سوزان نایمن در کتاب «شر در اندیشهٔ نوین» میگوید: «فیلسوفان پیشامدرن دربارهٔ سرشت چیزها، کیهان، انسان
و طبیعت میاندیشیدند ولی فیلسوفان مدرن، از دکارت و کانت تا دیگران، در توانایی ما برای فهم سرشت چیزها تردیدکردند» . نایمن اضافه میکند که: «تردید فیلسوفان در امکان واقعیت نداشتن، یا واقعیت نما بودن پدیدهها نبود، بلکه از قضا به عکس، آنها میترسیدند جهانی بدین زشتی و زمختی و زخمزنندگی واقعیت داشته باشد. از اینرو، آنان میکوشیدند در پس این پدیدارها
چیزی زیباتر، حقیقیتر و پایدارتر بکاوند و بیابند تا مگر جهان را جایی زیستنیتر کنند». (۱)
اما اکنون در ایران کنونی ما همین هراس مصداقیت پیدا کرده. یعنی حاکمیتی «زشت و زمخت و زخمزننده» واقعیت پیدا کرده.
حاکمیتی که نه تنها سراسر ایران را زخمی و خونین کرده، بلکه بسیاری کشورهای دیگر را با تروریسم، صدور زمختی و زشتیهای خود نیز آلوده است. نیاز به یادآوری نمونههای انفجارها، خونریزیها، حمایت از دیکتاتورها یا ایجاد نهادهایی از پیکر خود این «شر» در کشورهای دیگر نیست. تنها باید به تاریخچهٔ خونبار و دردناک تروریسم در خاورمیانه و سایر نقاط جهان مراجعه کرد.
این حقیقت وقتی دردناکتر است که ایران ما در تاریخ نخستین قروناش با حاکمانی مثل کورش «در قرآن، ذوالقرنین» سرزمین گسترش دهندهٔ خیر و مهد تمدن بوده است. اما فلسفهٔ ایرانیان کهن که در این نبرد، نور اهورا بر ظلمت اهریمن پیروز میشود، گویی امروز بهخاطر شدت شر و متأسفانه مماشات برخی قدرتهای سودمحور با شر حاکم، کمی در پردهٔ تردید افتاده است.
نمونههای عملکرد این «شر» را هم امروز مردم ایران شبانه روز در همه جا میبینند. اگر کسی بخواهد فهرستی تهیه کند سیاهه انواعش بسیار گوناگون و دراز خواهد شد. تنها چند محور را برای نمونه ببینید و بقیه را هر کسی میتواند در ادامه بیاورد.
-مبتلا کردن یک ملت هشتاد میلیونی به بیماری مرگبار کووید۱۹ برای منافع یک راهپیمایی یا انتخابات و ادامهٔ قتل تاکنون ۱۶۰هزار تن از آنان برای استفاده از فرصت بیماری برای جلوگیری از قیام.
-پرهیز شخص حاکم از صرف صد میلیارد دلار سرمایه برای درمان مردم
-به رگبار بستن ۱۵۰۰ خرد و پیر و کلان در سه روز و رفتارهای شقاوتبار پس از آن با بستگان شهیدان
-قتلعام سی هزار در سال۶۷ و حکم تسریع هر چه بیشتر در اجرای آن
- برخوردهای روزانه با محروم ترین مردم و ویران کردن سرپناه آنان
-تنگدست گذاشتن کارگران و محرومان ایران تا جایی که برای حقوق مسلم خود خودسوزی کنند.
- صدور حکم اعدام برای دختری که از شرافت خودش دفاع کرده.
- شلاقزدن کارگران زحمتکش در میدانها
- بیدرمان گذاشتن زندانیان تا حد مرگ
- شلیک موشک به هواپیمای مسافری و...
-بریدن دست و پای مردم محروم در عین رها بودن و مصدر کار بودن سارقان نجومی... .
... . .
این فهرست را هر ایرانی میتواند تا برگهای بیشمار ادامه دهد.فهرستی که نوع بیمانندی از شقاوت را در ایران کنونی نشان میدهد.شقاوتی گسترده، شگفت، وحشتناک، که حتی تماشای صحنههای آن از توان انسان بیرون است و هر کس آن را میبیند بهروشنی میگوید مجری این نوع شقاوت اصلاً انسان نیست، و همه میدانیم که از بالا تا پایین این حکومت از مسئول ترین آن تا پایینترین مزدبگیر و مدافعش همه در این خوی غیرانسانی شریک و مشابهاند و باز همه میدانیم که اتفاقاً همانها که شقیترینها هستند به بالاترین مقامات انتخاب میشوند؛ مثلاً انتخاب قاتل قتلعام برای رئیس قوه یا وزارت قضاییه... . . انتخاب دزدترین فرد به ریاست بانک مرکزی....
