پس از سخنان خامنهای در مورد آنچه اسمش را «جهاد تبیین» گذاشته است و اهمیت آن برای نظام، تقریباً کمتر روزی است که رسانهها و مهرههای نظام در مورد ضربات اختناق شکنی که رژیم در زمینههای مختلف دریافت کرده است، آه و ناله سر ندهند و اندر باب ضرورت «جهاد تبیبن» گلو پاره و قلم فرسایی نکنند.
جهاد تبیین در منطق خامنهای و باندش از جمله به این معنا است که ضمن ابراز وحشت از اقدامات و شعارهای «ساختار شکنانه» جوانان شورشی در فضای عینی و مجازی، به تتمه نیروهای وارفته روحیه بدهند و از ریزش آنها جلوگیری کنند.
روضه «جهاد تبیین» خامنهای همچنین برای این بود که عوامل و رسانههایش با تنفر انفجاری جامعه بهخاطر ۴۰سال جنایت حاکمیت ولایت و با افشاگریهایی که این جنایتها را نشانه رفته و رسوا میکنند، مقابله و دشمن اصلی نظام را شیطانسازی کنند.
افشای چهره کریه نظام آنچنان برای خامنهای گران است که در همان سخنان روضهٔ موسو به «جهاد تبیین» آنرا «واقعیت تلخ» نامید و گفت: «وظیفه همگان بهویژه مسئولان و متولیان رسانه ملی و صاحبان انواع رسانهها به میدان آمدن و روایت صحیح پیشرفتها و خدمات است» (سایت خامنهای ۱۹بهمن خبرگزاری ایسنا ۲۵بهمن).
در ادامهٔ این اظهارات خامنهای رسانهها و عواملش به خط شده و تنها در روزهای اخیر دهها مطلب شامل آه و ناله و اذعان بهشرایط وخیم رژیم گفته و نوشتهاند.
علی بهادری سخنگوی دولت جلادان به این گمان واهی که «راه برون رفت» نظام از تنگنای منفوریت نزد مردم، و همچنین از زیر تیغ شعارها و اقدامات اختناق شکنانه، طنزی بهنام «جهاد تبیین» است، ضمن سوزوگداز نسبت به تهاجماتی که در فضای مجازی و رسانهیی علیه حاکمیت آخوندی انجام میگیرد، گفت: «مقابله با چنین وضعیتی علاوه بر کار جهادی، نیازمند به راهانداختن نهضت روشنگری و در دست گرفتن ابتکارعمل در رسانه در خنثی کردن تهاجم ترکیبی دشمنان است. فوریت و قطعیت جهاد تبیین، نه تنها یک ضرورت حتمی بلکه یک نیاز منطقی در چنین فضایی است». (خبرگزاری فارس ۲۴بهمن ۱۴۰۰)
ملاحظه میشود که سخنگوی دولت جلادان صریحتر و بهتر از این نمیتوانست این تنگنای نظام و هراس از فعالیتهای مقابلهجویانه مردم با نظام در فضای عینی و مجازی را بیان کند.
سرکرده نیروی انتظامی نیز ضمن سوزوگداز نسبت به تنگنای نظام در مقابله با مردم بهویژه جوانان شورشی به مزدوران بازنشسته این نیروی سرکوبگر و سایر نیروهای امنیتی و انتظامی فراخوان داد: «به فراخور تجربههایی که در سنگر دفاع و صیانت از ارزشهای والای انقلاب اسلامی به دست آوردهاید میبایستی در جهاد تبیین بهویژه روشنگری برای نسل جوان پیشگام و پیشرو باشید».
البته جهاد و تبیین به شیوه نیروی انتظامی و سایر نیروهای امنیتی و سرکوبگر و لباس شخصیهای وابسته به آنها کاملاً روشن است که سانسور هر چه بیشتر و اقدامات سرکوبگرانه برای مقابله با «نسل جوان» و شورشی هم در فضای عینی جامعه و هم در فضای مجازی است.
همچنانکه پاسدار اشتری در ادامه سخنانش به سابقه آنها در سرکوب مجاهدین در سالهای دهه۶۰ اشاره کرد و گفت: «اعضای کمیته انقلاب اسلامی در دوران پیش از دفاع مقدس و در رویارویی با گروههای معاند و مجاهدین خوش درخشیدند» (خبرگزاری مهر ۲۴بهمن ۱۴۰۰).
مقالهنویس کیهان خامنهای هم نگران «جنگ روایتها» علیه نظام است که هدف آن «شکستن ارادهها است»، و در این رابطه به مزدوران خامنهای توصیه میکند «جهاد تبیین و روشنگری هر که دل در گرو انقلاب اسلامی دارد واجب و هر کوتاهی نابخشودنی است» (کیهان ۲۴بهمن ۱۴۰۰).
و...
به صحنه آمدن پیش کسوتان کشتار مردم و مجاهدین در دهه۶۰ نیز بسیار گویا، و بهمعنای این است که قداره کشان پاسدار و لباسشخصی و بسیجی همچنان که در جریان قیامهای ۹۶ و ۹۸ دیدیم علاوه بر سرکوب در صحنه شیطانسازی همان قتلعام شدگان دهه۶۰ نیز حاضر به یراق باشند.
واقعیت این است که در بوق کردن مستمر «جهاد تبیین» توسط رسانههای حکومتی و مزدوران خامنهای مبین نگرانی آنها از دو موضوع است، نگرانی از بابت جوشش شرایط عینی و هراس از قیامی دیگر توسط مردم بهویژه جوانان شورشی، و نیز نگرانی از بابت وارفتن نیروهای وابسته به رژیم که رسانهها و مهرههای خامنهای از آنها بهعنوان نسل جوان انقلاب نام میبرند.
بیدلیل نیست که در سالگرد ربودن انقلاب ضدسلطنتی و در فردای همان شبی که جوانان شورشی پا پخش شعارهای مرگ بر خامنهای و درود بر رجوی در شهرهای مختلف مهین، مصیبتها بر سرنظام آوردند، امام جمعههای او به صحنه شتافتند و در باب جهاد تبیین و آگاه کردن نسل جوان روضههای مضحک تبیینی خواندند. آن هم علیه دشمنی که بهقول خبرگزاری سپاه (فارس) «امام راحل و دستآوردهای نظام» را هدف قرار داده است و نمادهای «نظام مقدس» را با فعالیتهای عملی و عینی لجن مال کرده است.
دشمنی که همین خبرگزاری سپاه پاسداران در مطلب دیگری با وحشتزدگی در مورد آن نوشته است: «اگر امروز میبینیم سازمان مجاهدین خلق همه فعالیت هایش را تعطیل کرده و متمرکزشده بر استفاده از شبکههای اجتماعی، برای این است که قدرت تخریبی آن را میداند. در جامعه امروزی به واقع اثر تخریبی یک پیام و یا یک کلیپ چند دقیقهای بهمراتب بیشتر از چندین بمب و موشک است» (خبرگزاری فارس ۲۳بهمن ۱۴۰۰).