تعیین تکلیف موضع رئیسجمهور آمریکا بر سر برجام، تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را پیرامون ایران زیر سلطه حاکمیت فاشیسم مذهبی، در گردونه تارهیی به چرخش واخواهد داشت. نکته مهم و قابلتوجه این است که شرایط به قبل از قرارداد برجام برنمیگردد؛ بلکه روند رو به تصاعدی فشار بر نظام آخوندی را وارد دور تازهیی از تحولات خواهد نمود که با سرنوشت این رژیم گره خواهد زد. پس از اعلام خروج آمریکا از برجام، تعبیرهایی ظهور کردهاند که وجه برجستهشان، پایان عمر نظام آخوندی را آدرس میدهند.
تصمیم آمریکا برای خروج از برجام و نقطه پایان گذاشتن بر ۴۰سال مماشات با یک حاکمیت جانی که شیشه عمرش را با خون جوانان وطن و ریهاش را با اکسیژن جنایت پر کرده است، بیهیچ تردیدی آری گفتن به منافع ملی مردم ایران است؛ چرا که وجه بسیار برجسته و غالب در سیاست جهانی با این رژیم، مماشات و معامله و زد و بند سیاسی و اقتصادی بوده است. همین عامل هم در نگهداشتن این حاکمیت زنستیز و انسانخوار با ویژهگی اخص «ضدبشری»، نقش اصلی و تعیینکننده داشته است.
خروج آمریکا از برجام ـ زبان قابل فهم
اکنون برگ اصلی مماشات توسط قدرت اصلی سیاسی در جهان ما، از میز معامله و تسامح با فاشیسم مذهبی کنار گذاشته شد. بیشک بسیاری از تحولات، از این به بعد ناشی از این قاطعیت خواهند بود. این قاطعیت، تنها زبان قابل فهم از جانب نظام ولایت فقیه است. در زمینه داخلی هم از ۴۰سال پیش تجربه شد که این حاکمیت بهدلیل ضدبشر بودن ماهوی و نیز سوءاستفاده دجالگرانه از مذهب، به احدی پاسخگو نیست و تا به نقطه تعیینتکلیف و بود و نبود کشانده نشود، دست از توسعهطلبی و قدرتپرستی و جنایت برنمیدارد.
خروج آمریکا از برجام ـ گزاره فصلهای میهن تلخ
اکنون فصل تلاقی رنجهای مشترک بینالمللی و تقاطع منافع ملی ایران به هم رسیدهاند. اکنون از منظر جهانی، دریچهیی به روی منافع مردم ایران گشوده شده است. به یاد آوریم که اربابان قدرت جهان بیش از سه دهه زیر بغل پلیدترین حاکمیت تاریخ سیاسی ایران را گرفتند و ملت ایران چه جانهای گران و هستیهای گرامی را در فصلهای همیشه خزان، داغدار بوده و هستند. فصلهای میهنی تلخ که:
«بیاد آور تبرداران دریدند
تبسم بر رخ و لبهای ایران
بیاد آور شکست نورها را
به قعرِ وحشت شبهای ایران
بیاد آور زبانها میبریدند
میان کوچهها ساطوربندان.
درون آینه، ابلیسِ سرمست
به سور مرگِ سرو و لاله بنشست
در آن گرداب و دریاهای توفان
نشد دنیا خبردار از تو ایران
بیادآور شب هجر و جدایی
بیادآور کجا بودی، کجــایـی...»
خروج آمریکا از برجام ـ خانه ایران کجاست؟
اکنون جهان دارد میبیند که آن دود و دمهای هیبتافکنیِ فاشیسم مذهبی، فقط با مماشات و ارتزاق از سفره مفتخوری میسر گشته بود. اکنون جهان دارد به قدرت مقاومت و پایداری پیشتازان آزادی و مردم قیامآفرین ایران پی میبرد. اکنون حقانیت مواضع ملی و میهنی یک مقاومت سازمانیافته با ایستادگی ۴۰سالهاش در ایران ـ و عراق و سراسر جهان ـ دارد پاسخ بینالمللیاش را در جهت منافع مردم ایران میگیرد.
آخوندها هیچ تکیهگاه ملی و مردمی برای مقابله با بحران سیاسی و اقتصادی ندارند. سالهای سال است که خودشان پی بردهاند هیچ پایگاه و حمایت ملی از جانب مردم ایران در کار نیست؛ از این رو خط و جبههشان را از ایران به سوریه و یمن و عراق و لبنان انتقال دادهاند. با پایان برجام از سوی آمریکا، همه این خط و جبههها بدل به تنش و چالش سرنوشتساز برای خامنهای خواهند شد. در همین اثنا یکی از مهرههای باند خامنهای نشانی واضحی از خالی بودن دست رژیم را در مواجهه با شرایط بعد از برجام داده است. یاسر جبراییلی از مهرههای باند خامنهای خواستار قدرت یافتن بیش از پیش سپاه پاسداران و بسیج شده و میگوید: «نهادهای انقلابی اگر تا دیروز در پشت پرده در حال خدمترسانی بودند، امروز باید به روی صحنه بیایند و جریانسازی اصلی و پیشرانی اقتصاد مقاومتی را به عهده بگیرند تا دیگران وادار به حرکت در پی آنها شوند».
خروج آمریکا از برجام ـ فرجام بعد از برجام
ظهور تبعات پایان برجام از جانب آمریکا، از امروز آغاز میشود. تا همین لحظه که چند ساعت بیشتر نگذشته، برخی خبرها و تحلیلها نشان از فشار طاقتفرسا بر دستگاه ولایت فقیه و چه بسا تهدید نگون شدن نظام را دارند. این فشار و تهدید با دو پارامتر سیاسی و اقتصادی بر رژیم آخوندی فرود خواهد آمد. از نظر اقتصادی، ایران تحت سلطه آخوندها در بحرانیترین وضعیت قرار دارد. روزی نیست که ایران شاهد چندین تظاهرات اعتراضی برای دادخواهی اقتصادی نباشد. از نظر سیاسی هم آنچه به درون نظام برمیگردد، شکاف و شقه، روزافزون و ترمیمناپذیر گشته است.
در این میان، علاوه بر بنبست سیاسی و اقتصادی حاکمیت ولایت فقیه، کماکان پایداری و نبرد و استمرار قیام علیه دیکتاتوری آخوندی، تضمین استفاده از فرصت بینالمللی و منطقهیی و داخلی پس از برجام خواهد بود.