728 x 90

خون چون من کس چنین ضایع کی است

قتل‌عام۶۷
قتل‌عام۶۷

شاید آن روز که خمینی داشت در کاخ جماران حکم نیم‌صفحه‌یی قتل‌عام زندانیان سیاسی را تنظیم می‌کرد، نمی‌دانست که سلطنت او ابدی نیست و به‌زودی دق‌مرگ خواهد شد و در لعنت‌آباد تاریخ جای خواهد گرفت؛ یا شاید می‌دانست ولی نشئهٔ قدرت چنان او را از خود بیخود کرده بود که به‌هیچ چیز جز جایگاه فرعونی خود و ریختن خونهای بیشتر برای حفظ آن نمی‌اندیشید.

شاید آن روز که ابراهیم رئیسی به‌عنوان شقی‌ترین عضو هیأت مرگ، حکم به حلق‌آویز زندانیان سیاسی می‌داد، روزی را نمی‌توانست پیش‌بینی کند که به‌عنوان جلاد۶۷ شناخته خواهد شد و در کانون نفرت مردم ایران و جهان قرار خواهد گرفت.

شاید پاسداران، شکنجه‌گران، متولیان مرگ و تمامی آنها که در کار به قناره‌کشیدن، سلاخی کردن و کشیدن چارپایه از زیر پای اعدامیان شرکت داشتند و سپس در خفا جنازه‌های آنها را در پشت ماشینهای یخچال‌دار تل‌انبار نموده و شبانه در گورهای دستجمعی مدفون کردند، گمان نمی‌بردند روزی خاک نهفته‌هایش را آشکار خواهد کرد و جنایت از پرده بیرون خواهد افتاد.

شاید در مخیلهٔ آنها نمی‌گنجید که هیچ قطره‌خونی از حقیقت‌جویان به هدر نمی‌رود. خاک این خونها را نمی‌بلعد و باران رد پای آن را نمی‌شوید تا از یادها نروند.

چه کسی تصور می‌کرد خاوران روزی به سخن درآید و به زیارتگاه ۳۰هزار شمع خاموش تبدیل گردد.

...

 

یک سند انکارناپذیر

گفتیم: «شاید»؛ ولی اسناد تاریخ معاصر ایران گواهی می‌دهند که هم خمینی، هم هیأت مرگ و هم کارچاق‌کن‌ها و مجریان کشتار می‌دانستند که بزرگترین جنایت علیه بشریت را مرتکب می‌شوند.

برگردیم و از دریچه امروز سالهای خاکستر شدهٔ دیروز را از نظر بگذرانیم.

۲۴مرداد۱۳۶۷. دیدار سرزدهٔ اعضای هیأت مرگ: «حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (جانشین وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین)» با آقای منتظری.

در این دیدار ابراهیم رئیسی و حسینعلی نیری به آقای منتظری اصرار می‌کنند که اجازه دهد ۲۰۰زندانی سیاسی باقیمانده نیز تا قبل از محرم قتل‌عام شوند؛ زیرا هم‌اکنون در سلول انفرادی هستند و بازگرداندن آنها به بند عمومی لابد همه چیز را لو خواهد داد. جلاد۶۷ در آن تاریخ ۲۸سال داشت؛ اما ولع عجیبی در کشتار انسانهای بی‌گناه از خود نشان می‌دهد. دلیل سوگلی شدن و مورد توجه قرار گرفتن او از سوی خامنه‌ای این استعداد و ظرفیت در جنایت و کشتار است.

نوار صوتی این دیدار که در مرداد۱۳۹۵ منتشر شده است، اکنون در اینترنت موجود است. منتظری به ابراهیم رئیسی و هیأت مرگ می‌گوید:

«بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و تاریخ ما را محکوم می‌کند به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند».

این یک سند مسلم دال بر قتل‌عام۶۷ و نقش اخص ابراهیم رئیسی در آن است.

آری، خمینی می‌دانست که برای حفظ خلافتش دارد دست به قتل‌عام و نسل‌کشی می‌زند. رئیسی می‌دانست و می‌داند که عامل و مجری بزرگترین جنایت در حاکمیت آخوندی است. خامنه‌ای می‌دانست و می‌داند که چرا به رئیسی توجه نشان می‌دهد و او را دولت جوان حزب‌اللهی می‌نامد.

 

قدرت مصونیت نمی‌آورد

در حالی در سالگرد کشتار تابستان۶۷ قرار داریم که ابراهیم رئیسی، از سوی خامنه‌ای حکم تنفیذ دریافت کرده و در مراسم تحلیف شرکت کرده است. قرار گرفتن در منصب ریاست‌جمهوری نمی‌تواند برای او مصونیت بیاورد و او را از مجازات معاف نماید.

آقای جفری رابرتسون، رئیس سابق دادگاه جنایی سیرالئون، در کنفرانس دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت در آمریکا جنایت انجام شده در تابستان۶۷ را با بمباران اتمی شهرهای ژاپن مقایسه کرد و در مورد رئیسی گفت:

«کسانی که عامل جنایت علیه بشریت هستند شامل مصونیت نیستند... رئیسی جزیی از هیات مرگ بود که کشتار زندانیان را انجام می‌داد... بنابراین دادگاه جنایی بین‌المللی باید در این رابطه وارد شود تا ما بتوانیم پرونده را به آنجا ارجاع دهیم چون موضوعی است که به دادگاه بین‌المللی مربوط می‌شود. روشهای شناخته شده‌ای وجود دارد که امکان این حسابرسی بین‌المللی را میسر می‌کند.

پرونده رئیسی باید از طریق این ارگانها و مراجع حقوقی و بین‌المللی باید مورد توجه قرار بگیرد».

رئیسی فقط عامل و مجری کشتار تابستان ۶۷ نیست، او در قیام آبان۹۸ قاضی‌القضات این رژیم بوده و باید در این زمینه نیز حساب پس بدهد.

 

آوای طنین‌انداز

اگر یک‌روز این رژیم توانست در سایهٔ غفلت جهانی و در عصر سانسور و نبود رسانه‌های آزاد، ۳۰هزار زندانی سیاسی را کشتار کرده و در گورهای دستجمعی و بدون آدرس و مشخصات مدفون سازد، امروز آن خونها در قامت جنبش دادخواهی قیام کرده‌اند تا قاتلان را به حسابرسی بکشانند.

آوای آنها نه خاموشی می‌پذیرد، نه فراموشی. این دادخواهی تا روز به‌زیر کشیدن خامنه‌ای، رئیسی، اژه‌ای، قالیباف و تمام مرگ‌آفرینان و اختناق‌گستران ادامه خواهد یافت.

صدای آنها هنوز در وجدانها طنین‌انداز است و طنین‌انداز خواهد ماند.

 

آنک کشتستم پی مادون من

می‌نداند که نخسبد خون من

بر من است امروز و فردا بر وی است

خون چون من کس چنین ضایع کی است

(مولوی. دفتر اول مثنوی)

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d13e9150-c75f-4d3d-a827-0d8d196174e2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات