«چرا سینما در مورد بازنمایی چهرهٔ (مجاهدین) کم کار بوده است؟ آیا فقط میشود به پاسخهای بیمنطقی مثل اینها اکتفا کرد که مثلا: موضوع (مجاهدین) اولویت امروز ما نیست، سوژههایی مهمتر از (مجاهدین) هست که باید به آنها پرداخت، مردم (مجاهدین) را از یاد بردهاند و بهتر است دیگر به آنها نپردازیم، این سوژه کهنه است و برای مردم این دوره و زمانه جذابیتی ندارد» (جام جم. ۷تیر۱۴۰۰).
***
این بثالشکوای رقتبرانگیز حاکمیتی است که تاکنون برای شیطانسازی از مجاهدین گر و گر فیلم و سریال تهیه میکرده است ولی اکنون آنگونه که پیداست به ناکارآمدی این صنعت اعتراف میکند. باید دید پشت پردهٔ این موضوع چیست؟
آخوند محمود علوی، در مرداد۹۶ در جلسهیی که برای تأیید صلاحیت او در مجلس ارتجاع برپا شده بود، گفت:
«ما در جهت آگاهیبخشی عمومی از هنرهای مختلف همچون سینما استفاده کرده و مثلا در هنر سینما در سال۹۳ فیلم سینمایی روباه را برای مقابله با نفوذ دشمن تولید کردیم»
نگاهی به سیاهه فیلمهای تهیه شده در دستگاه پروپاگاندای آخوندی نشان میدهد که مجاهدین موضوع اولویتدار و همیشه در اکران این رژیم بودهاند.
سوژهٔ فیلم «ماجرای نیمروز» که در جشنوارهٔ موسوم به فیلم فجر، آخوندها جایزه سیمرغ بلورین را به آن دادند، در مورد مجاهدین است. این فیلم در سال۹۵ اکران شد. قسمت دوم آن به نام «ماجرای نیمروز۲» (رد خون) در سال۹۸ روی پرده رفت.
فیلم بعدی به نام «رد خون» در سال۹۸ اکران شد که طبق معمول به وقایع دههٔ ۶۰ و مجاهدین اختصاص دارد.
«سیانور» که طبق ادعای خود به اختلافهای درون مجاهدین در جریان کودتای اپورتونیستی چپنما میپردازد، جزو ژانرهای مورد علاقهٔ وزارت اطلاعات در فعالیت شیطانسازی است.
«امکان مینا» که در ۱۳مرداد۹۵ در سینماها اکران شد، به ماجرای نفوذ «یکی از اعضای گروهکها در دههٔ ۶۰»! میپردازد.
این سیاهه در برگیرندهٔ تمام فیلمهای و سریالهای ساختهشده وزارت اطلاعات در ژانر امنیتی ـ اطلاعاتی علیه مجاهدین نیست. آخوند محمود علوی سرانجام در گفتگو با تلویزیون حکومتی به لیستی از فیلمها و سریالها اعتراف کرد. او پیشتر فقط به ساخت فیلم «روباه» اشاره کرده بود.
«وزارت اطلاعات را وارد کار ساخت فیلم و سریال کردیم تا افزون بر آموزش عمومی و صیانت در برابر جاسوسی، اهداف اطلاعاتی را محقق کنیم. فیلمهای روباه، ماجرای نیمروز، سیانور، امکان مینا، روز صفر، شبی که ماه کامل شد و سریالهای پازل، تعبیر وارونه یک رویا، سارق روح و خانه امن؛ محصول این رویکرد بود» (انتخاب. ۲۱بهمن۹۹).
این اعتراف طبعاً گوشهٔ کوچکی از فعالیتهای شیطانسازانهٔ وزارت اطلاعات و سایر دستگاههای امنیتی ـ اطلاعاتی از مجاهدین را نشان میدهد. شایان توجه است که در سال۹۷ فقط ۳۹عنوان فیلم، مستند و سریال در همین تم پخش شد که ۲۹عنوان آن تازهساخت بود.
سریال سارق روح (مجموعه ۲۰قسمتی)، داستان مسعود و صدام (مستند ۳قسمتی)، گمشده (مستند ۱قسمتی)، هزارپا (فیلم سینمایی)، نفود (سریال ۳۰قسمتی)، به نام خلق (مستند ۳۰قسمتی) بخشی از این ساخت و سازهای بهاصطلاح فرهنگی علیه مجاهدین است.
خامنهای در ۱اسفند۹۵ دیدار با سازندگان مزدور و هنرفروش فیلم «ماجرای نیمروز» گفت:
«فیلمتان عالی بود. خیلی خوب بود. نشستیم استفاده کردیم و لذت بردیم. کار شما روی آن سکوی جشنواره هم بسیار بسیار خوب بود. اولاً کارگردانی عالی بود، بازیها عالی بود، قصه عالی بود، فیلم خوشساخت بود. خیلی خوب بود. آن روزی که این قضیه اتفاق افتاد من دفتر امام بودم، همان ظهر، این بچهها از جمله این آقای سیفاللهی و اینها بودند در قضیه (محاصرهٔ منزل موسی خیابانی) آمدند و گفتند که قضیه تمام شد. آمده بودند به امام گزارش بدهند. حالا انشاءالله یک کاری برای آقای لاجوردی بکنید. ».
تمام این گزارهها نشان میدهد که شیطانسازی از مجاهدین برای نظام ولایت فقیه و شخص خامنهای چقدر حیاتی و جدی است. حال طبق اعتراف جام جم، این کفگیر به ته دیگ خورده است. فیلمسازی، سریالتراشی و مستندپردازی دیگر افاقه نمیکند. مجاهدین ریشهدارتر از آن هستند که گمان میرفت. حال بثالشکوای شیطان در مورد ناکارآمدی اقداماتش شنیدنی است. شگفتا که او اینک از نفوذ مجاهدین در ساختار نظام مینالد:
«غیـر از این اســت کــه نفوذیهای ایـن سازمان... سالهاســت در بخشهــای مختلف کشــور از فرهنگــی تــا اقتصــادی و سیاســی و... جا خوش کــرده و مراقب هســتند تا ســینما و ادبیات و هنر و اقتصاد و سیاســت و هر چیز دیگری نتواند یک بار برای همیشــه این نام را محو کند؟» (جام جم. ۷تیر۱۴۰۰)
در بحبوحهٔ شکست سخت نمایش انتخاباتی و اوجگیری جنبش دادخواهی و نیز آستانهٔ برگزاری هیجدهمین گردهمایی بزرگ مقاومت ایران و اوجگیری فعالیت کانونهای شورشی چنین بازخوردهایی از استبداد دینی غیرمنتظره نیست؛ اما سؤال اینجاست:
«این بازخوردها کدام کفه را سنگین میکنند و بازتاب آنها در افکار عمومی چیست؟»