شهر ایپر(Ypres) در بلژیک، یک «حافظهٔ تاریخی زنده» در وجدان جمعی جهان است. این شهر در جریان جنگ جهانی اول به یکی از اصلیترین میدانهای نبرد تبدیل شد؛ در آن نخستین بار سلاحهای شیمیایی، از جمله گاز خردل، در مقیاسی گسترده علیه سربازان بهکار گرفته شد و هزاران انسان بینام و نشان جانباختند(Winter، ۱۹۹۵). ویرانی کامل شهر و بازسازی آگاهانهٔ آن پس از جنگ، ایپر را به نماد پیوند میان رنج تاریخی، مسئولیت اخلاقی و تعهد به صلح تبدیل کرده است.
مراسم روزانهٔ «آخرین نواخته»(Last Post) در دروازهٔ منین که از سال ۱۹۲۸ تاکنون بیوقفه هر شب برگزار میشود، نوعی بازخوانی اخلاقی تاریخ است. این آیین، یادآور هزینههای جنگ و هشدار دائمی به نسلهای بعدی دربارهٔ فروپاشی کرامت انسانی در شرایط خشونت سازمانیافته است(King، ۲۰۱۴). از این منظر، ایپر یک «شهر-شاهد» است؛ شاهدی که سکوتش بلندتر از هر خطابه سخن میگوید.
در چنین بستری است که سخنرانی خانم مریم رجوی در شهرداری تاریخی ایپر، معنایی فراتر از یک موضعگیری سیاسی مییابد و به گفتگویی میان ۲تاریخ رنج و مقاومت بالغ میشود.
«این گریستن تاریخ برای فرزندان انسان است که رنج کشیدند و در عینحال بزرگداشت آنهاست.
پس بیایید به احترام کسانی که زندگی خود را در این حادثه غمناک از دست دادند، بایستیم و یک دقیقه سکوت کنیم»(رجوی، ۱۴۰۴).
پیوند حافظهٔ جنگ با تجربهٔ سرکوب در ایران
مریم رجوی در سخنرانی خود، آگاهانه از سرمایهٔ نمادین ایپر بهره میگیرد تا تجربهٔ تاریخی ایران معاصر را در افق اخلاق جهانی قرار دهد. اشارهٔ او به قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، کوششی برای ثبت این واقعه در حافظهٔ مشترک بشریت است.
در روایت او، همانگونه که سربازان گمنام ایپر در خاک بینشان آرمیدهاند، قربانیان قتلعام ۱۳۶۷ نیز در گورهای جمعی دفن شدند و حتی یاد و نامشان تحت سرکوب قرار گرفت. این همنشینی ۲تجربهٔ تاریخی، یک منطق اخلاقی مشترک را برجسته میکند: نفی فراموشی بهمثابهٔ شرط عدالت.
خانم رجوی با تأکید بر تداوم دادخواهی خانوادهها، بر این نکته دست میگذارد که انکار گذشته، خود شکلی از خشونت علیه کرامت انسانی است.
«دیدار امروز من از موزه «در دشتهای فلامان» یک دیدار ساده نبود؛ در هر قدم، در هر تصویر و هر صدا، درد و امید انسانهایی را حس کردم که صد سال پیش در همین سرزمین جنگیدند و جاندادند.
روایتهای تکاندهنده این موزه، گذشته را در مقابل ما زنده میکند. در تالارهای این موزه، سکوتی هست که سنگینتر از هر کلمه و پیامی هست که قویتر از هر خطابه بر ارزشهای صلح و کرامت انسانی تأکید میکند»(رجوی، ۱۴۰۴).
کرامت انسانی؛ مفهوم محوری در گفتمان مقاومت
در مرکز این سخنرانی، مفهوم «کرامت انسانی» قرار دارد؛ مفهومی که در سنت اندیشهٔ حقوقبشر، بنیان تمامی آزادیها و حقوق سیاسی تلقی میشود(Donnelly، ۲۰۱۳). رجوی این مفهوم را نه بهعنوان یک شعار انتزاعی، بلکه بهمثابهٔ جوهرهٔ مقاومت تاریخی مردم ایران بازتعریف میکند.