پس اگر همه قبول داریم که شقاوتها که ایران را گرفته و به بخش عظیمی از خاورمیانه و جهان گسترش یافته، همان ظلمت عصر ماست، و منشأ آن حاکمیت ولایت فقیه است، نتیجه این میشود که آنچه فیلسوفان عصر جدید از آن میترسیدند واقعیت پیدا کرده.
پس باید برای این ظلمت بهدنبال نوری بود. ما الآن ظلمت را دیدهایم و شناختهایم. اما به راستی نور کجاست؟ و چیست؟
در معنای ظلمت و نور
کانت و فیلسوفان کانتی اعتقاد به روشنگری نور را در اندیشه کردن دانستند. از جمله ساموئل فلایشاکر در کتاب روشنگری چیست در مورد نور مینویسد:
«نور ... در زبان روشنگری بهحقیقت خاصی که فرآورده، مبنا، یا مدعای نظام دینی یا فلسفی ویژهیی باشد، اشاره ندارد. ظلمات آنجاست که آدمی فاقد توانایی تشخیص درست از نادرست است. خروج از ظلمات، یعنی عزم را بر پرسیدن جزم کردن، بر بازنگریستن، نفی کردن جزیی یا کلیِ آموزههای دینی سنتی و فراخواندن دیگران به این پرسشگری و بازاندیشی. بر این بنیاد، روش نگری بهمعنای مقصود در سده هجدهم، نقّادی آن چیزی دریافته میشود که در سنتهای پیشین، روشنگری قلمداد شده است».
میبینیم که کانت به درستی ظلمت را در نیندیشندگی (که معنای عمیقتری از جهل یا نادانی غیرفعال دارد) دانسته است. نیندیشندگی که محصول نظامهای دیکتاتوری است که انسانها و بهخصوص مجریان حکومت را به چنین جهل و شقاوتی میکشانند. و در این باب توضیحات مفصلی در تفسیر چگونگی عملکرد این پدیده ارائه میکنند و بهعنوان چارهٔ این ظلمت، انسان را به اندیشه و پیگیری و بازنگری و پرسشگری احاله داده است. و این توصیه مربوط به اولین قرن پس از رنسانس فکری غرب بوده و البته این خود قدم بسیار بزرگی به سوی دانش و بینش و تفکر انسان برای جستن حقیقت و تبدیل زشتیهای زمین به زیباییها و تبدیل ظلمتها به نور و روشنی در جهان پس از قرون وسطی بود. اما جالب است که میبینیم این دانش و بینش را قرآن با یک رهنمود عملی به سرمنزل نتیجه بخشی رسانده است. میدانیم که یکی از ترکیبهایی که در قرآن بسیار تکرار شده «ظلمات و نور» است. در سورهٔ ابراهیم هدف پیامبران رساندن مردم به همین نور بیان شده:
«الَر کِتَاب أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَی صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ - الر، (این) کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها، به سوی روشنایی بفرمان پروردگارشان در آوری، بسوی راه خداوند عزیز و حمید. آیه ۱ سوره ابراهیم»
رسالت پیامبران خروج مردم از ظلمات به سوی نور است. و در سوره حدید هم معنای نور را برانگیختن یا به قیام خواندن و به قیام راندن مردم برای عدالت میداند:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْس شَدِید وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیّ عَزِیز - "ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآن که او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!"آیه ۲۵- سوره الحدید».
به این ترتیب از هراس واقعیتداشتن شر و زشتی و تاریکی و ایران و جهانی چنین شر زده و تاریک و ظلم زده، رسیدیم به یقین به اینکه این ظلمت واقعاً فراگیر شده. اما کار انسان مسئول هراس نیست. بلکه میتواند بر اساس پیام آفریدگار جهان ابتدا همهٔ راههای روشنگری و آگاهی بخشی را بپیماید و سپس نیز با آهن که در آن نیروی شدید برای منافع مردم است به قیام برای از بین بردن ظلمت و شر زمانه برخیزد و برخیزاند.
پانویس:
(۱) سوزان نایمن۲. Susan Neiman Evil in Modern Thought، P.