برخی میگویند زهر افعی در نگاهش است. یعنی اول با نگاهی خشک و نافذ طعمه را میخکوب میکند و بعد زهرش را میریزد. برخی هم میگویند همهٔ قدرت و هیبت افعی در شهرت و آوازهاش است. آوازهای که هر جانداری را در لاک خود فرو میبرد.
مار «شاه کبرا» یکی از خطرناکترین و سمیترین مارهای دنیاست که به خودی هم رحم نمیکند و مارهای دیگر را میبلعد و مار «مامبای سیاه» هم با تن پوشی خاکستری و قهوهای و دهان سیاه بسیار خطرناک است اما در نگاه کلی هر خزندهای در مقایسه با پرنده جانوری بسیار پست، عقب افتاده، زمینگیر و بیدست و پا که بهواسطه همان نگاه لعنتی و زهرش، در یک نفس گنجشک فرز و چابک را مات و مبهوت میکند و کبوتر خوش پر و بال را در طلسم نگاهش خشک میکند و میبلعد.
آری! گاهی همین پرندهای که جهانی را زیر بالهایش به تسخیر درآورده است در نگاه مار میمیرد.
اما اگر طلسم مار در نگاه پرنده بشکند، پرنده در یک قدمی هم که باشد به او میخندد. پر میکشد و از بالا با پرتاب سنگی مغزش را متلاشی میکند.
۴۳سال زهر سرکوب و سانسور افعی ولایت را پرندگان ایرانزمین تجربه کردند. این جانور که عمر تاریخیاش به سر آمده و هیچگونه انطباق، همدلی و همخوانی با روزگار ما ندارد برای زنده ماندن و حفظ نیش و ریشهاش دست به هر شعبدهیی میزند. او هم قدرتش در همین «طلسم» و نگاهش نهفته. نگاه سرکوب و نگاه سانسور و تبلیغات جهنمی. اگر یک ساعت شمشیر و شلاق و شیپور را زمین بگذارد مثل برف آب میشود و اگر خللی به دستگاه سانسور و تبلیغات جهنمیاش وارد شود فرو میریزد.
سایت حکومتی دیدهبان ایران ۲۲آذر ۱۴۰۰ پس از ارائه لایحهٔ بودجه با آشفتگی و حیرت نوشت:
«بر اساس لایحه بودجه ۱۴۰۱، دولت ۳۰۰هزار میلیارد تومان کسری دارد اما بودجه سازمان تبلیغات اسلامی را ۵۲درصد افزایش داده و از ۷۲۶میلیارد تومان، به هزار و ۵۳۴میلیارد و ۲۷۶میلیون تومان رسانده تا برنامههای «اقامه نماز»، «تبیین گفتمان انقلاب» و «ترویج سبک زندگی اسلامی» را اجرایی کند!»
این رسانهٔ حکومتی، در ادامهٔ حیرت از افزایش نابهنگام بودجه سازمان تبلیغات اسلامی در شرایط ورشکستگی اقتصاد، و با ابراز شگفتی از افزایش ۵۶درصدی بودجه صدا و سیمای خامنهای در شرایطی که مردم نان خالی هم برای خوردن ندارند افزود:
«بودجه صدا و سیما در سال۱۴۰۱ هم ۵هزار و ۲۸۹میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. میزان بودجه این سازمان در سال۱۴۰۰، برابر با ۳هزار و ۳۸۴میلیارد تومان بوده که نشاندهنده رشدی ۵۶درصدی است».
«دیدهبان ایران» یا مردم را نادان فرض کرده و یا نمیداند بود و نبود افعی ولایت در همین صدا و سیمای حکومتی و همین سازمان تبلیغات و بلندگوهای جهنمیست. شاید نمیداند تلویزیون خامنهای حکم همان نگاه افعی را دارد که تلاش میکند گنجشکان معصوم را مات کند، پرندگان را افسرده و نسلی را در یاس و حرمان تمام قد ببلعد.
گلولهای بر نگاه مار
ساعت ۱۵۰۰روز پنجشنبه ۷بهمن ۱۴۰۰ با قطع ۲۷شبکه تلویزیونی و رادیویی خامنهای، حفاظتشدهترین و حساسترین ارگان سیاسی و تبلیغاتی و امنیتی نظام، چرت چهل سالهٔ جعبهٔ جادو پاره شد و با پخش تصویر و صدای رهبر مقاومت ایران؛ مار شاه ولایت در مارخانه نظام هم شکست.
