ابعاد خسارات و ضایعات ناشی از سیل، براستی یک فاجعه ملی را به نمایش میگذارد و کمر مردم را که پیش از این نیز زیر بار فقر و فشار اقتصادی خم شده بود، در هم میشکند. سیاست نظام آخوندی در قبال این خسارات و ضایعات، از یکسو کوچک نمایی میزان خسارتهای مردم بوده و از سوی دیگر وعده برای جبران آنها.
اما رژیم با ابعاد سهمگین خسارات وارده به زیرساختهای شهری مناطق سیلزده و به اموال مردم، چه خواهد کرد؟
مقامات حکومتی بهخاطر وحشت از انفجار خشم مردم حرف صریحی نمیزنند، اما از هماکنون زمزمههای شانه خالی کردن از زیر بار خسارت و انداختن آن به گردن مردم شنیده میشود.
برآوردهایی که از میزان خسارتهای سیل تاکنون داده شده هر چند دقیق و متمرکز نیست، اما گویای ابعاد گسترده خسارتهاست. مقامات دولت روحانی در سه حوزهٔ اصلی کشاورزی، راهها و مسکن ارزیابیهایی ارائه دادهاند.
در حالی که سیل به اغلب استانهای کشور زیان وارد کرده محمد موسوی مدیرکل دفتر مدیریت بحران و کاهش مخاطرات بخش کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی، از خسارت ۳۸هزار و ۵۲۸میلیارد ریالی سیل اخیر به بخش کشاورزی ۱۲استان کشور خبر داد.
وی اذعان کرد، فرسایش خاک حاصلخیزترین اراضی زراعی و باغی، کاهش تولید برخی محصولات اساسی و کاهش درآمد تعداد زیادی از بهرهبرداران از جمله دیگر خسارتهای این سیل به بخش کشاورزی است که برآورد نشده است. (سایت فرارو ۱۳فروردین ۹۸)
از سوی دیگر مدیرکل ابنیه فنی سازمان راهداری، با اشاره به خسارت ۱۶۰۰میلیارد تومانی راههای کشور در جریان بارندگیها و وقوع سیلابها، از احتمال افزایش میزان خسارات تا ۲،۰۰۰میلیارد تومان خبر داد.(خبرگزاری مهر ۱۲فروردین ۹۸)
معاون پشتیبانی و هماهنگی امور استانهای بنیاد مسکن گفت: «بر اثر جاری شدن سیلاب بیش از ۲۵هزار واحد مسکونی در استانهایی که درگیر بارندگی شدید و سیلاب بودند، تخریب شده است.» وی اضافه کرد: «البته این آمار اولیه است و بعد از فروکش کردن سیلاب میتوانیم آمار قطعی را اعلام کنیم». (سایت آفتاب ۱۲فروردین ۹۸)
چه کسی پاسخگو است؟
اکنون سؤال اصلی مردم سیلزده این است که خسارتهای وارده به آنها را چه کسی پرداخت خواهد کرد؟
درفشی معاون بنیاد مسکن با بیان اینکه «آنچه برای ما مهم است مشارکت مردمی است» مسئولیت رسیدگی و پاسخگویی را از دوش نظام برداشت و تلویحا مسئولیت بازسازی خانههای تخریب شده به گردن مردم انداخت و گفت: « واحدهایی که نیازمند کمک بیشتر باشد از کمک خیرین و سپاه برای ساخت آنها استفاده خواهیم کرد». وی حداکثر کمک دولت برای بازسازی خانههای تخریب شده در سیل را دادن مقداری سیمان رایگان عنوان کرد. (خبرگزاری ایرنا ۱۲فروردین ۹۸)
پاسدار علی لاریجانی هم که با وعدهدرمانی برای جبران خسارت ها به صحنه آمد بعد از لفاظیهای معمول از «تسهیلات ارزان» که در اختیار صاحبان خانههای ویران شده قرار میدهند صحبت کرد. یعنی باز هم برای بازسازی دست نظام در جیب مردم میرود. (سایت انصاف نیوز ۱۳فروردین ۹۸)
از سوی دیگر هم سروکله بانکهای حکومتی برای مکیدن خون سیلزدگان پیدا میشود.
بانک توسعه تعاون تحت عنوان وام قرص الحسنه اعلام کرد ۵میلیون وام بدون بهره و ۱۵میلیون تومان وام با بهره تحت عنوان آخوندی جْعاله خواهد داد. آنهم به کسانی که از سوی ارگانهای رسمی تأیید شده باشند.(سایت توسعه وتعاون ۱۴فروردین ۹۸)
این در حالی است که بارها شاهد انتقال دلارها و ساخت و ساز رایگان خانه و مدرسه و دارو خانه و... در لبنان و سوریه و عراق و... بودهایم و میدانیم اگر همین سیل در مناطق تحت نفوذ پاسداران در یمن و سوریه میآمد تمام امکانات سپاه و دولت ـ قبل از درخواست کمک ـ به سمت آنان روانه میشد.
به این ترتیب حاکمیت آخوندی برای سیلزدگان هم خوابی همچون زلزلهزدگان دیده است. اما آیا در برابر خشم انفجاری مردمی و گستردگی بیخانمان شدهها خواهد توانست نقشهٔ شومش را پیش ببرد؟
از آنجایی که حاکمیت آخوندی جز غارت و سرکوب هیچ تعهدی در قبال مردم ایران و مردم مصیب دیده ازحادثه سیل و زلزله ندارد، هیچ بعید نیست که در ادامه سیاستهای ضدمردمیاش از پاسخگویی به مردم سیلزده طفره برود چنانکه آخوند حسن روحانی در همان روزهای اولیه از خود و دولتش سلب مسئولیت کرد.
اما قطعاً مردم سیلزده به همراه کانونهای شورشی و شوراهای مردمی نخواهند گذاشت رژیم نقشههای شومش را اجرا کند. آنچنان که سیلزدگان در میانه خرابیهای سیل ویرانگر، سردمداران حاکمیت و پاسداران ضدمردمی را هدف خشم و کین خود قرار دادهاند.
خشم و نفرت عمومی از سران و سپاهیان نظام
در جریان دیدار پاسدار محسن رضایی از منطقه پل دختر مردم او را سکه یک پول کردند و با خشم و کین از او استقبال کردند آنچنان که مردی مقابلش ایستاد و فریاد میکشید: «دنبال چه میگردی اینجا؟ بروید. حیوان... بیشرفها بروید. سلفی بگیر بگذارش سر قبر مادرت. بیشرف... ».
پاسدار پاکپور سرکرده نیروی زمینی سپاه نیز در گزارشی از مناطق سیلزده استان لرستان به پاسدار باقری سرکرده ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، از خشم و نفرت مردم نسبت به سردمداران رژیم شکایت کرد و گفت: «هیچ مسئول دولتی جرأت نمیکند آنجا برود مردم عاصی و ناراحت هستند. من توانستهام طوری از دستشان بیایم بیرون...من از آنجا آمدهام وضع خیلی خراب است».
برای حاکمیت آخوندی وضعیت آنجا بغرنجتر میشود که مورد تنفر عموم مردم ایران قرار دارند و سیل بنیانکن خشم مردم ایران نیز در انتظار آنان است.