در آمارهای کوچک نمایی شده و رسمی حکومتی بین ۳۰ تا ۵۰درصد مردم زیر خط فقر هستند، اما آمار واقعی بعضاً در جنگ گرگها و در لابلای بعضی از اعترافات رسانهها و مقامات حکومتی برملا میشود.
در سال۹۶ پاسدار قالیباف در مناظره خیمهشببازی انتخابات ریاستجمهوری اعتراف کرد فقط ۴درصد مردم در رفاه هستند و ۹۶درصد آنها در فقر هستند.
روزنامه آرمان ۲۶اردیبهشت ۱۴۰۰از قول محمد شریعتمداری وزیر کار و رفاه اجتماعی دولت روحانی نوشت: «جز دهک دهم بقیه مردم نیازمند یارانههای مستقیم و غیرمستقیم هستند».
این وزیر دولت روحانی همچنین اعتراف کرد «ازسال ۱۳۹۶ جمعیت زیر خط فقر به دو برابر افزایش یافت».
روزنامه رسالت ۲۶خرداد ۱۴۰۰ نیر از قول رئیس اتاق بازرگانی رژیم در تهران از «افزایش دو برابری جمعیت زیرخط فقرکشور» خبر داد و در این رابطه اضافه کرد: «رشد تورم موجب شد فاصله طبقاتی در کشور افزایش یافته و جمعیت زیر خط فقر افزایش پیدا کند».
در زمینه فقر گسترده در میان مردم روزنامه همدلی ۲۲خرداد ۱۴۰۰گامی فراتر رفت: «بیشتر خانوارهای ایرانی در حال حاضر در رسته فقر مطلق ارزیابی میشوند. فقر مطلق، صورتی شدید و گسترده از فقر است که در آن، افراد نمیتوانند نیازهای اولیه خود و خانوادهشان، از جمله خوراک، آب سالم، بهداشت، آموزش، مسکن و البته اطلاعات را تأمین کنند. بر اساس تعریف سازمان ملل متحد، در سال۲۰۲۰میلادی، درآمد پایینتر از ۲.۱۹دلار در روز به ازای هر نفر، موجب میشود که فرد به زیر خط فقر مطلق برود. این مفهوم به آن معنی است که امروزه هر فرد در ایران که کمتر از ۵۰هزار تومان برای خرج کردن داشته باشد، زیر خط فقر مطلق زندگی میکند، مبلغی که برای یک خانواده چهار نفره، حدود ۶میلیون تومان در ماه خواهد بود.
در حال حاضر سطح رفاه خانوادههای ایرانی به پایینترین حد خود در چند دهه پیشین رسیده است و نشانهها حاکی از آن است که این روند نزولی در آینده نیز ادامه خواهد داشت و حتی از بین رفتن تحریمها هم علاجی برای بازگشت به شرایط پیشین، ایجاد نخواهد کرد».
با این توصیف بسیار روشن است که جمعیت حدود ۴۲میلیون نفری خانوارهای کارگری ایرانی و بیشتر خانوارهای کارمندی زیر خطر فقر مطلق هستند، چرا که درآمد آنها «به حدود ۶میلیون تومان در ماه» نمیرسد.
به گفته یک کارگزار حکومتی با عنوان رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران، ۳۹درصد افزایش حقوق امسال کارگران نهایتاً میتواند ۱۰ تا ۱۵درصد هزینههای معیشتی این قشر را تأمین کند» (روزنامه رسالت ۱۱اردیبهشت ۱۴۰۰).
البته این وضعیت افرادی است که شاغل و درآمدی داشته باشند و تکلیف ارتش بیکاران، افراد کارتن خواب، گورخواب، پشتبام خواب و... مشخص است که دایم باید گرسنه و محتاج نان خالی باشند.
این امر بیانگر این است که رژیم بهطور مساوی و عادلانه! فقر را در میان اکثریت قریب به اتفاق مردم تقسیم و ما به ازای آن ثروت را نیز بهطور عادلانه! بین سردمداران و اقلیت ۴درصدی وابسته خود توزیع کرده است.
توزیع عادلانه! فقری که باعث شده بسیاری از مردم خصوصاً نیروهای تحصیل کرده و متخصص از کشور مهاجرت کنند و یا بسیاری دیگر در فکر مهاجرت به سایر کشورها باشند. آنها هم که امکان ندارند باید با سفرههای خالی و بیرونق روزگار سر کنند.
این وضعیت ناشی از فساد نهادینه و اقتصاد رانتی است که عوامل حکومتی با پشتیبانی حاکمیت آخوندی توانستهاند با چپاول اموال ملت به ابربدهکاران بانکی تبدیل شوند.
در جریان مناظرات خیمهشببازی انتخاباتی اسم ۱۱نفر از آنها و میزان بدهکاریشان به بانکها مشخص شد که مجموع رقم پولهای به غارت رفته توسط آنها سرگیجه آور است.
این ابربدهکاران که محصول ساختار فاسد سیاسی و اقتصادی هستند، جزو عوامل دست چندم در حاکمیت بودهاند.
درمناظرات تلویزیونی کاندیداهای نمایش انتخاباتی، آنها به دفعات در زمینه لزوم مبارزه با فساد و اصلاح ساختار اقتصادی پوشالبافی کردند، این در حالی است که آنها خود از عوامل این حکومت و وضعیت فاسد سیاسی و اقتصادی هستند.
از آنجا که ساختار نظام تمام فاسد است، وضعیت معیشتی مردم در شرایطی بهبود پیدا میکند که تمامیت ساختار نظام ولایت فقیه ویران و نظامی مردمی بر خرابههای آن بنا شود. این همان هدف مقدسی است که مردم و جوانان شورشی بهدنبال تحقق آن هستند.