دکتر بهروز پویان، کارشناس علوم سیاسی از تهران
مسعود رجوی در پیام شماره ۱۷ ارتش آزادیبخش ملی ایران پس از قیام تعیینکننده آبان ۹۸ با بیش از ۱۵۰۰ شهید از فرزندان میهن گفت: «استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محلهها و شهرهای شورشی محک خورد. مردم و مقاومت ایران با بهای سنگین و خونین به جهشی عظیم و بازگشتناپذیر دست یافتند. این بیمهنامه ما در تحولات آینده است».
گمان میکنم نیازی به توضیح نیست که آنچه در آن قیام خونین اما شکوهمند روی داد تا چه اندازه منطبق با استراتژی ارتش آزادیبخش ملی ایران یعنی سازماندهی تیمها و هستههای مبارزه در قالب کانونهای شورشی در تمامی شهرهای میهن بود. این موضوع را خود رژیم بلافاصله پس از قیام آبان به زبان آورد و خامنه ای با عصبیتی بیمانند در حالیکه فقط عمامه بر زمین نکوبید اصل و فرع قیام آتشین آبان ۹۸ را یک راست به مجاهدین خلق ایران نسبت داد. اگر در قیامهای پیشین بهویژه در دیماه۹۶ رژیم تلاش کرد برای سمتدهندگان قیام با گشادهدستی کثرتی قائل شود و پای دولتهای خارجی و بقایای سلطنت مدفون را وسط بکشد، اما این بار دیگر چهره قیام و مکانیزم عمل قیامکنندگان جایی برای کثرتگرایی رژیم در ترسیم نیروی برانداز و مؤثر و تعیینکننده باقی نگذاشت و با ارائه نشانیها و ویژگیهای قیام تنها یک نیروی واقعی برانداز را معرفی کرد. اگر روزنهای هم برای مزدوران و خائنان وابسته و پیوسته رژیم در داخل و خارج کشور در بالا کشیدن لاشه سلطنت مدفون و نمایش آن بهعنوان نیرویی همتراز ارتش آزادیبخش ملی ایران و کانونهای شورشیاش باقی مانده بود، شعارهای قیام دیماه ۹۸ در تهران و شهرهای دیگر در نفی شیخ و شاه، آرزوی رژیم در ایجاد فاصله میان قیام و استراتژی ارتش آزادیبخش را به گور سپرد.
رژیم در نسبت دادن قیام به سازمان مجاهدین خلق ایران به سه ویژگی بارز اشاره کرد: پیشتازی زنان، سازماندهی قیامآفرینان در تیم و دستههای چند نفره و برجسته بودن سلاح آتش در عمل انقلابی قیام کنندگان. این سه ویژگی در واقع بخشی از همان ویژگیهای کانونهای شورشی است که طی چند سال اخیر در عملیات مختلفی که در داخل کشور انجام دادهاند بروز داشته است.
کانونهای شورشی که طی چند سال اخیر و بهویژه از پس قیامهای ۹۶ به این سو کمیت و کیفیت آنها بهطور تصاعدی فزونی داشته، استراتژی پیشنهادی مسعود رجوی فرمانده بیبدیل ارتش آزادیبخش ملی ایران برای دوران تغییر و سرنگونی بود که با فرمان تشکیل یکانهای ارتش آزادی در داخل کشور شکل گرفتند. قیامهای ۹۶ تا ۹۸ میدان آزمون این استراتژی بود که در آبان ۹۸ بهعنوان یک استراتژی تعیینکننده و موفق از این آزمون سربلند بیرون آمد. از اینرو بود که فرمانده ارتش آزادیبخش ملی ایران از آن بهعنوان محک خوردن استراتژی ظفرنمون یاد کرد. تا پیش از این محک جدی و تعیینکننده، کانونهای شورشی طی عملیات متعدد روزانه در تمامی شهرهای میهن مراکز جهل و غارت و جنایت رژیم را به آتش کشیده بودند و این کار با سازماندهی کانونها در دستههای چند نفره و حضور و درخشش خیرهکننده زنان و دختران انقلابی میهن انجام شده بود. اینها همان ویژگیهایی بود که رژیم بهعنوان خصوصیتهای قیام آتشین آبان ۹۸ مطرح کرد. در واقع سازماندهی، پیشتازی زنان و دختران و پاسخ آتشین به سرکوب و جنایت مستمر رژیم، خصلت برجسته سازمان مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران است که اکنون در کانونهای شورشی تبلور یافته