در حالی که در سراسر کشور مشکلات فراوان زندگی همه مردم را سخت کرده و اقشار زحمتکش و مردم غارتشده هر روز به خیابان میآیند، اختلافات درونی رژیم آخوندی هم اوج گرفته. هیچکس حرف خامنهای را گوش نمیدهد. کیهان خامنهای سیاست آخوند روحانی را زیر ضرب برده و آن را مخالف خط خامنهای خوانده و نوشته آنچه دولت و وزارت خارجه در ۱۶ماه اخیر انجام داده، با .. راهبردی که خامنهای ترسیم کرده، مطابقت ندارد و مسیر فعلی وزارت خارجه، اشتباه است. از طرفی بهخاطر بیپولی، برخی روزنامهها بهخاطر نبود و گرانی کاغذ تعطیل شدهاند. در این شرایط مردم هم از شدت خشم حرکات شجاعانه انجام میدهند.
نمونهها را بخوانید:
کشاورزان خشمگین
کشاورزان اصفهان تاسیسات در دست ساخت حوضچهای را که در منطقه ناژوان مانع رسیدن آب به زمینهایشان میشد با لودر تخریب کردند. آنها بعد از اینکه از اداره آب پاسخی دریافت نکردند، ساختمان آن را هم اشغال کردند و در آنجا متحصن شدند.
یک ستار بهشتی دیگر
دومین حرکت خشمگین مردم مربوط است به کشتن یک جوان در مقر نیروی انتظامی. قتلی که شهادت ستار بهشتی را بهیاد میآورد. خانواده و تعداد زیادی از اهالی شهرستان خرمبید(قادرآباد) استان فارس در اعتراض به قتل جواد خسروانیان در زیر شکنجه توسط ماموران سرکوبگر کلانتری و آگاهی، در مقابل کلانتری این شهرستان بهخروش در آمدند.
درها را بهروی سهامداران بستهاند
غارتشدگان بازار پایه در تهران در اعتراض به وضعیت بازار و ضررهای سنگین تحمیلی، مقابل دفتر بورس اوراق بهادار تجمع کردند. تجمعکنندگان خواستار تعلیق اجرای دستورالعمل بازار پایه و بازنگری آن شدند. معترضین گفتند نه تنها مسئولین پاسخگو نیستند بلکه درها را نیز بهروی سهامداران مظلوم بستهاند.
مطالبات معوقه ۵ساله کارمندان
اصطلاحاتی توسط نهادهای حکومت آخوندی و رسانههای رژیم در جامعه رواج داده شده که بیشتر برای پوشاندن حقیقت استفاده میشود. مثلا «حقوق معوقه» یکی از این اصطلاحات است. که از آنچه که بر سر مردم میآید روشن نمیشود. چون حقوق معوقه یعنی ندادن حقوق برای مدتی زیاد. خوب کارگر یا کارمندی که چندماه حقوق نمیگیرد معلوم نیست چطور باید خانواده و زندگیش را بچرخاند؟ یک اصطلاح دیگر اصطلاح «نامشخص بودن وضعیت شغلی» است. این اصطلاح یعنی اینکه فرد توسط دولت استخدام نمیشود و حقوقش بهعنوان یک شاغل بهرسمیت شناخته نمیشود. بنابراین هر آن میشود اخراجش کنند، هر آن میشود حقوقش را کم کنند. حق بیمه و سایر حقوق را ندارد. یعنی بهطور خلاصه زندگیش رهاشده و بیسروسامان است. بکارگیری این اصطلاحات یکی از فریبکاریهای آخوندی است که تاثیر مشکلات اجتماعی را در بیان کمتر نشان میدهد. یکی از خبرهایی که در آن این اصطلاحات بیان شده، مشاهده میکنید. جمعی از کارکنان شاغل در دفاتر سهام عدالت روز سهشنبه بهدلیل نامشخص بودن وضعیت شغلی و مطالبات معوقه خود مقابل وزارت کار رژیم در تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند.
حالا در ادامه خبر ببینید که چه مشکلاتی بر سر این کارکنان آمده: تجمعکنندگان که از استانها و شهرستانهای مختلف برای پیگیری وضعیت شغلی خود به تهران آمدهاند، میگویند: پس از ۱۳سال فعالیت در ۳۵۳ دفتر شرکتهای تعاونی سهام عدالت در اقصی نقاط کشور، هنوز وضعیت شغلیمان مشخص نیست. در عین حال مطالبات مزدی ما از سال ۹۷ ومطالبات بیمهای ما از سال ۹۴ بهتاخیر افتاده است.
