اکنون که حکومت دجال تا کمرگاه در باتلاق سرنگونی فرو رفته، و تمامی رنگ و نیرنگش توسط مردم و مقاومت نقش بر آب گردیده، حنای نداشتهاش بیرنگ و پنبه ناریسیدهاش چُلِه گشته است و از طرفی ضربات پیدرپی جهانی و داخلی بر گیجیاش افزوده، لذا بهخاطر فرار چند روزه از مرگ محتومی که بیتردید گریبانش را خواهد گرفت، سرخود را به در و دیوار میکوبد. از هیچ شناعتی رویگردان نیست، از تمنا و دریوزگی و افکندن خود بهپیش پوتینهای تابهتا، از گرفتن و کشتن و شکنجه فوق حیوانی، از دزدیدن مخالفان و تصادف کردن آنها، از تهمت افتراهای خندهدار به مقاومت و مردم از قبیل: جاسوس اجنبی و عمال بیگانه و خرابکار و اراذل و اوباش و... آنچه از این طامات بافیها از پدرخوانده رضاشاهیاش به ارث برده است.
این روزها از فرط استیصال، چون گرازانِ گیجِ تیرخورده سرخود را به هر سوی میچرخاند. از جمله دخیل بستن به گور خالی رضاشاه به امید فریب مردم و عقب انداختن سرنگونی خود. به همین لحاظ توسط بسیجیها و بعضی پاسداران دوتیغه کرده و البته با استفاده از فقر و فلاکت مردم که بهدنبال مفری میگردند و القا این توهم که شاهزادهای مفلوک به دادشان خواهد رسید، سعی در انحراف شعارهای سرنگونی که تمامیت حکومت و خیمهگاه ولایت را نشانه گرفته است مینمایند به امیدی که، کبریت آبرفته بیخطر آرامش چند روزهای برایشان بیاورد.
لذا با توجه به موارد فوق واز آنجا که بهقول شعارهای آبادان قیام مردم و مقاومت خونبارش تماشاچی نمیخواهد، و از آنجایی که سکوت و بیتفاوتی میان عدالت و ظلم، جانبداری و کمک بیچونوچرا و تردید به ظالم است، از آنجاییکه: فقر و فلاکت و فحشا و خودکشی و دیگرکشی و اعتیاد و دزدی که حاصل حکومت جهل و جنایت است بر این زیباترین میهن چنبره زده لذا:
بر هر آزادیخواه است که اجازه به انحراف کشیده شدن شعارهای سرنگونی که خواستگاه قلبی مردم ایران است ندهد. و مردم را از ترفندهای مذبوحانه رژیم برای به انحراف کشاندن شعار اصلی مردم ایران که همان سرنگونی رژیم جلادان و جایگزین آلترناتیو دمکراتیک است آگاه سازد. . بیشک در سایه آزادی و دمکراسی جراحت و خستگی ایران و مردمش التیام خواهد یافت و بیتردید روان پاک هزاران شهید این سرزمین شادان میشود.
احسان ایرانی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است