بحرانهای فراگیر و آینده تیرهوتاری که پیش روی نظام ولایت قرار دارد، سران و سرمداران رژیم آخوندی را کاملاً به خود مشغول کرده است، بهنحوی که در هر منبر و تریبونی از «اوضاع سخت»، «دوران سخت»، «شرایط سخت» و «چالشها»ی پیش رو ابراز وحشت میکنند.
درعینحال برای مقابله با ناامیدی و روحیهباختگی و ریزش نیروهایشان، در ارتباط با وضعیت فعلی و اوضاع ازهمپاشیده اقتصادی و اعتراضات مردم، یک حرفی را مرتب تکرار میکنند و آن هم این است که چند ماه صبر کنید، کارها درست میشود.
روحانی چند روز پیش گفت ۶ماه صبر کنید، اما آن را به یکسال ارتقا داد. وزیر کار او علی ربیعی هم گفت ۹ماه، جهانگیری، معاون روحانی و نوبخت، سخنگوی دولت هم گفتند که اگر مردم کمی صبر و حوصله کنند، کارها درست شده و همه چیز حل میشود.
معلوم نیست در این چند ماه چه شقالقمری ممکن است اتفاق بیفتد که تازه اگر بهقول جواد منصوری، یکی از مهرههای رژیم، از آسمان طلا هم ببارد، هیچ چیزی در این رژیم درست نمیشود هیچ، که بدتر هم میشود.
اظهارات آخوند حسن روحانی در بندرعباس در ۷تیر ۹۷ در عداد همین جنس اظهارات است، او اعتراف میکند که «ایران در وضعیت سخت اقتصادی قرار گرفته است».
روحانی که روحیهباختگی در اظهاراتش موج میزند به نیروهای وارفته رژیم دلداری میدهد که «سست نشویم» و سپس مورد سؤال قرار میدهد که «آیا باید خودمان را ببازیم و دنبال مقصر بگردیم و تقصیرها را به گردن یکدیگر بیاندازیم؟»!(خبرگزاری ایرنا ۷تیر ۹۷)
اسحاق جهانگیری هم مانند روحانی در تلاش است تا بهزعم خود «امید و اعتماد مردم (بخوانید نیروهای رژیم) را «بازسازی» کند. وی میگوید: «باید توجه داشته باشیم که مردم را نباید وحشتزده کنیم و درعینحال نباید به آنها بگوییم که کشور در شرایط عادی است».
او شرایط سخت و بحرانهای گریبانگیر را نیز یادآور میشود و اضافه میکند که: «شرایط سخت است و کسانی که در شرایط سخت به جیب خود فکر میکنند، خائن هستند».(خبرگزاری ایسنا ۷تیر ۹۷)
علی لاریجانی، رئیس مجلس ارتجاع نیز وضعیت انفجاری جامعه برای حکومت آخوندی را پرچالش میداند و برای رفع این «چالش» توصیه میکند، باندهای حاکمیت «وفاق سیاسی» داشته باشند و «اختلافات را کناربگذارند» و بر «مختصات امروز جامعه و چالشها تمرکز» کنند.(خبرگزاری ایلنا ۷تیر ۹۷)
اظهارات اینچنینی از طرف سردمداران و مهرههای بالایی حاکمیت در این روزها و بهخصوص پس از قیام تهران زیاد است که هم بیانگر وضعیت بهغایت بحرانی نظام در همه زمینههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و... است و هم بیانگر روحیهباختگی و ناامیدی مهرهها و نیروهای رژیم آخوندی و هم وحشتشان از انفجار اجتماعی.
از آنجا هم که رژیم راهحلی برای این بحرانها ندارد، هر چه زمان میگذرد بیشازپیش در باتلاق بحرانها فرومیرود و هیچ راه برونرفتی از آن نیز برایش وجود ندارد.
علی شکوری راد، عضو سابق مجلس ارتجاع، صراحتاً به این واقعیت اعتراف میکند: «کشور در بحرانی فزاینده قرار دارد ما فقط ایستادهایم ببینیم چه میشود، چه باید کرد... اگر بخواهیم تحلیلی از شرایط روز داشته باشیم، باید در جستجوی این پاسخها باشیم. از ما که کاری برنمیآید».(خبرگزاری ایسنا ۷تیر ۹۷)
بنبست اصلی در این است که رژیم با مردمی عاصی و بهجان آمده مواجه است که هر روز به کف خیابان میآیند و آن را به چالش میکشند، اما با این وجود نه راهحلی برای پاسخگویی برای مقابله با این بحرانها را دارد و نه مانند قبل در هراس از جرقه انفجار اجتماعی دستش در سرکوب باز است. این همان بنبست مرگبار برای نظام ولایت است.
آخوند احمد خاتمی، امامجمعه نمره موقت خامنهای، در نمایش جمعه تهران با بیان این جمله: «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل»، بر این واقعیت خطرناک برای موجودیت نظام ولایت اعتراف کرد.