در شرایطی که سرنوشت سازوکار اروپا نامعلوم و در حالیکه قرار بود در مقابل تحریمهای گسترده اخیر که بر رژیم اعمال شده است راه نفسی برای آن باز کند، اما به اذعان بسیاری از مهرهها و رسانههای حکومتی این سازوکار بیخاصیت است.
SPV همان سازوکار ویژه اروپا است که باند روحانی و دولت او از جمله جواد ظریف چشم امید زیادی به آن دوخته بودند.
اما اکنون این وزیر خارجه دولت آخوند حسن روحانی است که به صراحت ناامیدی خود را نسبت به اروپا و SPV ابراز میدارد. جواد ظریف اعتراف میکند: «اروپاییها یک فرصت جدی داشتند در ایران و این فرصت را بهخاطر بیعملی و انفعال در برابر آمریکا یا ناهماهنگی داخلی یا فرصتطلبی(که میخواستند هم از منافع استفاده کنند و هم هزینهای ندهند) از دست دادند. متأسفانه اروپا آمادگی هزینه کردن را ندارد. این باعث میشود اروپاییها نتوانند از شرایط بینالمللی بیشترین استفاده را بکنند در شرایطی که میتوانستند و دیگران استفاده کردند. کسی که در قضیه SPV ضرر کرده اروپاست».(روزنامه خراسان ۴دی ۹۷)
در چنین فضایی از یاس و ناامیدی نسبت به اروپا و سازوکار ویژه آن است که آن بخش از حاکمیت آخوندی که چشم امید به اروپا دوخته بود، اندک امید خود را برای مقابله از تحریمها از دست داده و مهرههای آن نیز برای روحیه دادن به عناصر باند خود مجبورند گفتاردرمانی کنند.
سردمداران حاکمیت برای اینکه این گفتاردرمانیها را به خورد نیروهای وارفته نظام بدهند و این باور را در آنها به وجود بیاورند که گویا راهحلی در پیش روی نظام وجود دارد.
در زمره این گزافهگوییها حرفهای حاتمی، وزیر دفاع دولت روحانی است که در رابطه با تحریمهای اعمال شده بر صنعت خودرو میگوید: «دوستان خودروساز چند وقت پیش آمدند و گفتند بهشدت تحریم شدیم. من گفتم که مطمئن باشید همهٔ نیازهای شما در داخل کشور قابل تأمین است. همه بخشهای کشور میتوانند نیازهایشان را تأمین کنند. ظرفیت درون کشور بسیار زیاد است، کافی است نگاه به بیرون را قطع بکنیم و تمرکز به داخل داشته باشیم اعتقاد به درون داشته باشیم. اعتماد به جوانان داشته باشیم حتماً ما میتوانیم این شرایط تحریم امروز را تبدیل به یک فرصت طلایی برای کشور بکنیم.(تلویزیون شبکه خبر ۳دی ۹۷)
اما واقعیت این است وعده و وعیدها در رابطه با بیاثر کردن تحریمها آنچنان پوشالی است که درست در همان روزی که وزیر دفاع آخوند روحانی لاف بیاثر کردن تحریمها در مورد صنعت خودرو را میزد، محمدسعید سیف، مدیرکل ارتباط با صنعت در وزارت علوم، طی گفتگو با یک رسانه حکومتی در مورد پیآمد تحریمها اذعان کرد بازار کار برای دهه شصتیها فراهم نشده است و رژیم بر اثر تحریمها کاهش درآمدهای نفتی هم داشته است.(خبرگزاری ایلنا ۳دی ۹۷)
رسانههای حکومتی همچنین خبر دادند فاز ۱۱، تنها فاز باقیمانده میدان گازی پارس جنوبی است که روزگاری قرار بود بهعنوان نخستین IPC پرچمدار توسعه میادین نفتی و گازی ایران از طریق این قراردادها باشد، اما بهصورت مستقیم تحت تاثیر تحریمها قرار گرفت و نحوه توسعه آن فعلاً در هالهای از ابهام قرار دارد.(سایت فانوس ۳دی ۹۷)
این همان پروژهای است که به توتال سپرده شده بود و بعد از کنار کشیدن توتال به یک شرکت چینی واگذار شد. و حالا «زمزمههایی مبنی بر خروج شرکت چینی CNPC از این قرارداد هم به گوش میرسد».(خبرگزاری ایسنا ۳دی ۹۷)
رضا نصری، یک کارشناس حکومتی هم در وسط مجیزگویی از «دستگاه دیپلماسی» ناگزیر شد اذعان کند: «امروز مردم ایران زیر بار تحریم و فشارهای اقتصادی قرار دارند و فضای عمومی فعلاً تا حدود زیادی متأثر از همین فشارهاست».(خبرگزاری ایسنا ۳دی ۹۷)
بسیاری از کارشناسان رژیم در رستههای مختلف تولیدی به تنگنای تحریمها و لاعلاجی نظام اذعان کردهاند.
