728 x 90

تظاهرات بازار تهران، نمایی از فوران خشم عمومی

تظاهرات در بازار تهران
تظاهرات در بازار تهران

تظاهرات بازاریان تهران در ۹ دی ۱۴۰۳ بار دیگر نشان داد که جامعه ایران در حال عبور از مرحله آمادگی انفجاری به سمت کنش‌گری رادیکال و فراگیر است. این اعتراضات که از بازار کفاش‌ها آغاز شد و به‌سرعت به سایر رسته‌ها و سراهای بازار تهران گسترش یافت. این اقدام اگر چه واکنشی به بحرانهای اقتصادی و تورم سرسام‌آور بود، در جوهر خود نمونه‌یی از فوران خشم عمومی علیه ظلم و ناکارآمدی دیکتاتوری عمامه و نعلین محسوب می‌شود.

 

اقتصاد فروپاشیده

این اعتراضات در حالی صورت می‌گیرد که رکود اقتصادی، تورم افسارگسیخته و کاهش ارزش پول ملی، فضای کسب‌وکار را فلج کرده است. بسیاری از کسبه قادر به تأمین مواد اولیه یا فروش محصولات خود نیستند. افزایش نرخ دلار و وابستگی اقتصاد کشور به واردات، شرایط را برای فعالان اقتصادی به‌ویژه در بازار تهران، دشوارتر کرده است.

نرخ دلار که از مرز ۸۰ هزار تومان گذشته، عملاً شریان اقتصادی را مسدود کرده و بازاریان و اصناف را به ورطه تعطیلی کشانده است. این وضعیت، بازاریان را به خیابان کشاند. شعارهای «بازاری باغیرت حمایت، حمایت» و «ببندید، ببندید» آنان آشکار کننده خشم عمومی از فساد ساختاری و ناکارآمدی رژیم است.

 

نقش تاریخی بازار در مبارزات ایران

تاریخچه بازار تهران نشان می‌دهد که این نهاد فراتر از یک مرکز تجاری، به‌عنوان یکی از بازیگران اجتماعی و سیاسی در ایران عمل کرده است.

بازار تهران از انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن نفت گرفته تا انقلاب ۱۳۵۷، به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی، قدرت مردمی را به نمایش گذاشته است. امروز نیز این نقش تاریخی با پیوستن بازاریان به اعتراضات اقشار مختلف، بار دیگر پر رنگ شده است. اعتراض بازاریان نه تنها بر مبنای مسائل اقتصادی، بلکه بر اساس یک سنت تاریخی از مقاومت و مطالبه‌گری اجتماعی شکل می‌گیرد.

همبستگی بازار تهران با سایر گروه‌های معترض نظیر کارگران، بازنشستگان و معلمان، زنجیره‌یی از مقاومت را شکل داده که استبداد فرتوت دینی قادر به شکستن آن نیست.

 

نظام ولایت فقیه در محاصرهٔ بحرانها

اعتراضات بازار تهران در شرایطی رخ داده که رژیم ولایت فقیه به‌دلیل شکست‌های استراتژیک در منطقه، از سوریه تا عراق و لبنان، در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد. سقوط دیکتاتوری بشار اسد در سوریه و کاهش نفوذ منطقه‌ای، تنها بخشی از ضربات وارد شده به رژیم است. این شکستها در کنار بحرانهای داخلی، رژیم را در موقعیتی قرار داده که توان مقابله با موج اعتراضات مردمی را از دست داده است.

پیوستن بازار تهران به اعتراضات اقشار دیگر نظیر کارگران و بازنشستگان، می‌تواند فشار مضاعفی بر حکومت وارد کند. بازار به‌عنوان یکی از مراکز اصلی تأمین درآمد مالیاتی دولت، اگر دچار اعتصاب و توقف فعالیت شود، تأثیر مستقیمی بر منابع مالی حکومت خواهد داشت. این امر می‌تواند به کاهش قدرت سرکوب حکومت منجر شود.

از منظر سیاسی، تظاهرات بازاریان نشان‌دهنده فرو ریختن یکی از پایه‌های سنتی حمایت از حکومت است. این تحول نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه از نظر سیاسی نیز برای حکومت نگران‌کننده است.

 

جیغ‌های وحشت‌آلود نظام

همزمانی تظاهرات بازاریان با تجمعات حکومتی سالگرد ۹ دی، به‌وضوح نشان داد که رژیم حتی در مراسم نمایشی خود نیز قادر به ایجاد روحیه در نیروهایش نیست. سخنان ترس‌آلود امامان جمعه و مقامات حکومتی در این تجمعات، بیش از آن که نشان‌دهنده اعتماد به‌نفس رژیم باشد، از وحشت آنها نسبت به وضعیت کنونی حکایت دارد. از جمله، احمد خاتمی با بیان این‌که «۸ ماه قیام ۸۸ از ۸ سال جنگ سخت‌تر بود» و «هدف، براندازی نظام بود»، در واقع اذعان کرد که ولایت فقیه در برابر اراده مردم به‌شدت آسیب‌پذیر است.

بیانیه اخیر سپاه پاسداران نیز به‌روشنی از شکنندگی رژیم در برابر اعتراضات مردمی پرده برداشت. این بیانیه که «آمادگی سپاه و بسیج برای مقابله با ناامنی و فتنه‌افروزی» را اعلام می‌کند، در واقع اعترافی است به ترس عمیق رژیم از جامعه انفجاری و کانون‌های شورشی. تلاش سپاه برای نمایش اقتدار، در عمل نشان‌دهندهٔ درماندگی و فقدان راه‌حل‌های پایدار برای مواجهه با خشم عمومی است.

 

چشم‌انداز اعتراضات و سرنوشت رژیم

اعتراضات اخیر بازار تهران، به‌ویژه در همبستگی با سایر اقشار جامعه، پیام روشنی برای رژیم دارد: پایان نزدیک است. پیوستگی زنجیره‌یی اصناف و رسته‌ها، همراه با حمایت عمومی از بازاریان، نشان‌دهنده اوج‌گیری جنبشی است که دیگر قابل مهار نیست. این جنبش نه‌تنها بر مسائل اقتصادی متمرکز است، بلکه ریشه درخواست عمومی برای تغییر ساختاری و براندازی کامل رژیم دارد.

اعتراضات بازار تهران را باید در متن خیزش همگانی مردم ایران علیه استبداد و فساد تحلیل کرد.

یکی از پیامدهای مهم این اعتراضات، گسترش همبستگی میان اقشار مختلف جامعه است. از بازنشستگان و کارگران تا بازاریان و دانشجویان، همگی به نوعی از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی حکومت آسیب دیده‌اند. این همبستگی می‌تواند به ایجاد یک جنبش اجتماعی فراگیر منجر شود که توانایی تغییرات اساسی در ساختار قدرت را دارد.

امروز، بازاریان، کارگران، معلمان و بازنشستگان در کنار یکدیگر ایستاده‌اند و پیامشان روشن است: زمان تغییر فرا رسیده است. این اتحاد و همبستگی، زنگ خطری است برای رژیمی که سال‌ها با سرکوب و فریب، قدرت خود را حفظ کرده است. اکنون، این رژیم با بزرگ‌ترین بحران مشروعیت و پایداری خود روبه‌رو است و روزی که این اعتراضات به سقوط آن بیانجامد، دور نیست.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/53bbc255-f7e3-467b-bfb7-98e5bf3f1259"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات