بار دیگر در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی، ایرانیان آزاده در میدان «دانفرد روشرو»ی پاریس گرد آمدند تا به تعبیر زیبای مریم رجوی نشان بدهند که اگر چه نسل انقلاب۵۷ بارها قتلعام شد، به زنجیر کشیده شد، با دروغ و شیطانسازی بمباران شد، اما در نسلهای شورشی و قیامآفرین تکثیر شد و امتداد یافت.
شور آتشین اشرفنشانان در پاریس، قامت خبردار رزمآوران آزادی در اشرف، طنین انفجار سلسله عملیات کانونهای شورشی در میهن اسیر و نیز قلبهایی که با دیدن این صحنهها میتپند، نشان میدهد که آن انقلاب «نمرد و خاکستر نشد».
اگر میخواهیم ادامهداری و زندهبودن آن را ببینیم، «دیدنیها کم نیست». رودی لغزان از نگاههای گرم و اشتیاقآمیز، دستانی مصمم و آراسته به رنگینکمان پرچم ایران هر لحظه حسی زیبا و هنرمندانه را در بیننده ایجاد میکند.
در تظاهرات بزرگ ایرانیان آزاده در پاریس، زنان، مردان، جوانان و کودکانی را دیدیم که که از سراسر جهان گردآمده بودند تا در ساعتی که انقلاب آنها را فراخوانده بود، حاضر باشند.
نه هوای سرد، نه ساعتها سرپا ایستادن و میخکوب بودن بر پاشنههای خود، نه رنج سفری دراز از قارهها و کشورهای مختلف به پاریس مانع نشد که از این وظیفه ملی و انقلابی باز بمانند. مگر قضاییه جلادان در دادگاه کاریکاتوری خود برای این ایرانیان خطونشان نکشیده و نگفته بود:
«تروریسم به حدی در رگ و پی گروهک منافقین نفوذ کرده که آنها از هر فضایی برای انجام اقدامهای تروریستی خود استفاده میکنند» و افزود: «آنها با برگزاری اجتماعهایی برای ایرانیان خارج از کشور که قصد شرکت در انتخابات داشتند، مشکل ایجاد کردند» و «به وکالت از شکات به ایرانیان خارج از کشوری که آگاهانه یا ناآگاهانه در مقابل مراکز وابسته به جمهوری اسلامی حاضر شده و از گروهکهای تروریستی حمایت کردند، اعلام شکایت کرده و از دادگاه خواست مطابق قانون به این شکایت رسیدگی شود». ! (میزان. ۲۰تیر ۱۴۰۳)
اکنون این ایرانیان آزاده و اشرفنشانان شرافتمند و غرورانگیز هستند که ترهات دژخیمان خامنهای را به پشیزی نخریدند و سرسبزتر از پیش عزم خود را برای سرنگونی جزم کردند.
آنان با شنیدن صدای رسا و خروشان مسعود رجوی با شوری برگرفته از میلیشیای مجاهد خلق در امجدیه از شدت شوق گریستند و با بغضی زیبا در کنج لبانشان به روی یکدیگر مشتاقانه لبخند زدند.
به شکوه هر کدام از آنان بنگریم. هر یک شعلهای سوزان از اراده خلقی هستند که ایران را آزاد میخواهد. آزادی را گدایی نمیکند، آن را با مقاومت و فداکاری به دست میآورد.
آنان اگر چه سالیان به تبعید در قارهها و کشورهای مختلف جهان تندادهاند ولی دلهایشان تبعید نشده است. تا بناستخوان ایرانیاند و عاشق آزادی ایران.
آنان نسل در نسل رویان و بالندهاند. از «مهدی جاودان» تا «میلیشیا جاودان»، طنین زنده یک حقیقتاند. بههمین دلیل هرگز پیر نمیشوند، مرگ در صفوفشان راه ندارد. اگر پرچم از دست یکی بیفتد دیگری و دیگران هستند که آن را برگیرند و برافراشتهتر کنند.
آنان میدانند که بهقول مریم رجوی:
«دعوا هرگز بر سر این روش و آن روش نبوده و نیست. اصل دعوا و قلب دعوا این است که سرنگونی فاشیسم دینی، با هر میزان فداکاری که بخواهد، آری یا خیر؟
در این چند دهه ثابت شده هر کس که درد سرنگونی این دیکتاتوری را دارد، با جنبش مقاومت، دشمنی نمیکند و علیه نیروی جنگنده ضد رژیم با آخوندها همزبان و همصدا نمیشود».
آنان درد سرنگونی دارند و چاره را در انقلابی دیگر میدانند. انقلاب برای به زیر کشیدن نظام اعدام و قتلعام.
آنان میدانند که آزادی را با حرف خشک و خالی یا ادعاهای منطنطن نمیتوان به دست آورد، باید متشکل شد و «گردان» ها را تشکیل داد و بینگاه به پشت برای نابودی مستبدان به پیش تاخت.
ترنم «سرود ای ایران» بر لبان آنان، یادآور «سرود مارسیز» در انقلاب کبیر فرانسه است. از این رو حضورشان در خیابانهای پاریس تذکاری به وجدان بشریت معاصر است.
آنان آمدهاند تا بگویند از انقلاب۵۷ تا انقلاب دموکراتیک مردم ایران، هدف یک چیز است: سرنگونی استبداد و دیکتاتوری چه در شنل شاه یا عبای شیخ، چه در تاج سلطنتی یا عمامه آخوندی. این هدف با پرچمداری فرزندان راستین انقلاب ضدسلطنتی همچنان حفظ شده است.
برخلاف آن انقلاب این یکی انقلاب همه چیز دارد. خلقی آگاه و مصمم برای به زیر کشیدن فاشیسم و دیکتاتوری، آلترناتیوی برآمده از بیش از چهل سال رنج و شکنج و مبارزه مداوم، با پلتفرم مشخص و برنامه ۱۰مادهای برای ایران آزاد فردا، برخوردار از حمایتهای گسترده جهانی، ارتشی قامتافراشته و امتحان پسداده و تشکیلشده از فداکارترین فرزندان ایران و کانونهای شورشی در قلب میهن دربند.
برگزاری این تظاهرات بزرگ در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی در شکنندهترین وضعیت فاشیسم دینی، بار دیگر نگاهها را به سمت آلترناتیو معتبر و مستقل این رژیم جلب کرد و خواهد کرد.
راهکار نه در تندادن به وضع موجود و نه بازگشت به گذشته مدفون و تنفرانگیز، بلکه در پیشروی شتابان به سوی آیندهای تابناک است. آیندهای که عزمهای آهنین و دستان سازنده
آن را برپا میکنند.
بنر سرخ «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» نصب شده در این تظاهرات، بر پنجهگاه شیر میدان «دانفرد روشرو» این معنا را بارها خاطرنشان کرد.
آری: «نه شاه، نه شیخ، زنده باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران»