728 x 90

تجویز خشونت‌پرهیزی در خدمت بقای دیکتاتور

تجویز خشونت‌پرهیزی در خدمت بقای دیکتاتور
تجویز خشونت‌پرهیزی در خدمت بقای دیکتاتور

در صحنه سیاسی امروز ایران هر فرد و جریانی در قبال جنایات و ستم و چپاول ۴۴ساله نظام ولایت فقیه، راه‌حل و مسیری را در پیش می‌گیرد یا ارائه می‌دهد. در این نوشتار اما، ما می‌خواهیم به‌اختصار به بررسی راه و مسیری که نه راه، بلکه سراب و بیراهه است و مطلقاً در مقابل چنین حاکمیت ددمنشی واقعی نیست ولی بچه شاه و حامیانش، آن‌را با عنوان «خشونت‌پرهیزی» به‌عنوان راه‌حل خلاصی میهن از دست آخوندها ارائه می‌کنند بپردازیم و با ذکر فقط یک نمونه از بیشمار فاکت و نمونه در وحشیگری و جنایت آخوندهای ضدبشر، آن‌را واکاوی می‌کنیم.

کیان پیرفلک کودک ۱۰ساله معصوم با خانواده‌اش با خودرو در حال عبور از خیابانی در ایذه بودند. پاسداران جنایتکار به سمت خودرو آنها شلیک کردند، کیان را کشتند و پدرش را به‌شدت مجروح نمودند که در حال حاضر با ویلچر قادر به حرکت است. پدر و مادر کیان می‌گویند ما با چشمان خود دیدیم که نیروهای امنیتی به فرماندهی یک سردار سپاه، ماشین ما را به رگبار بستند و به‌همین خاطر از هیچکس دیگر در این رابطه در ایذه شکایتی نداریم، ولی کارگزاران حکومتی به‌جای قاتلان اصلی، جوانان ایذه را دستگیر کرده‌اند و با شکنجه و فشار گذاشتن روی آنها و گرفتن اعترافات اجباری می‌خواهند به این جرم، اعدامشان کنند. مادر کیان را هم که دادخواه خون فرزندش است از کار اخراج کرده‌اند.

به‌یاد داشته باشیم که این فقط روایت یک مورد از حدود ۷۵۰ شهید قیام شهریور ۱۴۰۱ و بیش از ۱۵۰۰ شهید در آبان خونین ۹۸ است که توسط مزدوران سرکوبگر حکومتی به‌شهادت رسیده‌اند. هم‌چنین صدها نفر بر اثر شلیک قاتلان آتش به اختیار خامنه‌ای به چشمشان، نابینا شده‌اند اما آیا به این جرم‌های بزرگ کسی دستگیر یا متهم شد؟
این در حالی‌ست که یک جوان به نام محسن شکاری فقط به جرم بستن خیابان و آتش زدن سطل زباله و ایجاد جراحت بر یک مزدور لباس‌شخصی بسیجی، در کمترین زمان به اعدام محکوم و حکم صادره بلافاصله اجرا شد.

در یک نمونه دیگر در عرض ۲ماه به‌جرم موهوم و ادعایی از سوی کارگزاران حکومتی در به‌هلاکت رسیدن یک مزدور بسیجی، دو جوان به نام‌های محمد حسینی و محمدمهدی کرمی، توسط بیدادگاه رژیم محاکمه و اعدام شدند و چندین نفر دیگر به حبس‌های ۳ تا ۱۵سال محکوم گردیدند.

در نقطه مقابل اما، بیدادگاه رسیدگی به جنایت ساقط کردن هواپیمای اوکراینی که طی آن ۱۷۶انسان بی‌گناه کشته شدند، ۳سال طول کشید و دست‌آخر متهم ردیف اول به ۱۳سال زندان محکوم شد! و متهمان اصلی که خامنه‌ای و سران و سرکردگان سپاه بودند، به جنایات خود در سرکوب و کشتار و اعدام ادامه دادند.

راستی در برابر چنین حکومت وحشی‌ای که تار و پودش از ظلم و جنایت و بی‌عدالتی تنیده شده، چه باید کرد؟
بچه شاه، سراب و راه‌کار انحرافی خشونت‌پرهیزی از طریق راه‌پیمایی سکوت، مبارزات مدنی و کارهای منفعلانه از این دست را تجویز می‌کند و حتی پا را از این فراتر گذاشته و در مورد دادخواهی خانواده شهیدان می‌گوید: «کسانی که می‌گویند «نه می‌بخشیم نه فراموش می‌کنیم» یعنی حس انتقام‌جویی را می‌خواهند ترویج بدهند، این، به دید من کمکی نمی‌کند».

البته بر اساس همان ضرب‌المثل ایرانی که «از کوزه همون برون تراود که در اوست»، این راه‌کار، زائیده ماهیت بچه شاه است و از کسی که ۴۴سال است با پولهای به سرقت رفته ملت ایران توسط پدرش، در ناز و نعمت در فرنگ زندگی می‌کند و تمام حرفها و مواضعش در این سالیان در خدمت بقای دیکتاتوری حاکم بوده و هرگز قیمتی هم در مسیر مبارزه با این رژیم نداده، انتظاری بیش از این نیست.

واقعیت این است که شعبده و سراب موسوم به «خشونت‌پرهیزی» که از قضا خواست و آرزوی خامنه‌ای و نظامش هم هست، به جز تسلیم‌طلبی و زندگی در زیر بارِ ننگ و ذلت، برای مردم و جز راه باز کردن برای جنایت و سرکوب بیشتر توسط حکومت و جز در خدمت بقا و ادامه حیات این نظام نیست.

واقعیت سرسختی که قانونمندی رابطه متقابل مردم را با هر هیأت حاکمه‌ای را تعریف و تعیین می‌کند، رفتار و تنظیم رابطه حاکمان با مردم است. وقتی که حکومت، پاسخ هر اعتراض مسالمت‌آمیز را با گلوله و گاز اشک‌آور و سرکوب می‌دهد، وقتی جوانان میهن و حتی کودکان را به خاک و خون می‌کشد و به چشم و سر آنها شلیک می‌کند، وقتی جوانان را هزار هزار به جرمِ طلب کردن حقشان، دستگیر و شکنجه می‌کند، وقتی حتی یک نفر به‌خاطر این همه کشتار و کور کردن و شکنجه و... دستگیر یا متهم و مجازات نمی‌شود و وقتی هزار جنایت و ستم و بی‌عدالتی دیگر روزمره جریان دارد، آیا به‌جز قهر انقلابی و آتش جواب آتش، برای کسانی که نمی‌خواهند تحت حاکمیت ظلم و جنایت خامنه‌ای در ذلت زندگی کنند، راه دیگری باقی می‌مانَد؟ در یک‌کلام جوانان دلیر میهن به تجربه دریافته‌اند که نظام سرکوبگر آخوندی زبانی غیر از زبان قهر و قدرت نمی‌فهمد و این همان مسیری است که هر روز که می‌گذرد حقانیت و اصالتش بیشتر اثبات می‌شود.

م.امید

مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b1cd99a5-6b3a-4693-bc55-2cc550de9567"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات