728 x 90

تنش و دودستگی در فاشیسم دینی بر سر مذاکره با آمریکا

تنش و دودستگی در فاشیسم دینی
تنش و دودستگی در فاشیسم دینی

فاشیسم دینی حاکم بر ایران در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع تاریخی خود قرار گرفته است. بحران هسته‌یی بار دیگر به کانون منازعات سیاسی در درون حاکمیت تبدیل شده است. در این میان، بحث مذاکره با آمریکا، شکاف‌های عمیقی را در اردوگاه حاکمیت نمایان کرده است.

 

شمشیر داموکلس بر فراز نظام

بحران هسته‌یی، که در سال ۱۴۰۴ به اوج خود رسیده، عامل اصلی تشدید این اختلافات است. گزارشهای اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حاکی از افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده رژیم به سطوح نزدیک به تسلیحاتی است. این امر، واکنش تند کشورهای غربی و تهدید به بازگشت قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت را در پی داشته است. باند خامنه‌ای این وضعیت را فرصتی برای نشان دادن اقتدار نظام می‌دانند و معتقدند که هر گونه عقب‌نشینی، ایران را به سرنوشت لیبی دچار خواهد کرد. در مقابل،باند اصلاحاتی هشدار می‌دهند که ادامه این مسیر، ممکن است به درگیری نظامی منجر شود که با توجه به وضعیت شکننده اقتصادی و نارضایتی عمومی، نظام را از درون فرو خواهد پاشید.

 

اصلاحاتی در برابر پایداریچی‌ها

تندروهای وابسته به خامنه‌ای و نهادهای نظامی مانند سپاه پاسداران، هر گونه گفتگو را مصداق «فریبکاری» و «خودکشی سیاسی» می‌دانند؛ از سوی دیگر، اصلاحاتی‌ها، با توجه به فشارهای اقتصادی و تهدیدات نظامی، مذاکره را راهی برای کاهش تنشها و جلوگیری از فروپاشی داخلی می‌بینند.

غلامحسین کرباسچی، با اشاره به پاسخ نظام به نامه دونالد ترامپ، استدلال می‌کند که اراده‌ای برای مذاکره وجود داشته و این امر نیازمند «از خود گذشتگی» مذاکره‌کنندگان است. علی مطهری نیز با تأکید بر خواست بخشی از مردم برای مذاکره مستقیم، مخالفان را ناتوان از مانع‌تراشی می‌بیند. این دیدگاهها، در تقابل آشکار با مواضع گروه‌هایی قرار دارد که اصلاحاتی‌ها آنها را «تندروها» یا «افراطیون» می‌نامند.

محمود واعظی، از مقامات دولت حسن روحانی، در اظهارات خود به این تنش اشاره می‌کند و عصبانیت باند مقابل را نشانه‌ای از جدیت مذاکرات و نزدیک شدن به نتایج مثبت می‌داند.

«عصبانیت برخی از تندروها در مطبوعات و فضای مجازی علیه مذاکرات هم نشان دیگری از میزان جدیت و نزدیک بودن به مقصود است. نباید اجازه بدهیم که بدخواهان و دشمنان ملت ایران، از رژیم اشغال‌گر قدس تا دیگر دشمنان خارجی، فضا را به‌گونه‌یی آلوده کنند که روش‌های مسالمت‌آمیز و سیاسی موفق نشود» (۱).

عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی، با تعریض، باند مقابل را «اخوان شیعی» و گروهی می‌نامد که از شکست مذاکرات سود می‌برند. به‌گفته او، این جماعت خواستار تداوم تنش و حتی جنگ هستند تا از طریق آن به «کاسبی و کسب‌وکار» خود ادامه دهند. این تحلیل، که ریشه در منافع اقتصادی و سیاسی باندهای نظام دارد، نشان می‌دهد که مخالفت با مذاکره با انگیزه‌های مادی و قدرت‌طلبانه نیز گره خورده است.

این موضع، که در تقابل با دیدگاههای روزنامه کیهان قرار دارد، نشان‌دهنده بحران و شکافی عمیق میان باندهای نظام بر سر مذاکره با آمریکاست.

 

«ترسو» و «غربگرا» نامیدن اصلاحاتی‌ها

بخشی از حاکمیت مذاکره را به‌مثابه تسلیم و خیانت به آرمانهای نظام تفسیر می‌کنند. محسن مهدیان، از چهره‌های نزدیک به این خامنه‌ای، کسانی را که از مذاکره دفاع می‌کنند «ترسو» می‌نامد و با استناد به حرفهای خامنه‌ای، مذاکره را فاقد «هوشمندی» و «شرافت» می‌داند (۲).

روزنامه کیهان که پیش‌تر صحبت از شلیک گلوله به سر ترامپ کرده بود، این بار نیز با رد هر گونه نشانه عقب‌نشینی در تبادل پیام با آمریکا، سخنان اصلاحاتی‌ها را تحریف مواضع نظام خوانده و آنها «غربگرا» نامیده است.

این روزنامه جابه‌جا حرفهای قبلی خامنه‌ای را ردیف کرده است:

«بازخوانی مواضع مقتدرانه سال‌های اخیر رهبر انقلاب در رابطه با بحث مذاکره حاوی درس‌هایی است که امروز بیش از همه باید فصل‌الخطاب مذاکره‌کنندگان ایران در هر تصمیم و صحبت خود باشد.

رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در روز ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ و در روزهای پس از خروج آمریکا از برجام فرمودند: بنده از قدیم این نکته را خاطرنشان می‌کردم که روی حرف و حتی امضای آمریکایی‌ها نمی‌توان حساب کرد.

ایشان هم‌چنین در روز ۵ آذر ۱۴۰۱ اظهار داشتند: اگر حاضرید باج بدهید، نه یک بار، نه دو بار، پشت سر هم، در همه مسائل اساسی، و از همه خطوط قرمزتان عبور کنید، بله، آن وقت آمریکا با شما دیگر کاری ندارد، مثل دوران پهلوی. مردم انقلاب کردند برای [رهایی از] این، این همه شهید دادند برای این».

این روزنامه هم‌چنین حرفهای خامنه‌ای در ۱۰مرداد ۱۳۹۹ را در برابر باند مقابل شاخ کرده است:

«این‌که دشمن می‌گوید بیایید مذاکره کنیم، یعنی این‌که شما بیایید پشت میز مذاکره بنشینید و ما به شما بگوییم باید شما موشک نسازید، شما هم باید قبول کنید؛ اگر قبول کردید که خب پدرتان درآمده؛ یعنی خودتان را بی‌دفاع کرده‌اید؛ اگر قبول نکردید، همین آش است و همین کاسه؛ باز هم دعوا، باز هم تحریم، باز هم تهدید» (۳).

 

عربده‌کشی در مجلس ارتجاع

دامنه این تنش به مجلس ارتجاع نیز کشیده شد. در جلسه ۱۹فروردین این مجلس، صباغیان بافقی عربده‌کشان گفت:

آقایان دیپلمات، آقایان تصمیم‌گیر در حوزه روابط خارجی، مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود. آقای پزشکیان فریب هویج و ترس از چماق ترامپ را نداشته باشید...

اگر این بار با این دغل کار مذاکره کردید ولی فریب خوردید و نتیجه نگرفتید مردم شما را با حاکمان قاجار مقایسه خواهند کرد و قرارداد ترکمنچای و گلستان یادآور خواهد شد... ... . برادران در برابر زورگو باید ایستاد راه‌کار و پاسخ ترامپ و نتانیاهو ساخت سلاح هسته‌یی است و قوی شدن است. بیا قوی شو اگر عزم زندگی داری که در قوای طبیعت ضعیف پایمال است».

ولایتمدار عضو مجلس ارتجاع نیز گفت:

«روز شنبه مذاکره با دشمن شروع می‌شود او گفته یا تسلیم یا جنگ و خون‌ریزی. او فقط زور را می‌فهمد ولاغیر هزار بار این مسأله را آزمایش کرده‌ایم اگر کسی باور ندارد یقیناً خود را به خواب زده است... بیشتر از این در جلسه علنی نمی‌توانم بگم آیا وزیر ما برای روز شنبه از ما سوغات و توشه‌ای همراه دارد؟ دشمن دلش را به داخل و عوامل اش خوش کرده وگرنه با بمب و موشک هیچ نظامی سقوط نکرده و نخواهد کرد».

 

تنش و دودستگی بر سر مذاکره با آمریکا در ایران معاصر، بیش از آن که یک بحث ساده سیاسی باشد، نمایانگر شکاف‌های عمیق ایدئولوژیک، اقتصادی و اجتماعی در ساختار قدرت است.

نگرانی کیهان و هم‌ریشان آن از پیامدهای ایدئولوژیک و سیاسی هر گونه عقب‌نشینی است. از نظر این جریان، مذاکره نه تنها به‌معنای تسلیم در برابر دشمن، بلکه به منزله از دست دادن مشروعیت نظام در میان پایگاه اجتماعی سنتی آن است که طی دهه‌ها با شعار دجالگرانه «مرگ بر آمریکا» مقلدان و نان‌خورهای خود را خام کرده است.

از این منظر، مذاکره نه یک انتخاب ایدئولوژیک، بلکه یک ضرورت پراگماتیستی برای بقای نظام است.

شکاف و تضاد میان باند خامنه‌ای و ا صلاحاتی‌ها، همراه با فشارهای خارجی و نارضایتی داخلی، می‌تواند نظام را به نقطه فروپاشی نزدیک‌تر کند و فرصت‌های فراوان برای قیام و قیام‌آفرینان بیافریند.

این تنش، در کنار بحران اتمی و فشارهای اقتصادی، آینده‌ای نامعلوم را پیش روی فاشیسم دینی قرار داده است. آنچه مسلم است عنصر تعیین‌کننده در هر گزینه مفروض مردم و مقاومت سازمان‌یافته آنان است که بی‌وقفه در کار طرح‌افکنی یک انقلاب دموکراتیک برای پایان دادن به فاشیسم و استبداد تحت پرده دین در ایران است.

چه با اتمی، چه بی‌اتمی، چه با مذاکره، چه بی‌مذاکره، چه با حمله نظامی، چه بدون آن، این نظام ضدایرانی باید سرنگون شود و خواهد شد.

 

منابع: 

(۱) خبرآنلاین، ۲۰فروردین ۱۴۰۴

(۲) مشرق‌نیوز، ۱۶فروردین ۱۴۰۴

(۳) کیهان، ۲۰فروردین ۱۴۰۴

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/162fdec2-e760-43f4-9b13-9f893a033537"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات