آشفتگی در بازارها
طی چند روز گذشته قیمت دلار و طلا بار دیگر افزایش یافت. دلار به بالای ۱۷۰۰۰تومان رسید و طلا هم بشکل سکه بهار به ۷۴۵۰۰۰۰تومان جهش کرد. این افزایش قیمتها اولین آثار «جهش تولید» هستند که خامنهای وعده آن را داده بود!
گرچه شاخص بورس در این مسابقه عقب ماند و با ۱۹هزار واحد کاهش به زیر یک میلیون واحد تنزل کرد، اما بازار مسکن سر در گریبان بلاتکلیفی قرار دارد و خریدار و فروشنده از هر اقدامی دست نگه داشتهاند. از همه اینها آشفتهتر وضعیت تولید و ورود و خرید و سود و زیان بازار خودروست.
بانک مرکزی: وضعیت امروز بازارها سختتر از تابستان ۹۷ نیست
همتی رئیس بانک مرکزی برای قوتقلب دادن به مردم پس از افزایش قیمت دلار و طلا و سرگردانی سایر بازارها دست به مقایسه وضعیت امروز با تابستان ۱۳۹۷ زد و یادآوری کرد که در شروع تحریمها مملکت در چه شرایط وخیمی بود؛ بازارهای ارز، سکه و سایر داراییها بهشدت بههم ریخته بود؛ و نرخ دلار تا بهکجا بالا رفته بود. وی اولتیماتوم داد که الآن درست است که شرایط دشوار است و انتظارات تورمی بالا رفته است ولی صبر کنید تا ببینید!
«در روزهای آتی، پیشبینیهای بانک مرکزی از تورم یکسال آتی و «تورم هدف»، اعلام خواهد شد.. . روند در حال بهبود بوده و قابل مدیریت و ثبات نیز قابل اعاده است».(اقتصاد نیوز. ۲۹ اردیبهشت۹۹)
افزایش قیمتها نشانه تورم و افت ارزش پول ملی
با اینکه تبلیغاتچیهای حکومتی افزایش آسانسوری نرخ طلا، دلار و سکه را کماهمیت نشان میدهند و کاهش واحد بورس را هم طبیعی و ناشی از استراحت این بازار میدانند اما بخش دیگری از بازار و مردم نگران از روند اوضاع و احوال، این حرفها را واقعی ندانسته و دوباره به بازار دلار و طلا بازگشتهاند؛ و دلیل آن هم مشاهده افزایش قیمت کالاها و خدمات بهطور محسوس و تلاش برای جلوگیری از کاهش ارزش سرمایههای در دسترسشان است؛ امری که رئیس بانک مرکزی هم آنرا تأیید کرده است و بهعنوان «تورم انتظاری» مهر تأیید به آن زده است. کامران ندری کارشناس حکومتی این تحولات را اینگونه ارزیابی میکند:
«.. . بیشک سرمایهداران خردی که نگران سرمایههای خود در بازار بورس هستند و از سقوط بازار بورس واهمه دارند، بهدنبال بازارهای دیگری برای حفظ ریال خود هستند. در این بین بازار سکه و طلا و ارز کمخطرتر و ریسک کمتری نسبت به بازار سرمایه دارد، بنابراین با کاهش شاخصهای بورس برخی از سرمایهداران خرد به سمت بازار سکه و خرید گواهی سپرده طلا از بانک مرکزی حرکت کردهاند و بخشی از گرانی بازار سکه ناشی از ورود همزمان مردم و بازار سکه برای خرید در این بازار سرمایهیی است».(قدس آنلاین. ۲۹اردیبهشت ۹۹)
پیشبینی مؤسسه فیچ سلوشنز از آینده اقتصاد ایران
وضعیت بیثبات اقتصاد رژیم آخوندی تنها مورد بررسی محافل و رسانههای حکومتی نیست بلکه آنقدر واضح و آشکار است که مؤسسات معتبر خارجی نیز به آن اذعان دارند. مرکز پژوهشهای اتاق ایران، گزارشی از مؤسسه فیچ سلوشنز (بیزنس مانیتور سابق) ترجمه و منتشر کرده و به پیشبینی برخی متغیرهای اقتصادی در ایران پرداخته است. این مؤسسه فشارهای تورمی را بهمراه دیگر متغیرها عامل خطر ابتلای ایران به بیثباتی شدید اقتصادی در آینده ارزیابی میکند. فشارهایی که هماکنون نیز بالاست. در این گزارش آمده است کسری بودجه ایران از ۴. ۸درصد به ۵. ۶درصد تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد که احتمالاً از طریق ترکیبی از کاهش ذخایر و استقراض داخلی تأمین میشود. کسری بودجه عامل این افزایش خواهد بود؛ بهعلاوه کاهش درآمدهای نفتی منجر به کاهش درآمدهای مالیاتی نیز خواهد شد. از سوی دیگر بودجه بهداشت در شرایط کرونایی هزینهها را افزایش داده که خود باعث افزایش فشارهای تورمی میگردد. چنانچه وضعیت تولید نفت و کاهش شگفتانگیز قیمت آن را نیز در نظر بگیریم، میتوان کاهش فوقالعاده درآمد دولت ایران را بهسادگی حدس زد».
این گزارش ترس و نگرانی رژیم آخوندی را از واکنشهای مردم اینچنین بیان میکند:
«در حالیکه مقامات، بهدلیل ترس از ایجاد نارضایتی اجتماعی، از افزایش چشمگیر مالیاتها خودداری میکنند. دولت برای کسانی که در همهگیری کووید۱۹ گرفتار شدهاند، سه ماه مهلت جهت پرداخت مالیات در نظر گرفته است».(ایمنا. ۲۹اردیبهشت)
تدبیر و امید در دامگه حادثه!
رژیم آخوندی چنان در گرداب بحرانهای اقتصادی و اجتماعی غوطه میخورد که کارشناسان خارجی اقتصادی نیز به احتمال بالای اعتراضات و واکنشهای مردمی در برابر این رژیم ورشکسته اذعان میکنند. این ارزیابی از موضع دلسوزی و برای کمک به نظام ولایت فقیه از سوی کارشناسان حکومتی هم مورد تأیید قرار گرفته است ولی هشدار میدهند که تدابیر و راهکارها ممکن است پاسخ لازم دربر نداشته باشند و با یادآوری قیام آبان۱۳۹۸ خاطرنشان میکنند:
«شورشها و اعتراضات چندباره شهروندان در داخل ایران تقریباً هر دو هفته شدیدترین تکانهها را برای کشور رقم زد. ایران در دامگه حادثه قرار گرفت و بدترین آنها نیز در حال ۱۳۹۸ رقم خورد و نتیجه آن بیثباتی سیاسی و اقتصادی و به نتیجه نرسیدن امیدها و تدبیرها بود.. . تندروها و عوامفریبان برای در اختیار گرفتن قوه مجریه برنامه ناامیدسازی و تداوم بحرانها را در یک سال باقی مانده در نظر دارند.. . دامگه حادثه میتواند تدبیر و امید را در خود غرق سازد، شهروندان را ناامید و تندروها را مسلط و کشور را در دچار عقبگرد و بیثباتی کند اما تأکید بر نظر متخصصان و نخبگان و رعایت قانون بار دیگر مرجعیتها را حفظ و ایران را از خطر پیش رو حفظ میکند.(اقتصادنیوز. ۲۹اردیبهشت ۹۹)
بهرغم این چارهاندیشیها و نصیحت و انذار، آنچه معلوم است این است که آن «دامگه حادثه» [بخوانید قیام و سرنگونی] اینبار بهشدتی بیشتر در پیش روی رژیم آخوندی است و از آن گریزی ندارد.