خبرهای پیدرپی کشف سلاح از کنار و گوشهٔ ایران چه پیامی را با خود دارند؟
آیا پذیرش ریسک خرید تفنگهای بدون جواز و تهیهٔ فشنگ در ابعاد کلان و جابهجایی آنها صرفاً با هدف سودجویی صورت میگیرد یا ضرورت دیگری در پساپشت این موضوع است؟ وانگهی مگر خریداران سلاح نمیدانند که در صورت دستگیری با مجازات سنگین مواجه خواهند شد، پس چرا اقدام به این کار خطرناک میکنند؟
چرا این پدیده طی سالهای قبل با این حدت و شدت در جامعهٔ ایران وجود نداشت؟
چه پارامترهایی در شکلدهی به آن عمل میکنند؟
آیا نمایش اسلحههای مختلف از کلت کمری گرفته تا تفنگهای شکاری و نیز کلاشینکف و سایر سلاحها نشانهٔ قدرت و اقتدار نظام ولایت فقیه است؟
و سرانجام سؤال نهایی: آیا توجه به سلاح و اشتیاق برای تهیهٔ آن خبر از ورود جامعهٔ عاصی ایران به فاز تمایل به درگیری مسلحانه دارد یا خیر؟
قیام آبان و یک درس سرخ
بیتردید ظهور و عرضاندام غیرقابل انکار چنین پدیدهیی در جامعهٔ ناراضی و آتشفشانی ایران نمیتواند بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی ـ اجتماعی کنونی باشد. واقعیت این است که جامعهٔ ایران پس از قیام آبان۹۸ دچار یک تحول کیفی شد. تحول کیفی این بود که نمیتوان با حاکمیتی که پاسخ یک اعتراض سادهٔ خیابانی را با گلوله و تیغ و تبر میدهد، با مسالمت رفتار کرد و انتظار داشت که در برابر مطالبات اجتماعی سر فرود بیاورد. آن هم در شرایطی که تعداد قابل توجهی از شهیدان قیام که دستشان خالی بود توسط نیروهای انتظامی، پاسداران، بسیجیها و لباس شخصیهای خامنهای با قساوت تمام، از فاصلهٔ نزدیک مورد اصابت گلوله قرار گرفتند.
مرور وقایع آبان ۹۸ نشان میدهد که نیروهای سرکوبگر وارد حومهٔ ماهشهر شده و با تیربارهای سوار بر زرهپوش، به سوی مردم در جادهٔ شهرکهای بعثت (ممکو) و چمران (جراحی) شلیک کردند. آنان حتی به جوانانی که برای در امان ماندن از گزند شلیکها و کور کردن دید شلیککنندگان به نیزارها پناه برده بودند، رحم نکردند. همزمان با شلیکهای مرگبار، نیزار را نیز به آتش کشیدند. این قتلعام زمانی رخ داد که خامنهای اینترنت را قطع کرده بود و میخواست در بیخبر گذاشتن جهان، جنایتهای خود را لاپوشانی کرده و قیام را مهار نماید.
آتش جواب آتش
مردم در قیام آبان با گوشت و پوست و استخوان و خونهای شتک زدهٔ عزیزان خود بر کف آسفالت دیدند که از این بهبعد حکومت جز با گلوله با اعتراضات سخن نمیگوید و از آن این نتیجه را گرفتند که باید آنها نیز با زبان تفنگها سخن بگویند. آتش جواب آتش.
اخبار کشف پیدرپی سلاح از کنار و گوشهٔ ایران حاکی از آن است که سلاح در حجم بالا بین مردم تبادل میشود. طبعاً بخشی از آن لو میرود و به گیر نیروهای انتظامی میافتد. شگفتانگیز اینکه بهرغم این لو رفتنها این پدیده متوقف نمیشود و هر روز شاهد خبر جدیدی از این موضوع هستیم. طبعاً جامعه از مجازات حمل سلاح اطلاع دارد، ولی این وضعیت بیانگر این است که این جامعه تمام راهها را پیموده و از دل تجارب خونین به این راهکار رسیده است.
ماحصل اینکه ورود عنصر سلاح به متن جامعه و تمایل عمومی برای خرید و در اختیار گرفتن آن، بیانگر تعمیق و رادیکالیسم اعتراضات خیابانی است. این راهی است که روندگان بسیار دارد. خلق از لحظهای که تصمیم بگیرد تمامقامت برای دفاع از شرف خود و دستیابی به آزادی با آتش جواب آتش را بدهد، بیگمان خواهد توانست استبداد خونریز دینی را از بنیان براندازد و آیندهای تابناک را برای خود و فرزندانش رقم بزند.