روز ۳اسفند سر رسید مصوبه مجلس ارتجاع موسوم به «قانون اقدام راهبردی در جهت لغو تحریمها» است که در آن بهدولت روحانی تکلیف شده در صورت لغو نشدن تحریمها از جانب آمریکا، تعهدات برجامی خود را نادیده بگیرد، تعداد سانتریفوژها و غنیسازی را افزایش دهد، اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کند، اجازهٔ بازرسی بهباززسان آژانس ندهد و...
نزدیک شدن ضربالاجل و بالاگرفتن تنش
اکنون شاهد بالاگرفتن تنش بین رژیم با آژانس و جامعه بینالمللی از یکسو و بالاگرفتن بحران در داخل رژیم و سردرگمی و اضطراب در سطوح بالای رژیم از سوی دیگر هستیم.
هدف از مصوبه مجلس و تعیین ضربالاجل (سوم اسفند) برای آن تحت فشار قرار دادن آمریکا و کشورهای امضاکنندهٔ برجام است که اگر تحریمها لغو نشود، رژیم بهحرکت خود در جهت دستیابی بهبمب اتمی ادامه خواهد داد. اعلام تولید مقدار کمی اورانیوم فلزی که اساساً در تهیه بمب اتمی کاربرد دارد و رژیم تعمداًً آن را بهآژانس اطلاع داد بههمین منظور بود. اقدامی که واکنش سخت سه کشور اما نکته اینجاست که در خود رژیم هم یک اضطراب و سردرگمی مشاهده میشود که خود را در دوگانهگوییها نه تنها در میان دو باند رقیب، بلکه حتی در داخل دولت روحانی نشان میدهد. از یکسو ظریف در واکنش بهبیانیه تروئیکای اروپایی با طلبکاری آخوندهای اتمی در یادداشت توئیتری خود نوشت: «بر اساس چه منطقی جمهوری اسلامی وظیفه دارد که اقدامات جبرانی خود را متوقف کند؟ (آیا) سه کشور اروپایی چه کاری در راستای عمل بهوظایفشان انجام دادهاند؟» (خبرگزاری تسنیم – ۹۹۱۱۲۴)
در همان روز عراقچی، معاون ظریف هم گفت: برجامی که رفع تحریمها در آن نباشد، اصلاً برای ما هیچ ارزشی ندارد» (باشگاه خبرنگاران جوان – ۹۹۱۱۲۴).
این در حالی است که دیگر سردمداران رژیم از جمله در وزارتخارجه پیوسته تأکید کردهاند که اجرای مصوبهٔ مجلس در مورد کاهش تعهدات برجامی بهمعنی خروج از برجام نیست. در همین رابطه خطیبزاده سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم در نشست خبری خود (۲۷بهمن) تأکید کرد که «موضع نظام تغییری نکرده و فعالیتهای اتمیش صلحآمیز بوده و صلحآمیز باقی خواهد ماند». اما در همان حال با ضد و نقیضگویی اضافه کرد که «اگر تا (۳ اسفند) تعهدات طرف مقابل (رفع تحریمها) انجام نشود دولت مکلف است پروتکل الحاقی را متوقف کند و در عینحال خاطرنشان کرد که نظارتهای فراپادمانی متوقف میشود و نظام بخشی از نظارتها را نگه خواهد داشت... در واقع نظام عضو پادمان و ان.پی.تی است ولی پروتکل الحاقی متوقف میشود».
در دو سر طیف
علت این سرگیجه و ضد و نقیضگویی در مجریان سیاست خارجی رژیم وقتی آشکارتر میشود که نگاهی بهمواضع متناقض مهرهها، تحلیلگران و رسانههای حکومتی بیاندازیم که اساساً در دو جبهه در برابر هم صفآرایی کردهاند. یک دسته اصرار میورزند که مصوبه مجلس بههر قیمت بایستی توسط دولت بهمرحله اجرا دربیاید. از جمله:
کیهان خامنهای با تأکید بر اینکه «هدف دولت بایدن درباره ایران با هدف دولت ترامپ» فرقی ندارد. تصریح میکنند که ماندن در برجام جز خسارت حاصلی ندارد.
