روز ۲۲مرداد ۹۷ علی خامنهای با تأکید و تکرار مدعی شد که در کشور هیچ بنبستی وجود ندارد و برای «راهحل مشکلات» هم در یک کلیبافی معمول «مدیریت انقلابی و کارآمد» را تجویز کرد. اما این گفتاردرمانی تنها نتیجهیی که تا بهحال عاید حاکمیت کرده است بیاعتباری حرف ولیفقیه از زبان کارگزاران ریز و درشت آن بوده است.
پس از اظهارات خامنهای رسانهها و مهرههای حکومتی با بیانها و مفاهیم مختلفی به ساختار معیوب حکومت آخوندی، ناکارآمدی و بیراهحلی و... که وجوه مختلفی از بنبست آن است به کرات اعتراف کردهاند.
روزنامهحکومتی وطن امروز از باند خامنهای ۱۰شهریور ۹۷ در پاسخ به این سؤال که چرا خامنهای از دولت حمایت میکند و پای تغییر دولت روحانی نمیآید؛ به بنبست خامنهای در مواجهه با قیام مردم اذعان کرد و نوشت: «هیچکسی منکر ناکارآمدی دولت در اداره کشور بهویژه در ماههای اخیر نیست... در وضعیت فعلی کشور که نابسامانیهای محیرالعقول در بازار موجب ایجاد مشکلات فراوان برای مردم شده است، قدم بزرگ دشمن در زمان کنونی برای ضربهزدن به کشور برهمریختن «ثبات سیاسی» است». این روزنامه در ادامه از «کابوس» اصلی نظام که خامنهای را برای هر گونه جابهجایی مهرهها در بنبست قرار داده نوشت که علت «پرهیز» خامنهای از جابهجایی دولت این است که «دشمن بهراحتی خواهد توانست گامهای بعدیاش را در اجرای کابوس شوم خود در ضربه زدن به نظام اسلامی اجرایی کند».
پزشکیان، نایبرئیس مجلس ارتجاع هم روز ۱۰شهریور ۹۷ به بنبست دیگری اذعان کرد و گفت، «ساختار مدیریت در کشور ما از ابتدای انقلاب تاکنون بر اساس یک ساختار علمی نبوده».
او به نقش اخص سردمداران حاکمیت در ایجاد وضعیت کنونی اشاره کرد و افزود: «مشکلاتی که در جامعه ایجاد شده نتیجه رفتار مسئولان است و همه ما در ایجاد مشکلات جامعه به اندازه جایگاهی که در اختیار داریم نقش داشتهایم».(خبرگزاری ایرنا ۱۰شهریور ۹۷)
امیر محبیان، یکی از عناصر بریده از باند خامنهای، در گفتگو با روزنامه حکومتی آرمان ۱۰شهریور ۹۷ گفت: «اینگونه که من میبینم ریاستجمهوری تبدیل به میدان بازی شده است که افراد در آن ظرف ۴ یا ۸سال تمام سرمایه اعتبار خود را میبازند و میروند». وی در ادامه به بنبست بنیادیتری در نظام اذعان کرد که عبارت است از انزوای اجتماعی و بیاعتمادی مردم به نظام. وی گفت: «مردم احساس نکردهاند که مشابهت میان دغدغههای آنان و اهل قدرت و منصب وجود دارد».
اظهارات فوق گزیده حرفهایی است که این روزها مهرهها و رسانههای مختلف حکومتی به آن اعتراف کردهاند.
در شرایط کنونی و بعد از قیامهای دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ و پس از خروش و خیزش مردم علیه تمامیت حکومت پلید آخوندی، بسیاری از رسانهها و مهرهای حکومتی بر این باورند که راهحل چندانی برای خروج نظام از بنبست وجود ندارد.
واقعیت هم این است که اگر حاکمیت در بنبست نبود و راهحلی برای مشکلات و مصائبش در پیش رو داشت، اوضاع اجتماعی به این درجه انفجاری نمیشد که مردم در جایجای کشور به خیزش و قیام برخیزند.
این مردم هستند که با قیام و خروش خود بنبست و بحران سرنگونی را بر رژیم تحمیل کردهاند. بنابراین بنبست اصلی حکومت آخوندی با مردم و مقاومت سازمانیافته آنها است که آن را در دام بحران سرنگونی گرفتار کرده است.
واقعیت دیگر این است که بنبست و بیراهحلی، ذاتی نظام آخوندی است، زیرا که در اساس هیچ مشروعیت تاریخی و مردمی ندارد و نتوانسته و نمیتواند پاسخگوی کوچکترین نیازهای مردم باشد.
نظامی که نه مبتنی بر مردم بلکه مبتنی بر سرکوب است و هر زمان هم که مردم به خیابانها میریزند و تیغ سرکوب کند میشود، بیشازپیش در تنگنا و بنبست قرار میگیرد.