.
چنین است که مهر ماه و مدرسه برای دانشآموز و والدینشان در حاکمیت آخوندها نه روزهای شادی و نشاط بلکه روزهایی پر از درد و حسرت است.
در عوض ساختن مدارس مدرن و مجهز برای آقازاده و یا ساختن حوزههای لاکچری برای صدها هزار طلبه و آخوند از بودجه عمومی کشور آن روی خیانتی است که آخوندها در حق دانشآموزان و معلمان و نظام آموزشی کشور روا داشتهاند
آری، اعتراض سراسری معلمان شریف و محروم در آغاز سال تحصیلی علیه نظام ولایت فقیه در همین نقطه نخواهد ماند. معلمان آزاده با گسترش و استمرار اعتراضات خود همراه با سایر اقشار جامعه به سوی سلسله قیامها پیش خواهند رفت تا روزی که به حاکمیت جهل و جنایت آخوندی که باعث همه این بحرانهاست خاتمه داده شود. بیشک این روز دیر نیست.
گودرز
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است