روزنامهٔ جوان (۲۷بهمن) وابسته بهسپاه پاسداران هم در همین زمینه با حمله بهدولت روحانی که همچنان ملتمسانه خواهان تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران هستند، مینویسد: «مشکل دولتمردان ایرانی آن است که از درک مواضع تند بایدن در سیاست خارجی و از جمله برجام عاجزند و برخی اقدامات مثل موضع بایدن در قبال جنگ یمن و مهاجرت بهآمریکا یا بازگشت بهپیمانهای جهانی را نشانه نرمش او در امورات خارجی تلقی میکنند. بایدن در اولین سخنرانی مربوط بهسیاست خارجیاش حتی حاضر نشد درباره برجام یک کلمه سخن بگوید و این برای کسی که با دقت بنگرد، یعنی اوج تندروی و بدعهدی در سیاست خارجی».
در مقابل تحلیلگران در روزنامههای باند رقیب عواقب خطرناک خروج از برجام را گوشزد میکنند و آن را انتحار سیاسی و قرار گرفتن در برابر جامعه بینالمللی میدانند. از جمله:
روزنامهٔ حکومتی ستارهٔ صبح در سرمقاله ۲۶بهمن خود هشدار داد: که افزایش ذخایر اورانیوم و تولید اورانیوم فلزی موجب تغییر رفتار غرب و بازگشت آمریکا بهبرجام و لغو تحریمها نشده و نخواهد شد؛ بلکه حتی موجب رادیکالی شدن رفتار آنها نسبت بهایران خواهد شد». همین مقاله در ادامه خاطرنشان میکند: «برجام (بخوانید دستیابی رژیم بهبمب اتمی) دیگر فقط مسأله ایران و آمریکا نیست و بهکل جهان ربط پیدا میکند. در حال حاضر نه ایران تاب تحمل شرایط فعلی را دارد و نه آمریکا میتواند نسبت بهباز شدن گره اصلی بیتفاوت باشد».
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت (۲۵بهمن) هم هشدار میدهد: «در پی فعالیتهای هستهیی (نظام)، واشنگتن نیز ناچار بهتکرار شرایط ترامپ در قبال تهران خواهد بود... مواضع اروپا با نگرش بایدن و اعضای کابینهاش در قبال رفتارهای منطقهیی و برنامههای موشکی (نظام) همسو است».
ضربالاجل علیه خود!
از آن سو شاهد بیاعتنایی آمریکا و سایر کشورهای ۵+۱ در رابطه با ضربالاجل اعلام شده توسط رژیم هستیم. ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز جمعه در پاسخ بهسؤالی در مورد این ضربالاجل بار دیگر تکرار کرد که ایالات متحده بهضربالاجل خاصی چشم ندوخته است» (خبرگزاری فرانسه- ۲۷بهمن)
به این ترتیب بهنظر میرسد که رژیم با اعلام ضربالاجل سوم اسفند بهجای آنکه طرف مقابل را زیر فشار بگذارد، خود در آن گیر افتاده و در واقع بهتلهیی افتاده که خودش آن را کار گذاشته و اضطراب و دوگانهگویی در اظهارات و موضعگیریهای عوامل سیاست خارجی رژیم گویای همین واقعیت است.
اکنون بایستی منتظر ماند و دید که رژیم در روز سوم اسفند در این بنبست و تلهٔ خودساخته چه کار خواهد کرد. آیا بهگفته تحلیلگران باند روحانی تیر خلاص بهبرجام خواهد زد و در واقع بهخودش شلیک خواهد کرد یا بار دیگر چرخشمداری نموده و چشمهٔدیگری از «نرمش قهرمانانه» را بهنمایش خواهد گذاشت؟