سایت رسمی شبکه خبر آخوندی در ساعت ۱۶.۲۲ پنجشنبه ۷بهمن خبر داد که پخش معمولی برنامهها در ساعت ۱۵۰۰ مختل و تصاویری از رهبری مجاهدین پخش شده است.
ایرنا خبرگزاری رسمی رژیم هم با دستپاچگی نوشت: «خرابکاری در شبکه یک سیما و برخی شبکههای رادیویی، ظهر امروز شبکه اول سیما برای لحظاتی تصاویر سران مجاهدین را پخش کرد. در شبکه رادیویی آوا هم شعارهای هنجارشکن شنیده شد».
علاوه بر آیههای یأس و بهت و درماندگی در سایر رسانههای حکومتی، سیمای سیلی خورده هم در اخبار سراسری همان شب در شبکهٔ یک گفت:
«عصر امروز در میان پخش آنونس برنامهها بهمدت ۱۰ثانیه تصاویری از سران مجاهدین و صوت یکی از سخنرانیهای آنها روی آنتن شبکه یک دیده شد».
ساعتی بعد معلوم شد بیش از ۴۰۰ سرور رادیو و تلویزیون از دور خارج و منهدم شده و علیدادی معاون فنی صدا و سیمای رژیم گفت: «همکاران ما درگیر کار هستند و دارند بررسی میکنند. این اتفاقی که افتاده یک کار سادهیی نیست یک کار فوقالعاده پیچیدهیی است که به احتمال خیلی زیاد کسانی که صاحب این تکنولوژی هستند میتوانند بههرحال از بکتورها و امکاناتی که خودشان روی سیستمها در نظر گرفتند بهرهبرداری کنند و بتوانند صدمه بزنند به زیرساختها…»
دو روز بعد خبرگزاری رسمی خامنهای در مطلبی با عنوان «پنجشنبه خاص» نوشت:
«پنجشنبه روز خاصی بود، وقتی تصویر مسعود رجوی در صفحه تلویزیون آمد. ما یادمان آمد که همگی یک «دشمن بزرگ» داریم. دشمنی که هر آنچه مصیبت در ۴۰سال گذشته بر سرمان آمد، پایش در میان بود. این اقدام سازمان مجاهدین یادآوریای بود از جنس یادآوری صبح ۱۳دی ۱۳۹۸ وقتی که قاسم سلیمانی را زدند»
سازمان مجاهدین خلق ایران روز ۱۸بهمن طی اطلاعیهیی اعلام کرد: «با گذشت ۱۲روز از قطع شبکههای رادیو و تلویزیونی حکومتی در ۷بهمن و از دور خارج شدن بخشهای قابل توجهی از تجهیزات و زیرساختهای فنی و نرم افزارها و آرشیوها، بهرغم بسیج متخصصان و همه امکانات، رژیم هنوز نتوانسته است ضربه وارده به دستگاه تبلیغاتی خود را جبران و آنچه را از بین رفته بود جایگزین و بازسازی کند و پخش برنامهها را به وضع عادی برگرداند. خامنهای که طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی رژیم بهعنوان ولیفقیه سازمان صدا و سیما را در تیول خود دارد، بعد از قطع شبکهها دستور داده بود به هر ترتیب که شده در دهه «فجر» و سالگرد ۲۲بهمن برنامهها باید به روال قبل برگردد اما قسمتهای ذیربط هنوز قادر به پخش برنامههای طراحی شده برای دهه زجر هم نشدهاند»
عزاداری مار؛ اندوه مارمولکها
پس از ضربه مهلک شورشگران بر پیکر فرسودهٔ نظام، هیبت افعی ولایت حتی در میان خودیهای نظام هم شکست. مارها افسرده و مارمولکها اندوهگین به تحلیلهای ابلهانه نشستند. یکی نقاب مخالف به رخ کشید و گفت کار خودشان است و میخواهند با این روش راه را برای اجرای طرح «صیانت» نظام با کنترل شبکههای مجازی باز کنند. برخی گفتند کار اسراییل بود و کوشیدند با کمرنگ کردن نقش دشمن اصلی نظام، چینی شکسته ولایت را بند بزنند و برخی گفتند چند ثانیه بیشتر نبود و مهم نیست... این دسته نمیخواستند اعتراف کنند که بزرگترین تنش و زلزلههایی که زمین را میلرزاند چند ثانیه بیشتر طول نمیکشد.
