«ما گفتیم زدیم، شمام بگین زده!»... کمتر ایرانی را خواهید یافت که این گزارهٔ آشنا را نشنیده باشد. دیالوگی از فیلم قیصر(سال ۱۳۴۸) است که میتوان گفت کمابیش به یک «ضربالمثل» تبدیل شده. ضربالمثلی که نه فقط در شوخیهای اجتماعی، بلکه اکنون مردم در زمینهٔ سیاست هم در فضای مجازی به آن استناد میکنند. تازهترین مصداق آن؟ بفرمایید، همین «رزمایش» سپاه در خلیجفارس!
خامنهای و گیج خوردن سپاه در «پساآبان»
سپاه خامنهای که این روزها پس از ضرباتی که از مردم ایران در سراسر کشور خورده و از مقاومت ایران در ابعاد بینالمللی دریافت کرده و پاسدار سلیمانی را هم بهعنوان «گندهلات» ولایت از کف رفته میبیند، در وضعیت گاوگیجه مطلق قرار گرفته و با عربدهکشی به هر سمت مشت و لگدی پرتاب میکند یا گلوله و موشک میپراکند. برایش هم مهم نیست که آیا خودی را هدف قرار میدهد یا دشمن فرضی را!
اما بگذارید پیش از نمایش مضحک «اقتدار» سپاه در رزمایش اخیرش در خلیجفارس، نگاهی به جو روانی حاکم بر مزدوران نظامی و انتظامی خامنهای بیاندازیم و هزینهای که برای مردم ایران داشته است.
مردم؛ قربانی «آتش به اختیار» خامنهای؛ از هواپیمای اوکراینی تا ناو کنارک و کرونا
آتش به اختیار بودن مزدوران بسیج و سپاه و سایر ساندیسخواران یا نانخوران آغل ولایت، اگر چه در کوتاهمدت ممکن است به جو ارعاب دامن بزنند، اما جز متراکم کردن نفرت و انزجار اجتماعی مردم ایران حاصلی ندارد. در این میان البته، آنچه قربانی میشود جان و عمر و مال و سرمایهٔ مردم ایران است.
پس از قیام خشمگینانهٔ آبان، خامنهای بهخوبی دریافته است که دیگر جنس اعتراض این قیامکنندگان، سراپا با تظاهرات سکوت و روبان و پاپیون بستنهای نمادین متفاوت است. به بیان عامیانه، «این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست» که بتوان مانند چندماه ابتدایی سال ۸۸ با بازی بیهزینه سبز آن را به محاق برد. بلکه جنس آن از جنس عاشورای ۸۸ است که تنها طی چند ساعت، لرزهٔ سرنگونی بر خیمه و خرگاه ولایت انداخت.
از این روست که سرعت ورق خوردن کتاب حوادث در «پساآبان» قابل مقایسه با «پیشاآبان» نیست.
به جنایت وحشیانهٔ شلیک موشک به هواپیمای مسافربری اوکراینی پس از دود و دم حملهٔ «انتقام سخت!» به پایگاه آمریکایی در عراق نگاه کنید؛ به سیرک جنازهگردانی پاسدار سلیمانی نگاه کنید که چطور حتی «خودی»های نظام را به پای آن قربانی کرد.
به وادادن مطلق نظام در برابر چین در ماجرای «واردات» ویروس کرونا به ایران و سپس تماشای مرگ جانگداز مردم ایران در قربانگاه کرونا نگاه کنید. همچنان که در پی جلب رضایت چین بهعنوان یک متحد در شورای امنیت و کسب رأی وتوی احتمالی آن، هر امتیازی را به ثمن بخس به چین اعطا کرد تا روی سلطنت قاجار و پهلوی را هم سفید کرده باشد.
بدیهی است که در این شرایط نیاز مطلق خامنهای به یک «قدرتنمایی» بیش از هر زمان دیگری برجسته میشود. چه برای مصرف داخلی و تغذیهٔ روحی-روانی ساندیسخواران، چه تهیهٔ خوراک خبری برای مزدوران و رسانههای «خودی»! خارج کشور!
حالا اینکه در همینگونه قدرتنماییها یک روز شخص فرماندهی کل سپاه دست بهدامن شوی فضیحتبار و مسخرهٔ «مستعان ۱۱۰» بهعنوان کرونایاب ولایی میشود، یک روز ارتش تحت فرمان خامنهای ناو کنارک را به جای ماکت هدف قرار میدهد، دیگر به سطح دانش و مهارت ابلهان ولایی برمیگردد؛ چون مردم ایران درک روشنی از همهٔ این مسائل نشان دادهاند و فریب دود و دم و قدرتنمایی پوشالی خامنهای را نخوردهاند.
ماکت ناو دشمن اسیر «اقتدار»! سپاه خامنهای
پرداختن به آنچه که مزدوران سپاهی رژیم در رزمایش اخیر به نمایش گذاشتند و در بوق و کرنا کردند، موضوعی است که بیشتر به کار طنزپردازان میآید؛ اما از آنچه دستکم در حد اشارهای نمیتوان گذشت، عدم تطابق هارتوپورتهای ولایی سپاه خامنهای در انهدام یا هدف قرار دادن ماکت ناو هواپیمابر(شبیه به ناو یواساس نیمیتز) با تصاویری است که بهعنوان «لحظهٔ اصابت» به خورد شبکههای خبری داده شده است.