از جمله کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق ایران در گزارشی در مورد چالشهای آثار تحریم بر تولید و صادرات باغی نوشته است: «افزایش قیمت کالاهای اساسی وارداتی، کمبود نهادههای باکیفیت کشاورزی، افت صادرات، محدودیت در بازارهای صادراتی، افزایش هزینههای نهادههای کشاورزی وارداتی، افت کیفیت تولیدات بهدلیل عدم توفیق در واردات سموم با کیفیت بالا، عدم توفیق در جذب سرمایهگذاری، تهدید امنیت غذایی جامعه و موانع تکنولوژی روز از مهمترین پیامدهای اعمال تحریمها بر حوزه کشاورزی و صنایع غذایی کشور است که به همراه سیاستهای ناکارآمد دولت بهخصوص سیاستهای ناپایدار ارزی دولت، فعالان اقتصادی این عرصه را دچار مشکل کرده است». کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق ایران در ادامه این گزارش در مورد چالش سال آتی در اثر تحریمها نوشته است: «مشکل در تأمین بذر، نهال، کود و سموم با کیفیت، کاهش منابع، کاهش سرمایهگذاری در بخش باغبانی و دشواری در تأمین تکنولوژیهای روز از جمله مواردی است که منجر به کاهش کمی و کیفی تولیدات باغی در سالهای آینده خواهد شد».(روزنامه جهان اقتصاد ۳دی ۹۷)
البته اعتراف به اینکه تحریمها روزبهروز حلقهاش را بر گلوی اقتصاد درهمشکسته و به بنبست رسیده تنگتر میکند منحصر به موارد فوق نیست. اما همین اعترافها هم بیانگر این واقعیت است که هیچ راهکار جدی برای مقابله با آن وجود ندارد.
حاکمیت آخوندی راه و چاره را در اروپا میدید اما آنطور که از اظهارت ظریف برمیآید در این زمینه نیز امیدش به ناامیدی تبدیل شده است.
ملاحظه میشود در شرایطی که زمان زیادی از اعمال تحریمها نگذشته است، چگونه روزگار دشوار برای نظام و اقتصاد به بنبست رسیدهاش فرارسیده است.
روزگار دشواری که بیانگر پوشالی بودن بسیاری ادعاهای سردمداران آن در این سالیان از جمله پوشالبافی و دادستانسرایی علی خامنهای در زمینه «سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «حماسه اقتصادی» و بسیاری پوشالبافیهای دیگر.
همانطور که از خلال نمونه اعترافات فوق نیز برمیآید نظام آخوندی و اقتصاد در حال فروپاشی آن در دام تحریمها گرفتار آمده و بسیار شکننده هم شدهاند.
در زمینه شکنندگی نظام و اقتصاد آن همین بس که ۲دیماه سال ۹۶ قیمت دلار ۴۱۸۳تومان بود اما در تاریخ ۴دی ۹۷ قیمت آن به ۱۰۲۱۴تومان رسیده است و در یک مقطع هم به بالای ۱۹هزار تومان رسیده بود.
در سال ۹۶ صادرات نفت آن و میعانات گازی آن به مقصد کشورهای اروپایی ۲میلیون و ۶۰۰هزار بشکه بود اما پس از اعلام تحریمهای جدید پیشبینی بعضی از مهرههای حکومتی این است که صادرات نفت در ژانویه ۲۰۱۹ با تداوم فشارهای آمریکا به زیر یک میلیون بشکه در روز خواهد رسید.(سایت جماران ۲آذر ۹۷)
با اجرای تحریمها و افت صادرات نفت طبعاً درآمدهای ارزی هم کاهش خواهد یافت و اگر سازوکار ویژه اروپا اجرایی شود این درآمدها صرف خرید کالامیشود و اگر سازوکار ویژه اروپا اجرایی نشود و کانال مالی سوئیس که اخیراً مطرح شده اجرایی بشود رژیم تنها میتواند نفت در مقابل غذا و دارو صادر کند.
ملاحظه میشود که در اثر تحریمها آینده هولناکی در انتظار اقتصاد درهمشکسته است و طبعاً هر چه زمان هم بگذرد این آینده تاریکتر میشود، این در شرایطی است که هر روز هم شاهد انزوای بینالمللی و تنگتر شدن حلقه تحریمهای اقتصادی هستیم.
در ورای همه این واقعیتها واقعیت بالاتری هم وجود دارد که این فشار خارجی و تحریمها نیست که دست آخر سرنوشت رژیم را رقم میزند. فشارهای خارجی خود متأثر از فشارهایی هستند که در داخل و توسط مردم و کانونهای شورشی بر حکومت آخوندی وارد میآید. مقاومت و اعتراضهای مردمی و فعالیتهای کانونهای شورشی است که بهطور تام و تمام آینده را برای رژیم آخوندی تیره و تار کرده است.