اما پس از همهٔ زوزهها و خوشرقصیها و نالههای حکومتی و غیرحکومتی یک خرمهره اطلاعات در مصاحبه با ارگان سپاه پاسداران آب پاکی روی دست همهٔ سوتهدلان ریخت و در پاسخ به خبرنگاری که پرسید: «یعنی شما میفرمایید که «مجاهدین» پتانسیلی دارند که میتوانند علیه جمهوری اسلامی اقداماتی انجام دهد؟» تعارف را کنار گذاشت و لابهلای توضیحاتش گفت: «در بین اپوزیسیون تنها گروهی هستند که دارای تشکیلات فوقالعاده آهنین هستند» (گفتگوی تسنیم با آخوند احمد حسینی رایزن سابق خامنهای در آلبانی ـ ۱۷بهمن ۱۴۰۰)
کشیدن نیش مار در مشهد
خامنهای پس از ضربه ۷بهمن و سلسلهای از خیزشهای اجتماعی و کانونهای شورشی، برای اجرای نمایش اقتدار نظام در ۲۲بهمن فراخوان داد. در نتیجه تمام امکانات و قوایش را برای بسیج نیرو (از مزدوران و خانوادههای خودی تا کارکنان ادارات و دانشآموزان نیروهای مجازی و نخودی) سازماندهی و جمع کرد. اما پخش شعار «مرگ بر خامنهای و درود بر رجوی» و «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» در شب چهارشنبه ۲۰بهمن در بازار رضای مشهد و انعکاس گسترده آن در شبکههای اجتماعی با میلیونها بازدید، تمام رشتههایش را پنبه کرد.
افعی ولایت هنوز در شوک بازار رضای مشهد به خود میپیچید که کانونهای شورشی مشابه همین عملیات را، با پخش شعارهای مرگ بر خامنهای ـ درود بر رجوی در فردیس و شهر ری و مهرشهر و سرآسیاب کرج تکرار کردند. بلافاصله تصاویر واکنش ـ همدلی و همراهی ـ مردم پس از شنیدن طنین زیبای «وقتی گفتیم مرگ بر ارتجاع پاش ایستادیم همچنان که گفتیم سرنگونی سرنگونی سرنگونی «در فردیس و سرآسیاب کرج دست به دست و سینه به سینه در شبکههای مجازی گشت و به سایر شهرها و کشورهای دور و نزدیک هم منتقل شد.
میری کارشناس حکومتی در روز ۲۲بهمن در مصاحبه با شبکه حکومتی هامون ضمن اعتراف به آتش زیر خاکستر و ناامیدی از تبلیغات حکومتی برای نسل جدید، در منتهای یاس و ناامیدی گفت: «ما الآن با یک ارتش بسیار سنگین سایبری روبهرو هستیم که بهصورت رسمی و کلاسیک و تشکیلاتی میآید و شروع میکند به شبهه سازی برعلیه نظام بر علیه انقلاب»
این البته پایان عملیات شورشگران در پروژه ۲۲بهمن نبود. ضربات پیاپی بهدیوار اختناق و هیبت پوشالی کبرای نیمهجان ولایت، با غریو شعارهای قهرمانانه «مرگ بر اصل ولایت فقیه» توسط زندانیان سیاسی در زندان بزرگ تهران بهاوج رسید.
آری! وقتی هیبت افعی فرو میریزد گنجشکان در یک قدمی هم به او میخندند؛ زندانیان دست بسته هم بال میگشایند و اینگونه در سیاهچال و کانون شکنجه و اختناق با شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایت فقیه زهرش را به سخره میگیرند.
این آغاز پایان شورانگیز شکستن طلسم اختناق و کوبیدن سر مار ولایت بر سنگ سرنگونی به دست توانمند مردم و مقاومت مردمی و کانونهای شورشی است.