ماکت ناو هواپیمابر
در این تصویر که توسط خبرگزاریهای حکومتی بهکرات منتشر شده است، بهروشنی دیده میشود که انفجار یا فرود موشک «نقطهزن» سپاه در آب صورت گرفته است. البته همین میزان توفیق جای تقدیر از برادران آتش به اختیار دارد؛ بههرحال خیلی بهتر از آن است که موشکها مانند آنچه که مردم کرمانشاه تجربه کردند، به یک روستای ساحلی این سو یا آن سوی خلیجفارس میخورد!
در خبرپراکنی و هارتوپورت بسیار از اصابتهای دقیق و انهدام «قایقهای حفاظتی» ناو صحبت شده، که در این سناریو هم باز هیچ تصویری وجود ندارد. اما در یکی دیگر از نادر فیلمهایی که از «اصابت به هدف» در دست هست، باز موشک ولایتمدار از ماکت عبور میکند و به سمت دیگری میرود!
هر چه هست در اقدام بعدی، قایقموتوریهای سپاه که به تیربار دشمنشکن(!) دوشکا مجهز هستند، دور ماکت مادرمردهٔ مذکور که با کابل و طناب به کف خلیج نیلگون فارس بسته شده میچرخند؛
البته اقتدار به همینجا هم ختم نمیشود، نیروهای سپاه که هرچه داشتند به سوی ماکت شلیک کردند، وقتی مطمئن شدند که دشمن فرضی قصد پاسخ دادن متقابل به «اقتدار» ولایی ندارد، با هلیکوپترهایشان با احتیاط بر روی ماکت ناو هواپیمابر دشمن فرود آمدند.
آگاهان دربارهٔ این حرکت سپاه اظهار کردند که هدف نیروهای خامنهای این بود که باقیماندهٔ مقاومت دشمن فرضی را هم شکست بدهند.
البته آگاهان پاسخ ندادند که ناوی که با این همه موشک زمین به دریا، هوا به دریا، هوا به زمین، زیر زمین به دریا و دریا به دریا هدف قرار گرفته، چه چیزی از آن برای هلیبرد «غیور ساندیسخواران سپاه» باقی مانده؛ پس دیگر چه نیازی به این همه زحمت؟!
کسی چه میداند، شاید اصلاً وقتی دیدند موشک باعث غرق شدن ناو نشده، میخواستند با سوراخ کردن کف آن، ناو را به اعماق آبها بفرستند تا دیگر اوج «اقتدار» نظام خامنهای به چشم خودی و بیگانه فروبرود!
هدف خامنهای از رزمایش سپاه
اما گذشته از تمام این سخنان، واقعیت این است که خامنهای به قدرتنمایی پوشالی محتاجتر از آن است که توان اندیشیدن به این «جزئیات» را داشته باشد. آنچه او نیاز داشت، نشان دادن لحظات شلیک موشکهای مختلف بود نه ضرورتاً فرود آنها روی هدف! چرا که هدف بالکل جای دیگری است.
«قدرت موشکی» همان است خامنهای و سپاه آن را مهمترین اهرم قدرت نظامی خود و نظامشان میدانند. کما اینکه یکی از مهرههای حکومت خامنهای در روزنامهٔ سپاه موسوم به «جوان» در ۸مرداد ۹۹ بهخوبی به «پیام»های مورد نیاز و مورد نظر خامنهای که باید پس از این رزمایش در بوق و کرنا میشد اشاره میکند.
در این مقاله که اشارهای به استغاثهٔ خامنهای در آستانهٔ انتخابات ریاستجمهوری آمریکا کرده، پیام این رزمایش را در ۵محور خلاصه و جمعبندی نموده که هدف دوگانهٔ ارعاب بینالمللی و مصرف داخلی آن را برجسته میکند. وی البته به زبان معکوس آخوندی سخن گفته که ترجمهٔ صحیح آن چنین است:
۱- اشاره به هراس نظام از اعتراضات پایانناپذیر مردمی و اینکه گویا خامنهای آن را کنترل کرده است(مصرف داخلی)
۲- قدرتنمایی پوشالی نظامی(مصرف دوگانه داخلی برای امیدبخشی به مزدوران بینالمللی برای ارعاب از توان موشکی خامنهای)
۳- اشاره به انزوای حکومت خامنهای و دست بهدامن شدن وی به روسیه و چین با اعطای امتیازات میهن بربادده(مصرف داخلی برای دلداری به مزدوران)
۵- این محور که شاید شاهبیت این جمعبندیها باشد، موقعیت آچمز نظام را برجسته میکند که هم از بیرون تحت فشار بینالمللی است و هم از درون توسط مردم بهجان آمده، خود را در معرض جارو شدن میبیند؛ از این رو برعکس آنها را با وقاحت خاص آخوندی بر کاغذ میآورد.
رضا مهدوی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است