خامنهای در سال۱۳۸۲ سند چشمانداز ۲۰ ساله رژیم آخوندی را به آخوند خاتمی اصلاحطلب قلابی ابلاغ کرد. خاتمی هم پس از بازنشستگی از مقام تدارکاتچی نظام ولایت فقیه، سند را به خلف خود داد و او هم به بعدی تا رسید به زمان حال. در این سند آمده بود که ظرف این مدت نظام ارتجاعی حاکم بر مردم و میهن باید قدرت اول اقتصادی، علمی و فناوری منطقه شود! اجرای این سند تا ۱۴۰۴ به پایان میرسد اما تا همین لحظه، اول شدن پوشالی منجر به آخر شدن در همه شاخصهای انسانی و اجتماعی گردیده است الا در شاخص استبداد و سرکوب ملت ایران و جنگافروزی در کشورهای مسلمان منطقه.
اول از آخر شدن
در این سالها چهار دولت دستنشانده خامنهای بر سر ذخایر و منابع متعلق به مردم نشستند و خوردند و بردند و فاجعه آفریدند و طبق برنامه چشمانداز به پیش حرکت کردند! انواع بودجههای یکساله و پنج ساله را با تبانی و رفاقت با مافیاهای مستقر در همه بخشهای اقتصادی به تصویب رساندند و آمارهای موفقیت را به رخ میلیونها خانوار زیر خط فقر، کودکان کار و بیکاران تحصیل کرده کشاندند اما دریغ از فاصله گرفتن از فلاکت و نکبتی که بر سر و روی ایرانزمین پاشیدند.
قرار بر این بود که امالقرا در افق این چشمانداز، برخوردار از امنیت غذایی، سلامت، تأمین اجتماعی، رفاه، توزیع مناسب درآمد، فرصتهای برابر، زدودن فقر، اشتغال پایدار و برخوردار از محیطزیست مطلوب باشد؛ اما خودشان میگویند: «... امروز میتوانیم بگوییم طی ۱۸ سال نهتنها به جایگاه قدرت اول منطقه نرسیدهایم بلکه باید جای خود را در بین کشورهای آخر فهرست جستوجو کنیم. چرخشهای سیاستی چشمانداز ۲۰ ساله، ایران را از قدرت اول منطقه به پایین فهرست کشورها کشاند» (هممیهن۲۸آبان۱۴۰۲).
اعترافات دست نشاندههای خامنهای
رفسنجانی در سال۱۳۹۲ و پیش از آن که مرده از استخر بیرون بیاید گفته بود: «در حال حاضر میبینید که چقدر از برنامههای پیشبینیشده در سند چشمانداز دورتر شدهایم و به کجا رسیدهایم؛ اقتصاد ما کوچک شده است و مردم ما فقیر شدهاند و فرصتهای زیادی را در این زمینه از دست دادهایم» (سمپوزیوم بینالمللی ایران ۱۴۰۴).
خاتمی هم سالها بعد از رجزخوانیهایش گفته بود، در وضعیت کنونی دستیابی به هدفهای سند چشمانداز میسر نیست. احمدینژاد غلام حلقه به گوش و یاغی! ولایت هم میخواست با یک «یاعلی» گفتن و البته با مکیدن۸۰۰ میلیارد دلار از ذخایر کشور خیلی زودتر به اهداف ۲۰ ساله برسد!
وقتی نوبت به آخوند روحانی رسید گفته بود: «در اذهان برخی از نخبگان و مسئولان این تردید را میبینم که میان قدرت و برنامه توسعه، هنوز انتخابی نکردهاند. نمیشود در زبان یکجور حرف زد، اما در عمل ناهماهنگ بود» (فرارو ـ ۲۸آبان۱۴۰۲).
حساب جلاد۶۷ و گماشته خامنهای هم روشن است که حتی شعار برنامه چشمانداز را هم نمیدهد.
وقتی هم پای نظر کارشناسان مینشینیم، آه از نهاد شنونده درمیآید. علی سعدوندی اقتصاددان میگوید برنامه چشمانداز شکست خورد چون افکار و سیاستهای غلط پیش گرفته شد.
رتبه رژیم آخوندی در جدول شاخصها
در رقابت دولتها برای رفاه و آزادی و آسایش مردمشان، بنا بر شاخصهای جهانی، نظام ولایت فقیه در آخرین ردهها و نزدیک به انتهای هر جدولی در این مسابقه جهانی است، آنهم با دارا بودن بهترین و ارزندهترین منابعی که صرف غارت ایادی خامنهای و جنگافروزی او میگردد.
بر اساس رتبهبندی جهانی لگاتوم (شاخص رفاه و حکمرانی مردمی) «ایران در جایگاه ۱۲۶ در میان ۱۶۷ کشور ایستاده است. در رکن شرایط سازمانی رتبه ایران ۱۶۲ و در رکن آزادیهای شخصی ۱۶۵ و در رکن حکومتداری در رتبه ۱۴۶ دنیا قرار گرفته است» (آرمان۲۷آبان۱۴۰۲).
زیر یک سقف فقط زنده ماندهایم!
شاخص دیگر وضعیت هزینهها و درآمدهای خانوار است. مرکز آمار ایران در این باره جز شرمساری نمودار دیگری ترسیم نکرده است و نشان میدهد مردم تحت ستم ایران تنها به فکر زنده ماندن و داشتن یک سرپناهاند.
«نتایج حاصل از وضعیت هزینه و درآمد خانوارها نشان میدهد که در طول سالهای گذشته سهم مسکن و خوراک از کل هزینهها افزایش یافته و در مقابل از سایر هزینهها مثل بهداشت، تفریح، آموزش و پوشاک کم شده است» (جهان صنعت۲۴آبان۱۴۰۲).
چشماندازی که عقب رفت
برای فهم شدت گرفتن فقر و فلاکت در نظام ولایت فقیه کافی است به شاخص رفاه لگاتوم در پنج سال گذشته نگاهی بیاندازیم تا پوچ درآمدن برنامه چشمانداز خامنهای گویاتر گردد: «کارنامه رفاه ایران، همچون سالهای گذشته، چندان درخشان نیست. ایران همچنان رتبه سهرقمی خود را در جدول رتبهبندی رفاه حفظ کرده و با دو پله تنزل نسبت به سال گذشته، به رتبه ۱۰ سال قبل خود یعنی رده ۱۱۹ جدول بازگشته است. در هیچیک از گزارشهای لگاتوم نمیتوانید نام ایران را در فهرست کشورهایی ببینید که در یکی از ارکان رفاه تغییر چشمگیری را به نام خود رقم زدهاند. مایه نومیدی است اگر بدانیم رفاه ایرانیان از کشورهایی مانند کنیا و زامبیا هم کمتر ارزیابی شده، میانمار در سال جاری بیشترین رفاه را تجربه کرده، و توگو و قرقیزستان پس از آن رتبههای دوم و سوم بهبود رفاه را به نام خود رقم زدهاند. ما اما، همچنان دچار کسری رفاه هستیم» (تجارت فردا ۳۰ آذر ۱۳۹۸).
همچنین شاخص حکمرانی مردمی نشان میدهد در ۱۰ سال گذشته نهتنها کیفیت حکمرانی در کشور بهبود نیافته که از رتبه ۱۳۴ جدول به ۱۳۸ رسیدهایم. سقوط آزادی فردی (رتبه۱۶۳) به همراه ضایع شدن سرمایه اجتماعی تا آنجاست که تنها چهار کشور یعنی یمن، اریتره، سودان و سوریه شرایط بدتری نسبت به ایران دارند. حتی سودان جنوبی- در قعر جدول-آزادیهای فردی را سه پله بالاتر از ایران تجربه میکند.
«متأسفانه واقعیت این است که نهتنها نسبت به سال آغازین اجرای این سند پیشرفتی نداشتهایم و شاخصهای چشمانداز مذکور محقق نشده است، بلکه در بخش مهمی از شاخصها و اهداف عقبگرد داشتهایم» (هممیهن ـ ۲۸آبان۱۴۰۲).
و اینچنین است که ضرورت به زیر کشیدن اختاپوس خونآشام حاکم بر میهن به دست جوانان آگاه و شورشگر قطعیت و حتمیت مییابد.