از قدیم میگفتند وقتی «فلانی به پیسی افتاده». این اصطلاح بیان حال امروز رژیم آخوندی است. البته «پیسی» یا «نکبت» (یا آلودگی و پلیدی) یک حکومت با قیام و خروش مردم رفع میشود.
و نمونههای نگرانی حکومت آخوندی از قیام مردم را هر روز در رسانههایش میبینیم. این جملات از روزنامه حکومتی ابتکار ۲۷مرداد به صراحت به وضعیت پیسی و نزدیک شدن آتش خشم مردم به فوران و انفجار اشاره میکند: «فقر و بیکاری و توجیه وقایع جامعه، آتشی است که در مخزن ناملایمات اجتماعی ریخته میشود و میتواند به جد مایه دردسر باشد.... ملت ایران در همین یک سال و نیم اخیر، چهارپنجم ارزش داراییهای خود را از دست داده است. خط فقر، طبقه متوسط را در خود فرو برده است و قشر مددجویان و نهادهای امدادی به شکل وحشتناکی زندگی نامطلوب و فقیرانه را تجربه میکنند.»
اما آیا رژیم میتواند از نزدیک شدن این آتش به مخزن ناملایمات جلوگیری کند.
نمونههای برخورد با کارگران و سرکوب دستفروشان عکس این مسیر را نشان میدهد. و بهنظر میرسد این رژیم راهحلی بجز حل مسأله از راه فشار بیشتر به مردم ندارد. نمونههای بسیاری وجود دارد که تنها چند نمونه از روشهای رژیم در همین یکی دوسه روز برای دیدن این پیسی کافیست.
-اخیراً ۲۷۰تن پرسنل «شرکت سهامی جنگل شفارود» اخراج شدند تا مسأله حقوق، به اسم تعدیل نیرو حل شود..
-در همدان بهجای ساخت مدرسهٔ جدید برای کودکان، مدارس موجود را بین دختران و پسران نوبتی و چرخشی کردند.
-در زندان زنان قرچک ورامین نمیگذارند خانوادهها لباس و غذا برای زندانی ببرند. یا غذای بسیار نامناسب به زندانی میدهند تا آنها مجبور شوند از فروشگاه زندان غذا و لباس و حتی آب به قیمتهای بالا بخرند و از این طریق حتی زندانیان محبوس را هم بچاپند.
-در همهٔ موارد حمله به دستفروشان، اموال آنان را با خود میبرند. مثل حمله به دستفروشان حمیدیه در یزد. گویی حمله به دستفروشان منبع تأمین نیازهای کارکنان شهرداریها شده.
-اداره آب و فاضلاب منطقه ۳تبریز با پخش برگههایی ما بین مشترکاًن خود آنها را تهدید کرده که اگر مبلغ یک میلیون و صد هزار تومان بابت حق اشتراک فاضلاب پرداخت نکنند آب آنها را قطع خواهد کرد. همه میدانند که اینگونه مخارج شهری از طریق مالیات و دیگر پرداختیها تأمین میگردد و مجبور کردن مشترکاًن به پرداخت اضافی به اداره آب و فاضلاب فقط برای غارت مردم و تأمین هزینهٔ ادارات خود رژیم است.
-محصولات کشاورزان محروم را نمیخرند تا آنها مجبور شوند برای جلوگیری از خراب شدن محصول در زمین یا انبار آن را ارزان بفروشند بعد همان کالا را خود در بازار به قیمت گرانمیفروشند.
نمونهاش خیار کشاورزان قروه و دهگلان است که در حال ضایع شدن است و کشاورزان باید خیار را کیلویی پنجاه تا تک تومانی بفروشند. یعنی بهقول یکی از کشاورزان یک گونی خیار تروتازه را به دو هزار تومان بفروشند. در حالی که در بازار مافیای رژیم زیر عنوان تحریم هر کیلو خیار را ۵تا ۷هزار تومان به مردم میفروشد.
این موارد را میتوان هر روز در سراسر کشور پیدا کرد. البته در بیان مقامات رژیم هم میتوان دیدکه شرایط بحرانی جامعه! فقر و گرانی شدید! ریزش نیروهای رژیم! اوجگیری خشم مردم ایران، و خطر قیام علیه نظام آخوندی یک واقعیت است. واقعیتی که دیگر سرکردههای سپاه هم قادر به مخفی کردن آن نیستند.
پاسدار حسین دهقان مشاور دفاعی ولیفقیه ارتجاع به فقر و بیکاری اعتراف کرد و گفت: این موضوعات نباید سبب شود که بگوییم کشور به بنبست رسیده است.
او افزود: جبهه دشمن را نباید فقط در زمینههای نظامی تصور کرد بلکه اتاق فکر دشمن در تلاش است تا روحیه انقلابی مردم را تضعیف کند. هدف دشمن براندازی نظام جمهوری اسلامی است
در پایان باید گفت این یقین همه است که تمامی مسایل و مشکلات بحرانی ایران و ملت ایران با همبستگی و همت همگانی حل میشود. البته اگر این همبستگی با مقاومت ایران پیوند بخورد راهحل بسیار فوری در دسترس مردم ایران است.. بنابراین آرزو میکنیم که بیان همهٔ دردها و مشکلات به عزم و خواست همه برای پیوند با مقاومت ایران بیفزاید.