قتل مهسا جرقهای بر انبار باروت خشم خلقی بود که از ۴۳سال حاکمیت جنایت و غارت ولایت فقیه بهتنگ آمده است.
این خشم در ۳روز تظاهرات و خیزش مردم در تهران، سقز، مهاباد، سنندج، دانشگاه تهران و کرج بارز شد. شعارها بهسرعت اصل نظام را نشانه گرفت. شعارهای «خونین تمام ایران، از کردستان تا تهران»، «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» ارکان رژیم ولایت فقیه و بیت دیکتاتور فرتوت را بهلرزه درآورد.
زنان در بسیاری از صحنهها پیشاپیش صفوف تظاهرات و درگیری با مزدوران سرکوبگر بودند. پاسداران بهسمت مردم گلولههای ساچمهای و جنگی شلیک کردند. چند تن از مردم بهشدت مجروح شدند. اما خیزش مردم آرام نشد و شدت گرفت و تا ساعات پایانی شب ادامه داشت. پس از آن نیز جنگ و گریز جوانان با مزدوران تا نیمههای شب در جریان بود.
این وضعیت سراپای رژیم را لرزاند. آنقدر که نهتنها خبری از شاخ و شانه کشیدنهای قبلی سرکردگان سرکوبگر انتظامی نیست، بلکه از بالا تا پایین رژیم با زبونی تلاش میکنند یا بر جنایت قتل مهسا سرپوش بگذارند و یا تقصیر را برگردن دیگری بیندازند.
رئیسی جلاد برای ریختن آب بر آتش، در تماس با خانوادهٔ مهسا گفت هنگام قتل او «من در سفر ازبکستان بودم» و خبر نداشتم! و بعد هم «دستور دادم تا بررسی موضوع را بهصورت ویژه در دستور کار قرار دهند» (۲۷شهریور).
آخوند اشرفی اصفهانی سراسیمه گفت: «گشت ارشاد باید هر چه سریعتر منحل شود». سعیدی، عضو مجلس ارتجاع گفت: «یک بار و برای همیشه موضوع گشت ارشاد باید تعیینتکلیف شود». آخوند کاشانی، کارشناس تلویزیون رژیم هم از نیروی انتظامی خواست «یک غلط کردم دست و حسابی بگوید» چرا که غلطی که کردید باعث شده «کل نظام فحش بخورد» و بعد هم هشدار داد «دارید ضد انقلاب تولید میکنید» و بهاین شکل «وسط شهر نظام را انتحاری میکنید!». آخوند مسیح مهاجری، گردانندهٔ روزنامهٔ جمهوری هم «وقایعی از قبیل مرگ مهسا امینی» را «خسران بزرگ» برای نظام نامید و میرسلیم، عضو مجلس ارتجاع از دشمن برانداز نالید و گفت: «مجاهدین سعی میکنند بههر بهانهیی دست بهآبروریزی از جمهوری اسلامی بزنند!».
اما چه شده کسانی که خود ۴۳سال است دست در خون مردم ایران دارند، چنین مواضعی میگیرند؟
علت، سرنوشت دردناکی است که برای نظامشان در چشمانداز میبینند. آنها ۴۳سال با سرکوب تلاش کردند جامعه را ساکت کنند، کشتند و جنایت کردند تا مردم را بترسانند، با گشت ارشاد و سرکوب زنان خواستند جامعه را مرعوب سازند؛ اما بهخاطر ۴دهه مبارزه بیامان و سازش ناپذیر مجاهدین با رژیم ولایت فقیه و ایستادگی بر سر شعار آزادی و حاکمیت مردم، رژیم جلادان پیوسته از پیوند جرقه بر انبار باروت یعنی از پیوند شرایط انفجاری جامعه با مقاومتی میترسد که چهل سال است با سنگینترین بهای خونین پرچم پیکار آزادی و قیام و سرنگونی را برافراشته نگهداشته و همین پیوند است که میتواند بنیان رژیم جنایت و کشتار را از بن برکند.