است. در فاصله دو ساله میان قیامهای دیماه ۹۶ و آبان و دیماه ۹۸، جامعه انفجاری و انقلاب ایران در چند مرحله قیامهایی را ترتیب داد که استمرار قیامهای فاز سرنگونی را معنادار کرد. این رویداد البته اتفاقی نبود و میتوان گفت آنرا به واکنشهای خودبهخودی جامعه عاصی نسبت داد. آنچه که بهطور منطقی موجب استمرار قیام و زنده نگهداشتن حالت تهاجمی جامعه نسبت رژیم شد همان عملیات مستمر کانونهای شورشی بود که ضمن رواج تهور و بیباکی و دریدن تور اختناق سهمگین رژیم، الگوی عمل مؤثر در قیام گسترده را ارائه میکرد. از اینرو بود که قیام آبان ۹۸ فاز سرنگونی را به پیاده کردن الگوی عمل استراتژی کانونهای شورشی به سطحی نوین و غیرقابل بازگشت ارتقا داد. از پس قیامهای ۹۸ رژیم درجه انقباض سیاسی و اختناق را به حداکثر رساند تا از پیشروی جبهه قیام جلوگیری کند. اما آنچه این محاسبات گریزناپذیر رژیم را برهم زده و میزند، استراتژی کانونهای شورشی است که رژیم در مقابل آن مستاصل مانده و هیچ کنترلی روی ارتقای کمی و کیفی آن ندارد. اگر قیام آبان ۹۸ خودبهخودی بود شاید رژیم میتوانست با راهحل اختناق حداکثری و انقباض شدید فاز سرنگونی را معلق کند، اما استراتژی کانونهای شورشی بهعنوان موتور دینامیک قیام همه راهها را بر رژیم بسته است و سرنوشتی گریز ناپذیر و خارج از همه چارهاندیشی هایش، پیش پای آن گذاشته است. به میزانی که رژیم بر ایجاد موانع برای معلق کردن سرنگونی با انقباض و اختناق شدید و گستردن میدان مین کرونا افزوده است، کانونهای شورشی نیز برای اضمحلال این بنبستها بر کمیت و کیفیت عملیات خود افزودهاند. قیام آتشین دلاوران بلوچ در اسفندماه گذشته، نتیجه مجموعه عملیات اختناق شکن و دشمن کوب کانونهای شورشی در سال۹۹ را مهر و امضا کرد و با پاسخ مسلحانه به توحش رژیم، ورود قیام به مرحله تازه را اعلام کرد. این استمرار و جهش و ارتقای کیفیت قیام، همان بیمهنامه تحولات آینده بود که مسعود رجوی، فرمانده ارتش آزادیبخش ملی ایران، در پیام پس از قیام خونبار و شکوهمند آبان ۹۸ از آن نام برد. بیمهنامهیی که سربلندی کانونهای شورشی در آزمون قیام آتشین خلق، آنرا امضا کرد و به آن اعتبار داد.
مرحلهای که کانونهای شورشی با رزم و عملیات مستمر خود در سال۹۹، بهرغم موانعی که رژیم بر سرراه قیام گذاشته بود، آغاز آنرا برای سال جدید بشارت دادند، ارتقای کیفیت قیام تا سطح مبارزه قهرآمیز انقلابی و جنگ صد برابر برای سرنگونی رژیم فاشیستی ولایت فقیه است که آنرا مسعود رجوی در پیام اخیر خود بهمناسبت نوروز در قالب یک مسئولیت انقلابی به همه اعضای کانونهای شورشی و نیروهای انقلاب نوین مردم ایران اینچنین ابلاغ کرد: «مثل بقیه مجاهدین و اعضای پایدار مقاومت، مثل کانونهای شورشی و زندانیان سر موضع و مثل یاران شورشگر و اشرفنشان در ایران و سراسر جهان برای این زندهام و نفس میکشم که در میهن اشغال شده و اسیر، فلک دیکتاتوری دینی را سقف بشکافیم و با جنگ صد برابر طرحی نو دراندازیم».
آنچه شورانگیز بود پاسخ حاضر حاضر کانونهای شورشی به این فرمان و ابلاغ مسئولیت فرمانده ارتش آزادیبخش ملی ایران بود که نور امید را در شب تاریک وطن در دل همگان برافروخت، به گونهای که حتی ناباوران نیز چشم انتظار شکافتن سقف فلک دیکتاتوری دینی و درافکندن طرحی نو با جنگ صد برابر کانونهای شورشی و رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران و همه نیروهای انقلاب هستند.
فروردین ۱۴۰۰