او استدلال میکند که فاشیسم دینی حاکم بر ایران، فراتر از کشتار فیزیکی، با تحقیر سیستماتیک زنان، تبعیض دینی، انکار حقوق ملیتها و اعمال اجبار ایدئولوژیک، در حال تخریب بنیادین کرامت انسانی است. از این منظر، شعار «نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری» به بیانی فشرده یک پروژهٔ سیاسی-اخلاقی است که هدف آن بازگرداندن حق انتخاب به انسان ایرانی است.
«این رژیم فراتر از کشتن انسانها، کرامت انسانی ملت ما را هدف قرار داده است؛ با تحقیر زنان، با تبعیض دینی، با اعمال اجبارات دینی، با نادیده گرفتن حقوق ملیتها و با انکار حق آزادی و حق انتخاب آحاد مردم ایران. از جمله حق انتخاب آزادانه پوشش برای زنان. برای این است که ما همچنان تکرار میکنیم: نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری.
جنبش ما درگیر یک نبرد سخت است برای آزادی، کرامت انسانی، برابری زن و مرد و حقوقبشر» (رجوی، ۱۴۰۴).
حقوقبشر سنگسارشده و سیاست صلح
خانم رجوی پیوندی مستقیم میان وضعیت حقوقبشر در ایران و صلح منطقهیی و جهانی برقرار میکند. این استدلال بر این پیشفرض استوار است که رژیمی که در درون مرزهای خود بر اعدام، سرکوب و خشونت ساختاری تکیه دارد، در بیرون نیز ناگزیر به جنگافروزی و بیثباتسازی متوسل میشود.
در این چارچوب، مطالبهٔ یک ایران غیراتمی، جدایی دین و دولت، لغو مجازات اعدام و برابری زن و مرد، مؤلفههایی از یک سیاست صلحمحور جهانی معرفی میشوند. تکرار این گزاره که «آزادی ایران نیاز همهٔ جهان است»، تلاشی است برای خارجکردن مسألهٔ ایران از حاشیهٔ سیاست بینالملل و قرار دادن آن در متن دغدغههای امنیت انسانی.
ایپر بهمثابهٔ تریبون اخلاقی مقاومت
انتخاب ایپر، «شهر صلح»، برای طرح این پیام، تصادفی نیست. مریم رجوی با ایستادن در کنار حافظهٔ قربانیان جنگ جهانی اول، مبارزهٔ نسل جوان ایران علیه سرکوب را در تداوم همان نبرد تاریخی برای کرامت انسان قرار میدهد. فراخوان او به شناسایی مبارزهٔ مردم ایران، در واقع دعوتی است به همپیمانی اخلاقی میان تاریخهای متفاوت اما رنجهای همریشه.
بدینسان، سخنرانی ایپر را میتوان تلاشی دانست برای تبدیل مقاومت سیاسی به گفتمانی جهانی؛ گفتمانی که در آن یادآوری، دادخواهی و صلح، ۳ضلع یک مثلث اخلاقیاند که بدون هر یک، ۲ضلع دیگر نیز فرومیریزند.
منابع:ـ
[۱] سایت مریم رجوی. «سخنرانی در شهرداری شهر تاریخی ایپر در بلژیک». ۲۱آذر ۱۴۰۴
[۲] Donnelly، Jack. Universal Human Rights in Theory and Practice. 3rd ed. Ithaca: Cornell University Press، 2013
[۳] Donnelly، Jack. Universal Human Rights in Theory and Practice. 3rd ed. Ithaca: Cornell University Press، 2013
[۴] King، Alex. Memorials of the Great War in Britain: The Symbolism and Politics of Remembrance. Oxford: Berg، 2014
[۵] Winter، Jay. Sites of Memory، Sites of Mourning: The Great War in European Cultural History. Cambridge: Cambridge University Press، 199 5