نمونهای از ننگ خصوصیسازی
یک خبر دیگر از حقوق معوقه! یعنی ندادن حقوق. این سومین روز متوالی در همین هفته است که کارگران شرکت کنتورسازی شهر صنعتی البرز، در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات و حقوق عقبافتاده مقابل استانداری رژیم در قزوین تجمع کردند. کارگران شعار میدادند: شرکت کنتورسازی، ننگ خصوصیسازی. خصوصیسازی هم یکی از آن اصطلاحاتی است که پشتش یک معنای دیگر نهفته است. ظاهر این کلمه یعنی سپردن کارخانه یا شرکت به یک شرکت خصوصی. اما در پشت آن دادن امکانات دولتی به اسم خصوصیسازی به همان بستگان رژیم هست که اینبار دیگر آن تعهدات قانونی دولت را نسبت به کارمند و کارگر ندارند و این نوعی غارتگری است.
سفرههای کارگران در خیابان
کارگران آذرآب اراک دوباره به خیابان آمدند. این روزها کارگران هپکو و آذرآب که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند، صبح سهشنبه ۱۲شهریورماه، تجمع و اعتراض کردند. آنها در اعتراض به جلسهای که روز شنبه با شرکت وزیر صنعت در اراک برگزار شده بود راهپیمایی کردند، آنها گفتند حضور وزیر صنعت دولت روحانی، در اراک پوششی بر معاملات پنهان در واگن پارس است.
کارگران به سپردن کارخانه به بخش خصوصی و غارت اموال کارخانه و همچنین دریافت نکردن دستمزدها و خالی بودن سفرههایشان اعتراض دارند.
کارگران همچنین اقدام به راهپیمایی کرده و شعار میدادند: «مرگ بر کارگر، درود بر ستمگر»!
کارگران زحمتکش هپکو و آذرآب، بهنشانه اعتراض در خیابان و میدان مرکزی اراک، اقدام به پهن کردن سفره خالی کردند و مشکلات معیشتی و گرسنگی خانوادههایشان را به نمایش گذاشتند.
کارخانه هپکو با ۴۲سال سابقه، بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات راهسازی خاورمیانه است که بهخاطر واگذاری به مقامات و بستگان رژیم، تحتعنوان خصوصیسازی و بهخاطر واردات بیرویه در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است.
این کارخانه در سال ۱۳۸۵ بهوسیله عوامل غارتگر رژیم به بخش خصوصی واگذار شد. از آن زمان به بعد شاهد افت تولید و بازده اقتصادی این شرکت بودیم. بهطوریکه چندین بار این شرکت به نقطه ورشکستگی کامل رسیده است. انتقال اینگونه شرکتها به بخش خصوصی خودش تبدیل به یک منبع بزرگ رانتخواری برای شبکه بزرگ مافیای اقتصادی شده است. کارگران آذرآب دوباره به خیابان آمدند.
ویلای فراشاهانهٔ یک چاقوکش شکنجهگر
در شرایطی که مردم ما در فقر و محرومیت بهسر میبرند، عوامل سرکوب رژیم آخوندی و شکنجهگران این رژیم در ویلاهای شاهانه و عجیبوغریب زندگی میکنند. یکی از هموطنان فیلمی از یک ویلا منتشر کرده است. این ویلا مربوط به حسین میرکاظمی است. حسین میرکاظمی کیست؟
حسین میرکاظمی یکی از دستیاران بابک زنجانی است که در جریان دعواهای درونی پروندهاش را قوه قضاییه رو کرد. جالب است بدانید که حسین میرکاظمی از جمله لباسشخصیهایی است که تصویرش در حوادث پس از انتخابات ۸۸ در حالی که کلت بر کمر داشت و در حال سرکوب معترضان به نتیجه انتخابات بود، منتشر شده است.
حسین میرکاظمی در جریان سرکوب قیام ۸۸
خبرگزاری حکومتی ایرنا هم در سال ۹۲ گزارش داده بود که «حسین میرکاظمی» بههمراه «حسین شیرازیمنش» بهعنوان عضو هیاتمدیره پروژه تجار کیش انتخاب شده بودند که بعد از بحران مالی این پروژه، بابک زنجانی وارد شد و علاوه بر تملک پروژه کیش، از این دو نفر بهعنوان دستیاران خود استفاده کرده است.
گفته میشود که حسین میرکاظی که به حسن رعیت معروف است، در ویلاسازیهای کرج هم با اکبر طبری مشارکت داشته است و برخی وبسایتها هم از «بهشت گمشده» رعیت نوشتهاند که گفته میشود یک باغ در جاده کرج است.
نکته ناگفته در این میان آن است که همین خامنهای و رئیسی و سایر سران حکومت در سال ۸۸ با امثال حسین میرکاظمی مردم را کشتار کردند و امروز با دستگیری آنها میخواهند خود و بهویژه رئیسی جنایتکار را سفیدسازی کنند تا در مقامی بالاتر به کار کشتار مردم وارد شوند.
غافل از آنکه مردم دست همه این جنایتکاران را خوانده و قاتلان را هرگز فراموش نمیکنند.
امثال حسین میرکاظمی اگر امروز هم دستگیر نمیشد بیشک در فردای سقوط این دیکتاتوری به دادگاه مردمی کشیده میشد و در کنار رئیسی و خامنهای محاکمه میشد. محاکمه امروز او چیزی از محاکمه فردای او نخواهد کاست.