بر اساس قوانین دیالکتیک در پهنهٔ جامعه و تاریخ، انقلاب بهطور خیلی خلاصه دگرگونی جهشوار و تکاملی جامعه از طریق سقوط طبقه حاکم و انهدام نهادها و روابط مربوط به آن توسط تودههای مردم تعریف میشود.
شرط عینی و ذهنی
«شرط عینی»، عبارت است از وضعیت وخیم اقتصادی ـ اجتماعی که تنگدستی و نارضایتی در جامعه به آنجا رسیده که دیگر تحمل پذیر نیست و حکومت شوندگان برای تغییرات بنیادین به میدان میآیند در حالیکه حکومت کننده هم دیگر نمیتواند مثل سابق حکومت کند. اینجاست که حداکثر پیوستگی در صفوف مردم ایجاد میشود و نیروی پیشرو و پیشتاز در صف مقدم قرار میگیرد.
قرآن برای تبیین چنین وضعیتی در آیهٔ ۷۵ سورهٔ نسا تحت ستم نگاهداشتهشدگان تغییر جو را مثال میزند. آنها طبقات فرودستی هستند که جز زنجیرهایشان چیزی برای از دست دادن ندارند. این طبقات به مرحلهیی از تعارض با مناسبات مبتنی بر ظلم رسیدهاند که پیوستهٔ بر علیه وضعیت موجود نارضایتی خود را به شیوههای مختلف ابراز میکنند. پتانسیل و ظرفیت شگرف نهفته در خشم و خروش تودههای ناراضی (شرایط عینی) با وجود پیشتازانی که در صف مقدم رهبری و هدایت انقلاب قرار میگیرند (شرط ذهنی) آن تغییر بزرگ یعنی انقلاب را میسر میسازند.
وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا
به عبارت دیگر «شرط ذهنی» همان پیشتازان جان بر کف و خودآگاهی هستند که با متشکلشدن در یک سازمان رزم، جامعه را برای براندازی نیروهای استبدادی و ارتجاعی رهبری میکنند. اسباب تحقق این هدف یک انقلاب فراگیر اجتماعی است؛ انقلابی که مناسبات حاکم بر آن جامعه را از اساس دگرگون میکند. مضمون این انقلاب، رهایی از زنجیرهای مختلفی است که حاکمان بر دست و پای مردم تنیدهاند.
اگر این شرط ذهنی نباشد، بالارفتن دز ستم و سرکوب و فقر و انقیاد و تیرهروزی مردم، بهخودی خود منجر به انقلاب نمیشود.
بدیهی است که طبقهٔ حاکم [در بحث ما نظام ولایت فقیه با تمام باندهای مافیایی و ارتش و سپاه و بسیج و نیروهای امنیتی و سرکوبگر آن] در یک سپیدهدم رویایی و با تمایل خود از حاکمیت کنار نخواهند رفت و از منافع کلان خود دست نخواهد کشید، باید آنها را با توسل به قهر و نیروی انفجاری تودههای بپا خاسته از اریکهٔ قدرت به زیر کشید. وسیلهٔ پیشبرد این براندازی، جنگ و مبارزه قهرآمیز است. با کار سیاسی صرف، ملایمت و مدارا، و نیز خواهش و تمنا نمیتوان نیروهای سرکوبگر انتظامی، سپاه و بسیج و نیز آخوندهای خونآشام و جاخوشکرده در کاخها و باستیهیلزها را سرنگون کرد. انقلاب سازمان و سامان، تئوری و استراتژی انقلابی و پیشتازان امتحانپسداده و کانونشورشی و ارتش آزادیبخش میخواهد.
سه ویژگی موقعیت انقلابی
لنین در کتاب «سقوط انترناسیونالیسم دوم» سه ویژگی را در مورد موقعیت انقلابی برمیشمارد:
«۱ـ ادامه حاکمیت برای رژیم حاکم بدون ایجاد تغییرات امکان ندارد؛ بحران در میان سران حاکمیت یعنی بحران سیاسی در طبقهٔ حاکم موجب پیدایش شکافی میشود که نارضایتی و شورش مردم ستمدیده در آن راه مییابد. برای شروع انقلاب معمولاً کافی نیست که پایینیها نخواهند به روال سابق زندگی کنند، بلکه علاوه بر آن لازم است که بالاییها هم نتوانند به روال سابق حکومت کنند.
۲ـ تشدید بیسابقهٔ فقر و بدبختی مردم ستمزده که کار را بهنحوی بیسابقه به تشدید تضاد بین مردم و هیأت حاکمه میکشاند.
۳ـ افزایش قابل توجه فعالیتهای مردمی که به هنگام «آرامش» تن به غارت میدهند؛ اما در سرفصلهای توفانی و شورش تحت تأثیر بحران عمومی و یا در نتیجه اقدامات هیأت حاکمه بیشازپیش و به مبارزه تاریخی جلب میشوند و بهنحوی بیسابقه آمادگی پیدا میکنند که بهعمل انقلابی دست بزنند».
آمادگی برای قیام و سرنگونی
در ایران کنونی، پس از عبور جامعه از سه قیام بزرگ دی۸۸، دی ۹۶، آبان۹۸ و چند خیزش بزرگ مانند خیزشهای بلوچستان، خوزستان و اصفهان، موقعیت انقلابی در حال فوران است. شرایط عینی در ایران حتی بهاعتراف رسانههای حکومتی و نیز برخی سران حکومت انفجاری و در شرف یک تغییر بزرگ است. در ادبیات حکومتی از آمادگی شرایط عینی با تعابیر مختلف یاد شده است که مهمترین آنها «نیترات نارضایتی» است.
شرط ذهنی برای نخستین بار پس از انقلاب ضدسلطنتی خود را به سطح یک آلترناتیو فراگیر، معتبر و شناختهشده ارتقا داده و از یک رهبری انقلابی برخوردار است. پیشتازان عبور کرده از هفتخوان ابتلا را در صفوف خود دارد. دارای ارتشی ورزیده و بهخوبی آموزش دیده است. افسران پاکباز و عملیات دیدهٔ آن برای هر صحنه نبردی آمادهاند.
این آلترناتیو دارای پلتفرم و یک رئیس جمهور منتخب برای دوران انتقال قدرت است. بنابراین همهچیز در ایران برای یک انقلاب نوین در نقطهٔ آمادگی است.
استراتژی این ارتش برای قیام و سرنگونی، استراتژی کانونهای شورشی است که در قیام آبان ۹۸ و سلسله خیزشهای پس از آن به آزمایش گذاشته شد و به اثبات رسید.
آنچه کانونهای شورشی روزانه و بیوقفه در حال انجام آن هستند مشق قیام و سرنگونی است و موقعیت انقلابی را روزبهروز به سمت هدف براندازانه آن بارورتر میکند. قیامهای پیدرپی، پیشلرزههای یک زمینلرزهٔ اساسی هستند.
در یککلام میتوان گفت همهچیز برای انقلاب آماده است.