یورش نیروهای نظامی و امنیتی به روستای «گونیچ» در «خاش»، که منجر به کشته شدن یک بانوی بلوچ و مجروح شدن دستکم ۱۱تن دیگر از زنان شجاع این روستا شد، بار دیگر چهره سرکوبگرانه فاشیسم دینی را به نمایش گذاشت. این رویداد که در روز سهشنبه ۱۰تیر ۱۴۰۴ رخ داد، علاوه بر نقض آشکار حقوقبشر بیانگر مقاومت شجاعانه زنان بلوچ در برابر قبیحترین نوع سرکوب در این رژیم است. این سرکوب در وانفسای حاکمیت ننگین این رژیم اکنون زنان زحمتکش بلوچ را نشانه گرفته است.
خشونت دولتی شانهبهشانه تبعیض ساختاری
فاشیسم دینی حاکم بر ایران از بدو روی کارآمدن، سیاستی سرکوبگرانه علیه اقلیتهای قومی و مذهبی، بهویژه مردم زحمتکش بلوچ، در پیش گرفت. منطقه سیستان و بلوچستان، بهدلیل موقعیت جغرافیایی و ترکیب قومی-مذهبی، همواره هدف تبعیضهای ساختاری و خشونت دولتی بوده است.
گزارشها حاکی از آن است که در روز ۱۰تیر ۱۴۰۴، نیروهای اطلاعات سپاه و نیروی انتظامی با ادعای بازداشت «عناصر مسلح مخالف نظام» به روستای گونیچ یورش بردند، در حالی که بهگفته ساکنان محلی، «هیچ مرد یا فرد مسلحی در روستا حضور نداشته و عملیات بر اساس اتهامات بیاساس بود». ادعایی که بدون ارائه حکم قضایی مطرح شده، بیانگر استفاده از بهانههای امنیتی برای توجیه خشونت علیه غیرنظامیان است.
این تعرض وحشیانه و افسارگسیخته را میتوان در ادامه سرکوبهای گستردهتر سالهای اخیر، از جمله قیام ۱۴۰۱، تحلیل کرد؛ قیامی که طی آن بیش از ۵۴۰نفر، از جمله ۷۴کودک، به دست نیروهای حکومتی کشته شدند. چنین اقداماتی نشاندهنده الگویی مداوم از استفاده از خشونت برای خاموش کردن هر گونه اعتراض یا مقاومت است.
زنان، پیشگامان مقاومت
یکی از برجستهترین صحنههای خلقشده در روستای گونیچ، نقش زنان بلوچ بهعنوان پیشگامان مقاومت در برابر حکومتی است که تبعیض ساختاری و زنستیزی از ویژگیهای آن است. در غیاب مردان، زنان روستای گونیچ با پرتاب سنگ و آتش زدن لاستیک خودروها، مانع از پیشروی نیروهای سرکوبگر شدند. خانم مریم رجوی، در پیامی، «مقابله شجاعانه زنان بلوچ با نیروهای مهاجم» را «بیانگر اراده و ظرفیت زن ایرانی علیه فاشیسم دینی» توصیف کرد و از جوانان خواست که به یاری اهالی گونیچ بشتابند.
مقاومت زنان بلوچ در برابر مزدوران اعزامی این رژیم، نه فقط بهعنوان واکنشی دفاعی، بلکه بهمثابه جلوهای تحسینبرانگیز از شجاعت و مقاومت زنان در برابر سرکوب سیستماتیک قابل تأمل است.
آنان در این صحنه، در برابر گلولههای جنگی و ساچمهای، از خود شجاعت بیسابقهای نشان داده و با آتش زدن لاستیک خودروها، مسیرهای ورودی روستا را بستند تا مانع ورود مجدد نیروهای سرکوبگر شوند.
بیشتر بارز شدن چهره کریه یک رژیم زنستیز
یورش به گونیچ، که منجر به کشته شدن خانبیبی بامری، زنی ۴۰ساله و مجروح شدن ۱۱زن دیگر شد، مصداق بارز نقض حقوقبشر است. گزارش حالوش هویت مجروحان را تأیید کرده و وضعیت وخیم ۲تن از آنها، از جمله لالی بامری و اسرا بامری، را گزارش داده است. این خشونت، بهویژه علیه زنان و کودکان غیرمسلح، با استانداردهای بینالمللی حقوقبشر از جمله اعلامیه جهانی حقوقبشر، مغایرت دارد.
این رویداد همچنین بازتکرار الگویی گستردهتر از سرکوب هدفمند فاشیسم دینی علیه زنان در ایران است؛ سرکوبی که طی بیش از ۴دهه، دهها هزار زن مخالف را هدف گرفته و به زندانیشدن، شکنجه و اعدام آنان انجامیده است. این سرکوب، بهویژه در مناطق حاشیهای مانند بلوچستان، با هدف ارعاب و کنترل اجتماعی اعمال میشود.
تصویری دوگانه از سرکوب و مقاومت
یورش به گونیچ خشم عمومی را برانگیخته و بار دیگر توجه جامعه بینالمللی را به نقض حقوقبشر در ایران جلب کرده است. مقاومت زنان بلوچ، که در ویدئوها و تصاویر ارسالی به رسانههای حقوقبشری مستند شده، بهعنوان نمادی از مبارزه علیه استبداد دینی مورد توجه قرار گرفته است. این یورش، تصویری دوگانه از سرکوب و مقاومت در ایران ارائه میدهد. این رویداد، از یکسو، چهره خشونتبار و زنستیز رژیم جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارد و از سوی دیگر، ظرفیت زنان ایرانی برای مبارزه علیه فاشیسم دینی را برجسته میکند.
استفاده از خشونت بیتناسب علیه غیرنظامیان، بهویژه زنان، نشانهای از ناتوانی و شکنندگی این رژیم در ایجاد مشروعیت سیاسی و اجتماعی است. این خصومت، بهویژه در میان اقلیتهای قومی و زنان، میتواند بهعنوان کاتالیزوری برای قیام و سرنگونی عمل کند و زنان و دختران شجاع این سرزمین را بهصورت جریانوار به میدان رزم با سرکوبگران بکشاند.