رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت، در ابتدای سخنرانی خود خطاب بهاشرفنشانها و هموطنان شرکتکننده در تظاهرات بزرگ برلین پرسید: «چه کردهاید که جیغ و داد آخوندها علیه مقاومت را بهآسمان رساندهاید؟!». خانم مریم رجوی، خود پاسخ داد: «آنچه اتفاق افتاده در این خلاصه میشود که: در دریای رنج و خون مردم ایران، دکل سرنگونی پدیدار شده و رژیم به لرزه افتاده است».
تظاهرات بزرگ و باشکوه برلین، خود گواهی بود از سختکوشی، حاضر یراق بودن مقاومت ایران، مجاهدین و اعضا و هواداران آنها. تظاهراتی که در چارچوب گردهمایی سالانهٔ مقاومت ایران پیش از هر چیز بازتاب شرایط و واقعیت کنونی ایران است؛ ایرانی که از یکسو آخوندها میخواهند با سرکوب و ایجاد خفقان این پیام را بدهند که ساکت و خموش است و همه چیز زیر مهمیزهای آنان در کنترل است.
اما این مقاومت با بسیج گستردهٔ هموطنان آزاده از سراسر اروپا با برپایی چنین تظاهرات عظیمی باز هم نشان داد که ایران سراسر خروش است و فریاد؛ سراسر رزم است و ایستادن در برابر آخوندهای دیکتاتور. برای همین هم نام این تظاهرات «برای آزادی، بهسوی آزادی» و «همبستگی با مقاومت ایران و قیام» بود.
این تظاهرات بزرگ پژواک رزم و نبرد بیش از ۵هزار کانون شورشی بود که خانم رجوی دربارهٔ آنها گفت که «اعلام آمادگی میکردند و در مورد سرنگونی این رژیم میگفتند: میتوان و باید- میتوان و باید این رژیم را سرنگون کرد».
هر ناظر آگاهی میداند برپایی چنین تظاهراتی در این ابعاد، حاصل کار گسترده و ریزبافت از یکسو و توان سازماندهی از سوی دیگر است. امری که مجاهدین بهاتکای شبکهٔ عظیم نیرویی خود، طی این سالها توانستهاند کارزارهای طولانی و متعدد مانند آنچه بهتازگی در بلژیک و طی ۹ماه مداوم در سوئد شاهد بودیم را سازمان دهند. بنابراین در برهوت دعاوی بیپایه و لاف و گزافهای مدعیان میانتهی و در شرایطی که مردم زیر ستم ایران هیچ تکیه و پناهی ندارند، این تظاهرات پیام امید دارد و چشمانداز روشن پیروزی را نشان میدهد. چرا که هم قدرت و هم ارادهٔ مردم ایران برای سرنگون کردن رژیم را از طریق شبکهٔ کانونهای شورشی نمایان میسازد. همچنین صلاحیت و شایستگی بنای ایران آزاد و آباد و دمکراتیک فردا را بهاتکای تشکیلات پولادین و کارآمد مجاهدین و مقاومت ایران، بهنمایش میگذارد.
با همین قدرت عظیم هم هست که این مقاومت در برابر سیاستهای مماشات، از جمله لایحهٔ دولت بلژیک برای بازگرداندن دیپلمات تروریست رژیم میایستد، آن را بهچالش میکشد و تا همین جا در یک دستاورد چشم گیر، با حکم دادگاه بروکسل نمیگذارد مماشاتگران غافلگیرانه اسدی را بهآخوندها تحویل دهند.
پیش از این هم با همین قدرت بود که این مقاومت با خلق عملیات بزرگ چلچراغ جامزهر آتشبس را در حلقوم خمینی ریخت، در کلانبرنامهٔ ساختن بمب اتمی باز هم زهر، تحریم و انزوای بیمانند جهانی را نصیب آخوندها کرد، در خیزشها و قیامها با کانونهای شورشیاش خط نبرد صد برابر را پیش برد و طی ۴۰سال نبرد بیامان، رژیم را، هر چه از هم گسستهتر و فرسودهتر، در بنبست سرنگونی قرار داده است؛ همان که خانم مریم رجوی در سخنان خود خطاب بهتظاهرات بزرگ برلین گفت: «اوضاع به نقطهیی رسیده که نه رئیسی جلاد و نه بمب اتمی، دیگر اثر ندارد، ترفند شیخ برای احضار ارواح شاهان ساقط شده هم دردی دوا نمیکند. ارتجاع آخوندی در لبه همان گوری است که ارتجاع سلطنتی در آن افتاد. بله، ایران آزاد میشود و چنان که مسعود رجوی گفته است: «هیچ قدرتی در جهان نمیتواند مانع قیام و پیروزی مردم ایران شود».